“آینده پژوهی” چیست و چگونه می تواند به ما در بهبود دنیای خود کمک کند؟
آینده پژوهی یا آینده پژوهی مطالعه سیستماتیک آینده های ممکن، محتمل و ترجیحی است. این زمینه به کاوش در آینده های جایگزین گسترش یافته و برای بررسی جهان بینی ها و اسطوره هایی که زیربنای چشم اندازهای جمعی ما هستند، عمیق تر شده است.
دولت ها و رهبران در سراسر جهان به طور فزاینده ای به دنبال آینده نگری سیستماتیک برای مدیریت عدم اطمینان و ایجاد انعطاف هستند. به عنوان مثال، دولت امارات متحده عربی یک وزارتخانه برای آینده دارد و دبیرکل سازمان ملل اخیراً پیشنهاد برگزاری اجلاس جهانی آینده در سال 2023 را داده است.
آیندهپژوهان با کسبوکارها، دولتها و سایر شرکا همکاری میکنند تا سناریوهای آینده را بررسی کنند و به مردم کمک کنند درباره چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتاده اند فکر کنند – و برای آن آماده شوند. دکتر استوارت کندی، همکار USC Berggruen و دانشیار طراحی در دانشگاه کارنگی ملون، یک آینده پژوه حرفه ای و طراح تجربه است که به خاطر پیشگامی شهرت دارد.آینده های تجربی ، مجموعه ای از شیوه ها برای زنده کردن سناریوهای ممکن از طریق مصنوعات ملموس و داستان سرایی همهجانبه.
همانطور که از دکتر کندی برای ورود به شبکه متخصصان انجمن استقبال می کنیم، انگیزه های او برای کشف این حوزه را مورد بحث قرار می دهیم، اینکه چه تحولاتی او را بیشتر هیجان زده کرده است، آرزو می کند مردم در مورد کارش چه چیزی بدانند، و چگونه می توانیم مفهوم آینده را فراگیرتر کنیم. پاسخگو
چه چیزی شما را به حوزه آینده نگری و طراحی گمانه زنی کشاند؟
من در دوران دبیرستان در زمینه آیندهنگاری یا آیندهنگاری اتفاق افتادم. فوراً برای من الهام بخش بود – دامنه وسیع و تخیلی، تحلیلی بصیرتی، از نظر اخلاقی درگیر و عملاً کاربردی. با این حال، طی چند سال کار با آینده نگری در دولت، متوجه شدم که سیاست گذاران ظرفیت محدودی برای تصور آینده های جایگزین داشتند، و حتی در جایی که این حوزه ارز خاصی داشت، روش های میراث آن لزوماً تأثیر زیادی نداشتند.
بنابراین، شروع به بازدید مجدد از علایق خلاق دیرینهام کردم که شاید در طول تحصیلات رسمیام در تاریخ و حقوق – – ساختن چیزها، فیلمها، تئاترها، بازیها – – از بین رفته بودند و پرسیدم: چگونه میتوان فکر کردن به آینده را بیشتر کرد. از طریق این حالت ها قابل دسترسی و قانع کننده است؟
چیزی که به عنوان یک قطره شروع شد، با گذشت زمان، بیشتر شبیه یک سیل شد: تمرینکنندگان، دانشمندان، فعالان و سایرین در سراسر جهان اکنون به روشهای بیشماری روی این تقاطعها کار میکنند. طیفی از این موارد در مجموعه اخیر طراحی و آینده ما مستند شده است.
کار شما به کدام چالش جهانی می پردازد؟
چالش اصلی که این اثر به آن میپردازد، قطعاً میتواند جهانی نامیده شود، اما به همان اندازه، روانشناختی است. این جنبه ای از شرایط انسانی است که در هر مقیاسی از کنش و نهاد وجود دارد، از شخصی گرفته تا سیاره ای. آن چالش این است: چگونه میتوان با جهانهای مختلف ممکنی که ممکن است بعداً در آنها قرار بگیریم، درگیر شویم – نه فقط از نظر فکری، به صورت انتزاعی، بلکه عمیقتر به عنوان واقعیتهای بالقوه زیسته؟ این زمینه به طور سنتی در چارچوبهایی برای سازماندهی افکار بسیار قوی بوده است، اما در تبدیل آن پیشبینیها به بینشهای تجسمیافته و ثابتکردن آنها کمتر بود.
هنگامی که ما در اواسط دهه 2000 شروع به پیوستن به نقاط مختلف کردیم، طراحی و آینده عمدتاً جهانهای غیر همپوشانی بودند، و یک دهه پیش، اصطلاح “طراحی سوداگرانه” حتی در ترکیب نبود. با این حال، قاببندیهای جدیدی که با گروههای مختلف صحبت میکنند بخشی از حیاتی بودن کار هستند، و من خوشحالم که به مردم کمک میکنم به طور مؤثرتری آینده را تحت هر پرچمی بررسی کنند. اکنون بیش از یک دهه را صرف آوردن آیندهها اغلب به فضاهای جدید کردهام، بهویژه با رشد و ایجاد پیوندهای بین آیندهنگری و رسانهها، هنرها و طراحی، که به منظور کمک به فرهنگپذیری – – ایجاد در فرهنگهای ما – – این شیوههای تفکر است. .
من اضافه می کنم که به ذهن من، طراحان وظایف ویژه ای دارند زیرا آنها قطعاتی از آینده را از طرف همه خلق می کنند. به طور مشابه، تا جایی که یک رهبر در هر زمینهای از ظرفیت بزرگی برای شکلدهی به چیزها برخوردار است، مسئولیت متناسبی برای تمرین و توانمندسازی تفکر آینده با کیفیت بالا دارد.
مهم ترین چالشی که به عنوان آینده پژوه با آن روبرو هستید چیست؟
شاید مهم ترین چالش، نیاز به سواد آینده در فرهنگ باشد. سیاست و روزنامهنگاری را در نظر بگیرید، نهادهایی که ذاتاً با آینده سر و کار دارند، اما عادت جاافتادهای به « تخیل دقیق » ندارند. فقدان سواد آینده زمانی آشکار می شود که روزنامه نگاران باهوش از شما می خواهند که پیش بینی هایی را برای مقاله آنها در مورد “آینده” (به شکل مفرد) از هر موضوعی که پوشش می دهند ارائه دهید.
همچنین زمانی که سیاستگذاران، فناوران، صاحبنظران و سایر شخصیتهای عمومی جریانی مداوم از پیشبینیهای معتبر منتشر میکنند، آشکار میشود، اما هیچکس بعداً بررسی نمیکند تا ببیند چگونه عمل میکند، یا نمیپرسد این رژیم از تصاویر آینده چگونه ممکن است اعمال شود. برخی از منافع را بیشتر از دیگران تحت تأثیر قرار داده و در خدمت آنهاست. افزایش سواد آینده جمعی، یا “آینده نگری اجتماعی”، نه تنها در بین سازمان ها، بلکه در سراسر جامعه، راهی ضروری برای همه ما برای عبور از مشکلاتی است که به عنوان یک گونه با آن مواجه هستیم.
هیجان انگیزترین پیشرفت جدید در آینده نگری جمعی چیست و چرا؟
بزرگترین پیشرفت در حال حاضر گسترش سریع کسانی است که کار آینده نگری را آغاز می کنند، اجرا می کنند و در آن شرکت می کنند. این فوق العاده هیجان انگیز است. افراد در بخشهای مختلف، با پیشینهها و حساسیتهای فرهنگی، سازمانی، و انضباطی متنوع، ابزارهایی را برای ایجاد آیندهنگری استراتژیک و رویکردهای تجربی آینده بهویژه انتخاب میکنند و آنها را با زمینهها و نیازهای خود تطبیق میدهند.
مشارکت و علاقه بیشتر از همیشه وجود دارد، که به همان اندازه هیجان انگیز است که دیر شده است. رهبران سازمانها و دولتها نیز به دنبال بهبود رویکردهای آیندهنگاری خود هستند که در این زمان ضروری است.
فناوریهای نوظهور در حوزه رسانه (مانند AR/VR) چگونه این امکان را فراهم میکنند؟
بازی با ابزارها و فناوری های نوظهور رسانه ای یک جنبه سرگرم کننده و سازنده برای باز کردن راه های جدید تفکر از طریق آینده های تجربی است. به عنوان مثال، برای اجلاس جهانی حکمرانی فناوری خود مجمع جهانی اقتصاد در سال جاری، با دانشجویان من در Carnegie Mellon طراحی کردیم.رسانههای آنلاین –– وبسایتها و پادکستهایی که بهگونهای رفتار میکردند که انگار «از» دهههای گذشته هستند، و هر کدام معضلات حاکمیت فناوری و مداخلاتی را بررسی میکنند که ممکن است در بالها منتظر باشند.
پروژه دیگری، برای اجلاس آینده یونسکو، آینده ای را پس از دستیابی به اهداف توسعه پایدار، از طریق یک نمایشگاه دیجیتالی از سازمان ها و ابتکارات در حال تغییر جهان در سال 2045 به تصویر کشید. در اوقات فراغت خود، با استفاده از نرم افزار همکاری آنلاین Miro . در اوایل امسال، TikToks را از آینده ایجاد کردیم ، فقط به عنوان یک آزمایش. نتیجه مجموعهای از تصاویر پیش پا افتاده، گاهی تحریکآمیز یا خندهدار از آیندههای روزمره بود که با بودجهی صفر ساخته میشدند، و در حال کاوش در غذا، وسایل نقلیه خودران، املاک، مسافرت و غیره بودند.
با این حال، خود رسانه برای موثر بودن لزوماً نیازی به پیشرفته یا آزمایشی ندارد. برای حمایت از گردهمایی سالانه نوآوری برنامه توسعه سازمان ملل متحد ، در اواسط بیماری همه گیر، من و همکارانم مصنوعات فیزیکی از آینده های جایگزین برای توسعه جهانی ایجاد کردیم و آنها را پیش از یک رویداد جهانی که به طور کامل برگزار شد، از طریق پست برای مردم ارسال کردیم تا در خانه هایشان دریافت کنند. برخط.
هر رویکرد داستانگویی راههای متفاوتی برای تفکر و احساس درباره سناریوهای جایگزین ارائه میدهد. از آنجایی که هیچ کس نمی تواند آینده را برای به دست آوردن اطلاعات دقیق در مورد آن ببیند، ما باید از هر چیزی که لازم است برای تقویت ظرفیت های تخیلی و مشورتی جمعی خود استفاده کنیم.
چه چیزی بیشتر در مورد کار شما سوء تفاهم می شود؟ دوست دارید مردم چه چیزی را بدانند؟
نقش یک آینده پژوه بیشتر شبیه یک هنرمند یا نویسنده است تا یک حسابدار یا وکیل. این به همان اندازه که یک حرفه یک هنر یا صنعت است، و به همان اندازه که روشهایی برای اندیشیدن به آینده وجود دارد، آیندهنگر وجود دارد. سنتی که من با آن همذات پنداری می کنم به دلیل تخیلی، انتقادی، فراگیر و دموکراتیک بودن قابل توجه است. و برای من، بازگرداندن کلماتی مانند «آینده» و «آیندهنگر» از روشهایی که مورد سوء استفاده قرار گرفتهاند، از قبل پرجمعیت شدهاند یا با حجم عظیمی از چمدانها مستعمره شدهاند، بخشی از پروژه در دست است.
همچنین میتواند برای افراد بیشتری مفید باشد که آگاه باشند که متخصصان در این زمینه عموماً آن را « آیندهنگاری » نمینامند – – این کلمه بیشتر به یک جنبش هنری در اوایل قرن گذشته اشاره دارد که ربطی به آن ندارد.
بزرگترین تأثیر نقشه برداری از معاملات آتی چه بوده است؟
ایجاد عادت نقشه برداری از آینده می تواند زندگی را تغییر دهد. برای مؤسسات یا سازمان ها، واقعاً می تواند نحوه عملکرد آنها را تغییر دهد. به همین ترتیب در سطح فردی — و دیدن این موضوع در بین دانش آموزانم قابل توجه است. من فکر می کنم دلیلی که می تواند چنین تأثیری داشته باشد این است که روشی برای قرار دادن “چه” و “چگونه” تلاش روزانه در “چرا”های بزرگتر زندگی ما است. سرمایهگذاری در ظرفیت آیندهنگاری به پیوند دادن کار روزانه حیاتی به پرسشهای معنادار طولانیمدت و تصویری بزرگتر کمک میکند و این پیوندها را زنده نگه میدارد.
من معتقدم بزرگترین تأثیر جمعی همه اینها درست در مقابل چشمان ما آشکار می شود، اما این یک داستان بزرگ است، بنابراین شما باید آن را در مقیاس زمانی دهه ها یا نسل ها به جای ماه ها یا سال ها جستجو کنید. ما به عنوان انسان در حال یادگیری نحوه طراحی آینده خود هستیم. این در نهایت یک تحول در فرهنگ و حکومت است.
چگونه می توانیم آینده پژوهی را دموکراتیک کنیم و آن را در دسترس تر کنیم؟
خب من این سوال را دوست دارم این امر مرکزی برای کاری است که ما انجام داده ایم. رویکرد من برای توسعه و اجتماعی کردن آینده های تجربی به طور گسترده این بوده است که چندین کلاه را آماده نگه دارم، گاهی اوقات بیش از یک کلاه را در یک زمان به سر می کنم. من به عنوان یک خلاق، پروژه ها و مداخلاتی را برای ایجاد سؤالات خاص، و افق های فکری جدید، برای موقعیت ها و مخاطبان خاص طراحی می کنم.
من بهعنوان یک مربی، از این آزمایشها یاد میگیرم که چارچوبهای جدیدی ابداع کنم و آنها را بین پزشکان نوظهور و هر کس دیگری که بتواند از آنها در زمینه خود استفاده کند، توزیع کنم. و به عنوان یک مشاور استراتژیک، من با سازمانها، دولتها و جوامع در مورد چالشهایشان همکاری میکنم تا آنچه را که یاد میگیریم به کار ببریم، و نشان دهم که چگونه میتواند کار کند، که به رفع آن چالشها کمک میکند و در عین حال مشروعیت و دید بیشتری را از طرف جامعه آیندهای گستردهتر به دست میآورم. ، افزایش مخاطبان کاربران و فراگیران برای شیوه های اساسی.
اگر در مورد اینکه یک «ما» گستردهتر چه کاری میتواند انجام دهد تعجب میکنید، تقریباً هر سازمانی پتانسیلی برای افزایش ظرفیت آیندهنگری خود دارد و فضای بیشتری برای تعامل با آیندههای جایگزین ایجاد میکند، که میتواند از یک طرف به حمایت از خلاقیت و نوآوری کمک کند. کاهش ریسک و انعطاف پذیری از سوی دیگر.
یکی از پروژههایی که طی چند سال توسعه دادهایم و فکر میکنم این فعالیت ترکیبی را به خوبی نشان میدهد، یک دسته کارت به نام The Thing From The Future است. این ابزاری برای تنوع بخشیدن و تعمیق تخیل است. ما از آن با آژانسهای سازمان ملل متحد و صلیب سرخ بینالمللی، و همچنین بیبیسی، ناسا JPL، کنفرانس شهرداران ایالات متحده، انجمن جهانی Skoll و سایر شرکا در سراسر جهان استفاده کردهایم. این یک بازی است که هدف آن پایین آوردن سطح استفاده از تخیل با مهارت و انجام مکالمات مهم است، اما بازیگوشانه.
آینده فقط چیزی نیست که برای ما اتفاق می افتد، چیزی است که ما توانایی شکل دادن به آن را داریم. و بخشی از آنچه جالب است این است که هر چه افراد و موسسات بیشتر هماهنگ شوند، مشارکت کنند و اقدام کنند، این موضوع واقعی تر می شود.

