آیا فرزند من از سلامت روان، اختلال عاطفی یا رفتاری برخوردار است؟

آیا فرزند من از سلامت روان،
اختلال عاطفی یا رفتاری برخوردار است؟
دنبال چه چیزی میگردی
در میان همه معضلاتی که والدین کودکی با مشکلات عاطفی یا رفتاری با آن روبرو هستند، اولین سوال – اینکه آیا رفتار کودک به اندازه کافی متفاوت است که نیاز به ارزیابی جامع توسط متخصصان داشته باشد – ممکن است دردسرسازترین سوال باشد. حتی زمانی که کودک رفتارهای منفی از خود نشان می دهد، اعضای یک خانواده ممکن است همه در مورد جدی بودن این رفتارها توافق نداشته باشند.
به عنوان مثال، کودکانی که به طور مکرر عصبانیت میکنند یا اسباببازیها را از بین میبرند، ممکن است برای برخی از والدین مشکل جدی داشته باشند، در حالی که برخی دیگر همان رفتار را مانند ابراز استقلال یا نشان دادن مهارتهای رهبری میدانند.
هر کودکی مانند بزرگسالان گهگاه با مشکلات عاطفی روبرو می شود. احساس غم، از دست دادن، یا افراط عاطفی بخشی از بزرگ شدن است. درگیری بین والدین و فرزندان نیز اجتناب ناپذیر است زیرا کودکان از «دو نفر وحشتناک» تا دوران نوجوانی برای توسعه هویت خود تلاش می کنند. اینها تغییرات طبیعی در رفتار به دلیل رشد و تکامل هستند. چنین مشکلاتی میتواند در زمانهای تغییر برای خانواده، مانند مرگ پدربزرگ و مادربزرگ یا یکی از اعضای خانواده، فرزند جدید یا نقل مکان، شایعتر باشد. به طور کلی، این نوع مشکلات به خودی خود یا با مراجعه محدود به یک مشاور یا سایر متخصصان سلامت روان از بین می روند زیرا کودکان با تغییرات زندگی خود سازگار می شوند.
با این حال، گاهی اوقات، برخی از کودکان ممکن است واکنشهای عاطفی و رفتاری نامناسبی نسبت به موقعیتهای زندگیشان داشته باشند که در طول زمان ادامه مییابد. درک اینکه رفتار کودک نیازمند توجه حرفه ای است می تواند برای والدینی که سعی در حمایت از فرزندشان دارند دردناک یا ترسناک باشد یا ممکن است به عنوان یک شکست شخصی توسط والدین پذیرفته و درونی شود.
گاهی والدین می ترسند که به فرزندشان برچسب نامناسبی زده شود. آنها نگران هستند که مجموعه ای از داروها و درمان های پیشنهادی همیشه مورد توافق همه متخصصان نیست. برخی دیگر پس از ارزیابی فرزندشان نگران می شوند و متوجه می شوند که ارزیابی کننده معتقد است که اختلالات عاطفی از پویایی خانواده سرچشمه می گیرد و کلاس های “مهارت های فرزندپروری” بهترین راه برای رسیدگی به این مشکل است.
در حالی که بسیاری از والدین اعتراف می کنند که ممکن است نیاز به یادگیری تکنیک های جدید مدیریت رفتار یا ارتباط داشته باشند تا محیطی منسجم و مفید برای فرزندشان فراهم کنند، بسیاری نیز عصبانیت عمیق خود را از سرزنش خانواده هایی با فرزندانی که رفتار متفاوتی دارند ابراز می کنند. .
از کجا شروع کنیم
قبل از ارزیابی رسمی سلامت روان، والدین ممکن است سعی کرده باشند با صحبت با دوستان، اقوام یا مدرسه کودک به کودک خود کمک کنند. آنها ممکن است سعی کنند کشف کنند که آیا دیگران مشکلات مشابهی را می بینند یا خیر و یاد بگیرند که دیگران چه پیشنهادی دارند. والدین ممکن است احساس کنند که برای یادگیری روشهای بهتر حمایت از کودک در زمانهای سخت نیز به کمک نیاز دارند و ممکن است به دنبال کلاسهایی باشند تا به آنها کمک کند مهارتهای مدیریت رفتار یا حل تعارض را تقویت کنند. اصلاحات در روال زندگی کودک در خانه یا مدرسه ممکن است به تعیین اینکه آیا برخی از “تنظیم دقیق” عملکرد یا عزت نفس را بهبود می بخشد کمک کند.
اگر مشکلاتی که کودک تجربه میکند نسبتاً شدید دیده میشوند و به مداخلات در مدرسه، جامعه یا خانه پاسخ نمیدهند، احتمالاً ارزیابی تشخیصی توسط یک متخصص بهداشت روان شایسته ضروری است. ارزیابیها اطلاعاتی را ارائه میدهند که وقتی با دانستههای والدین ترکیب شوند، ممکن است منجر به تشخیص سلامت روان، اختلال عاطفی یا رفتاری شود.
پس آن لحظه جادویی چیست که والدین باید تشخیص دهند رفتار فرزندشان از مرز کاری که همه کودکان انجام می دهند فراتر رفته است و به اندازه ای هشدار دهنده شده است که ارزیابی رسمی را تضمین کند؟ احتمالا یکی نیست اغلب این آگاهی تدریجی است که رشد عاطفی یا رفتاری کودک در جایی که باید باشد نیست که بیشتر والدین را به جستجوی پاسخ میفرستد.
شاید مهم ترین سوالی که والدین کودکان در سن مدرسه باید به آن توجه کنند این است که “مشکل فرزندتان چقدر باعث ناراحتی شما، کودک یا سایر اعضای خانواده می شود؟” اگر رفتارهای پرخاشگرانه یا بحث برانگیز یا رفتارهای غمگین یا گوشه گیر کودک به عنوان یک مشکل برای کودک، مدرسه یا اعضای خانواده اش تلقی شود، رفتارهای کودک مشکلی است که صرف نظر از شدت آن باید به آن توجه کرد. .
در حالی که هیچ جایگزینی برای دانش والدین وجود ندارد، دستورالعمل های خاصی برای کمک به خانواده ها در تصمیم گیری برای ارزیابی در دسترس هستند. شارون برهم در کتاب «کمک به فرزندتان: راهنمای والدین برای خدمات بهداشت روانی » سه معیار را برای کمک به تصمیم گیری در مورد طبیعی بودن رفتار کودک یا نشانه ای از نیاز کودک به کمک پیشنهاد می کند:
- مدت زمان یک رفتار دردسرساز آیا این کار بدون هیچ نشانه ای ادامه می یابد که نشان دهد کودک قرار است از آن پیشی بگیرد و به مرحله جدیدی پیشرفت کند؟
- شدت یک رفتار در حالی که کج خلقی تقریباً در همه کودکان طبیعی است، برخی از عصبانیتها میتواند آنقدر شدید باشد که برای والدین ترسناک باشد و نشان دهد که ممکن است مداخله خاصی لازم باشد. والدین باید به احساس ناامیدی یا ناامیدی فرزندشان توجه ویژه ای داشته باشند. عدم علاقه به خانواده، دوستان، مدرسه یا سایر فعالیتهایی که زمانی لذتبخش تلقی میشد. یا رفتارهایی که برای کودک یا دیگران خطرناک است.
- سن کودک. برخی از رفتارها ممکن است برای یک کودک دو ساله کاملاً عادی باشد، اما مشاهده سایر کودکان در آن سن ممکن است به این نتیجه برسد که رفتار مورد نظر برای یک کودک پنج ساله کاملاً درست نیست. همه کودکان در یک سن به نقاط عطف عاطفی یکسانی نمی رسند، اما انحراف شدید از رفتارهای مناسب سن ممکن است باعث نگرانی شود.
تلاش برای آسیب رساندن به خود یا تهدید به خودکشی، رفتارهای خشونتآمیز، یا کنارهگیری شدید که باعث ناتوانی در انجام روالهای معمول میشود، باید بهعنوان موارد اضطراری تلقی شوند که والدین باید فوراً از طریق یک کلینیک سلامت روان یا پزشکی، خط تلفن تماس سلامت روان، به دنبال توجه فوری باشند. یا مرکز بحران
والدین همچنین می خواهند در نظر بگیرند که آیا رفتار فرزندشان می تواند تحت تأثیر عوامل دیگری باشد، مانند:
- یک وضعیت فیزیکی خاص (آلرژی، مشکلات شنوایی، تغییر در دارو، و غیره) که می تواند بر رفتار تأثیر بگذارد.
- مشکلات مدرسه (روابط یا مشکلات یادگیری) که استرس بیشتری ایجاد می کند.
- آزمایش مصرف مواد مخدر یا الکل برای یک نوجوان یا نوجوان بزرگتر؛ یا
- تغییرات در خانواده (طلاق، فرزند جدید، مرگ) که ممکن است باعث نگرانی کودک شود.
بچه های جوان
توجه ویژه ای باید به شناسایی رفتارهای نگران کننده در کودکان بسیار خردسال داده شود. رفاه آنها به قدری با خانواده مرتبط است که باید خدمات را با خانواده به عنوان یک واحد توسعه داد و به سمت آن هدایت کرد. هدف در ارزیابی و ارائه خدمات به یک کودک خردسال باید شامل کمک به خانواده ها برای بیان استرس ها و نقاط قوت خود باشد. در چارچوب خانواده است که کودک ابتدا دنیای خود را کشف می کند و یاد می گیرد که خود را با خواسته های متنوع خانواده ها و جهان به طور کلی سازگار کند.
از لحاظ تاریخی، بسیاری از متخصصان مراقب بودند که کودک در سنین پایین “برچسب و قضاوت” شود، زیرا کودکان در دوره رشد هستند. از سوی دیگر، هر چه زودتر والدین و متخصصان بتوانند در زندگی کودک خردسال با تاخیر در رشد عاطفی و رفتاری دخالت کنند، هم برای کودک و هم برای خانواده بهتر است.
ارزیابی و مداخله اولیه مستلزم آن است که والدین در ارائه و دریافت اطلاعات در مورد رشد کودک خود مشارکت داشته باشند. مصاحبه با خانواده ها و مشاهدات فرزندشان برای ارزیابی اینکه او چقدر خوب ارتباط برقرار می کند، بازی می کند، با همسالان و بزرگسالان ارتباط برقرار می کند و می تواند رفتار خود را تنظیم کند، برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا کودک مشکل رشدی دارد که نیاز به توجه دارد مفید است.
اغلب، اولین نشانه هایی که نشان می دهد نوزاد ممکن است مشکلات قابل توجهی را تجربه کند، تاخیر در رشد طبیعی است. نوزادی که نسبت به محیط خود واکنشی نشان نمی دهد (احساساتی مانند لذت یا ترس را که از نظر رشد مناسب است نشان نمی دهد، به اشیا نگاه نمی کند یا به آن ها نمی رسد، یا به تغییرات محیطی مانند صدا یا نور واکنش نشان نمی دهد) کسی که بیش از حد واکنش نشان می دهد (به راحتی می ترسد، گریه می کند)، یا کاهش وزن یا افزایش وزن ناکافی را نشان می دهد که با یک مشکل فیزیکی قابل توضیح نیست (شکست در رشد)، باید یک ارزیابی کامل داشته باشد.
اگر والدین در مورد رشد کودک خود سوالی دارند، باید با پزشک اطفال یا پزشک خانواده کودک خود تماس بگیرند. بسیاری از پزشکانی که کودکان خردسال را در عمل خود قرار می دهند، مطالبی در مورد رشد طبیعی دوران کودکی برای والدین در دسترس دارند.
کودکان نوپا ممکن است طیف وسیعی از رفتارها را داشته باشند که از نظر رشد مناسب در نظر گرفته شود. با این حال، هر گونه تاخیر قابل توجه (شش ماه یا بیشتر) در رشد زبان، مهارت های حرکتی یا رشد شناختی باید به پزشک اطفال توجه شود.
کودکانی که به استثنای فعالیتهای عادی غرق در رفتارهای خودتحریکی میشوند یا خودآزاری میکنند (کوبیدن سر، گاز گرفتن، کتک زدن)، که روابط محبت آمیزی با ارائه دهندگان مراقبتها، مانند پرستار بچههای معمولی یا بستگانی که اغلب میبینند، برقرار نمیکنند. یا افرادی که مکرراً ضربه می زنند، گاز می گیرند، لگد می زنند یا تلاش می کنند به دیگران آسیب برسانند، باید توسط متخصص اطفال یا پزشک خانواده خود و در صورت نیاز، توسط یک متخصص بهداشت روان ماهر معاینه شوند.
به خصوص در مورد فرزند اول، والدین ممکن است احساس ناراحتی، ناراحتی و یا حتی احمقانه بودن در جستجوی ارزیابی برای فرزند کوچک خود داشته باشند. در حالی که حل کردن مشکلات از مراحل رشد می تواند برای نوزادان و کودکان نوپا بسیار دشوار باشد، شناسایی و مداخله زودهنگام می تواند به طور قابل توجهی اثرات رشد غیرطبیعی روانی اجتماعی را کاهش دهد. مشاهده دقیق نوزادان و کودکان نوپا در هنگام تعامل با مراقبان، خانواده یا محیط خود یکی از مفیدترین ابزاری است که خانواده ها یا پزشکان در اختیار دارند، زیرا بسیاری از مشکلات سلامت روان را نمی توان به روش دیگری تشخیص داد.
قانون آموزش افراد دارای معلولیت در سال 2004 (IDEA) ایالت ها را ملزم می کند که برای کودکان 3 تا 21 ساله که دارای معلولیت هستند خدمات ارائه دهند. بخشی از قانون که تولد کودکان تا 2 سالگی را پوشش می دهد، قسمت C نامیده می شود و اهمیت خانواده ها را در تامین نیازهای فرزندان خردسال خود به رسمیت می شناسد. این مستلزم آن است که هر ایالت برای ارائه خدمات مداخله زودهنگام با همکاری ارائه دهندگان خدمات اصلی برای کودکان خردسال برنامه ریزی کند: خدمات انسانی، بهداشت و آموزش.
از زمان نوشتن این مقاله، همه ایالت ها برای ارائه خدمات به نوزادان و کودکان نوپا بودجه دریافت می کنند. والدینی که سوالاتی در رابطه با برنامه های پیش دبستانی یا مداخله زودهنگام دارند، باید برای راهنمایی با دفاتر منطقه مدرسه یا اداره آموزش و پرورش ایالتی یا وزارت بهداشت یا خدمات انسانی تماس بگیرند.
ملاحظات فرهنگی
ارزیابی وضعیت روانی یا عاطفی کودک کلید توسعه مناسب مدرسه یا خدمات بهداشت روانی است. برای کودکانی که از فرهنگهای مختلف هستند، والدین میخواهند بدانند که این تفاوتها چگونه بر نتایج ارزیابی تأثیر میگذارد یا نه.
آزمونها، به دلیل ماهیت خود، برای تعیین تفاوت بین یک کودک و کودک دیگر ایجاد شدهاند. اگر همه افرادی که در یک آزمون شرکت میکنند نمره یکسانی کسب میکردند، این آزمون هیچ فایدهای نداشت. با این حال، آنچه مهم است این است که آزمایشها فقط در مناطقی استفاده میشوند که برای اندازهگیری طراحی شدهاند – مانند افسردگی یا اضطراب.
اگر متخصصی که مسئولیت ارزیابی را برعهده دارد، از زمینه فرهنگی مشابه با کودک برخوردار نیست، والدین باید آزادانه بپرسند که تجربیات او در ارزیابی یا درمان بین فرهنگی چه بوده است. متخصصانی که در ابزارهای ارزیابی رسمی به مسائل مربوط به سوگیری مربوط به زبان، وضعیت اجتماعی-اقتصادی یا فرهنگ حساس هستند، باید چنین اطلاعاتی را با کمال میل با والدین به اشتراک بگذارند.
یکی از راه های به حداقل رساندن اثرات سوگیری فرهنگی در دستیابی به تشخیص مناسب، استفاده از یک رویکرد چند رشته ای برای ارزیابی است که شامل افراد با زمینه های مختلف (معلم، درمانگر، والدین و مددکار اجتماعی) در تکمیل ارزیابی می شود. چند سوال برای بررسی عبارتند از:
- آیا داده ها و نتیجه گیری از متخصصان مختلف موافق است؟
- آیا متخصصان از اطلاعات خانواده در مورد عملکرد کودک در خانه و در جامعه برای کمک به تشخیص استفاده کردند؟
- آیا خانواده معتقد است ارزیابی دقیق است؟
هنگامی که یک رویکرد چند رشته ای عملی یا در دسترس نیست، شخصی که ارزیابی را ارائه می دهد باید مجموعه آزمایش هایی را با پیروی از رویه ها برای کاهش اثرات سوگیری هنگام تصمیم گیری در مورد نیاز کودک به خدمات بهداشت روان انجام دهد.
اگر به نظر می رسد که کودکان از گروه های قومی یا فرهنگی خاص بیش از حد در یک مدرسه یا برنامه درمانی که برای کودک انتخاب شده یا توصیه شده است، حضور دارند، والدین باید روش های تعیین محل قرارگیری فرزندشان را به دقت بررسی کنند.
اگر والدین تصمیم بگیرند که تصمیم برای قرار دادن تحت تأثیر تعصب نژادی یا فرهنگی قرار نگرفته است، این دیدگاه می تواند اعتماد به برنامه انتخاب شده برای فرزندشان را افزایش دهد.
جستجوی یک ارزیابی تشخیصی از یک متخصص پزشکی
هنگامی که والدین تصمیم گرفتند که کودک یا نوجوان آنها رفتارهایی دارد که حداقل مستحق بررسی توسط یک متخصص پزشکی است، این سوال این است که برای ارزیابی تشخیصی به کجا مراجعه کنند.
پزشک خانواده میتواند مسائل مربوط به سلامت جسمی را رد کند، غربالگری اولیه سلامت روان را انجام دهد و خانوادهها را به روانشناس کودک یا نوجوان یا روانپزشک مناسب ارجاع دهد. همچنین بسیاری از بیمارستان ها و اکثر مراکز بهداشت روانی جامعه برنامه های تشخیصی و ارزیابی جامعی را برای کودکان و نوجوانان ارائه می دهند.
نواحی مدرسه نیز غربالگری های سلامت روان را در طول دوره جمع آوری مهدکودک انجام می دهند، و نتایج این غربالگری ممکن است به شما کمک کند تصمیم بگیرید که برای ارزیابی تشخیصی با پزشک اطفال یا ارائه دهنده پزشکی دیگر تماس بگیرید.
ارزیابی ممکن است پرهزینه باشد، اما حمایت هایی برای خانواده ها وجود دارد. با شرکت بیمه خود تماس بگیرید تا ببینید آیا آنها تمام یا بخشی از هزینه های ارزیابی را پوشش می دهند یا کمک پزشکی (Medicaid) ممکن است هزینه های خانواده های واجد شرایط را پوشش دهد.
بر اساس قانون مراقبت مقرون به صرفه، برنامه های بهداشتی بازار باید خدمات پیشگیرانه برای کودکان را بدون هزینه پوشش دهد، که شامل ارزیابی های رفتاری می شود. برای کودکان واجد شرایط Medicaid (کمک های پزشکی در مینه سوتا)، برنامه غربالگری، تشخیص و درمان اولیه و دوره ای (EPSDT) مراقبت های بهداشتی پیشگیرانه، از جمله غربالگری (ارزیابی)، تشخیص، و خدمات بهداشت روانی مناسب را ارائه می دهد.
تحت EPSDT، غربالگری یک ارزیابی جامع سلامت، از جمله وضعیت سلامت عاطفی کودک است. هر زمان که مشکوک به مشکل جسمی یا عاطفی باشد، کودک حق دارد از غربالگری های دوره ای یا غربالگری بین دوره ای (بین زمان های عادی غربالگری)، و دریافت خدمات بهداشتی برای رسیدگی به چنین مشکلاتی از هر ارائه دهنده Medicaid (عمومی یا خصوصی) برخوردار شود. برای دریافت اطلاعات فعلی در مورد خدمات تحت برنامه EPSDT، با دفتر ایالتی Medicaid تماس بگیرید.
سایر والدین، به ویژه آنهایی که در مناطق روستایی هستند، ممکن است بخواهند ابتدا به پرستار بهداشت عمومی شهرستان خود یا آژانس خدمات انسانی و خانواده مراجعه کنند. هر کدام ممکن است بتوانند آنها را به یک برنامه ارزیابی موجود در منطقه خود هدایت کنند.
مراکز بهداشت روان محلی نیز منبع خوبی برای کمک هستند و می توانند هزینه کمتری نسبت به جستجوی یک پزشک خصوصی یا متخصص سلامت روان داشته باشند. والدین می خواهند از کارکنان حرفه ای با تجربه در ارزیابی نیازهای بهداشت روانی کودکان بخواهند. اگر شک دارید، اعتبار و تخصص متخصصی را که برای کار با کودک تعیین شده است، بخواهید. مدارک باید در محل کار حرفه ای ارائه و نمایش داده شود.
خدمات بهداشت روانی مرتبط با مدرسه
کودکان و جوانان در مینه سوتا ممکن است از طریق خدمات بهداشت روانی مرتبط با مدرسه به حمایت های بهداشت روان در مدرسه دسترسی داشته باشند. در مینه سوتا الزامی نیست که مدارس این خدمات را ارائه دهند، اما یک برنامه کمک هزینه از بخش سلامت روان کودکان در دپارتمان خدمات انسانی مینه سوتا به برخی مدارس این فرصت را داده است که با ارائه دهندگان سلامت روان مبتنی بر جامعه همکاری کنند تا دانش آموزان بتوانند دسترسی به خدمات در مدرسه این مشارکت دسترسی آسانتری را برای مداخله و درمان زودهنگام برای جلوگیری از بیماریهای روانی جدیتر ارائه میدهد و به دانشآموزان در یک محیط طبیعی و بدون انگ کمک میکند.

