مو ثرترین روش برای یادگیری زبان به تنهایی

علاقه مند به یادگیری زبان جدید هستید اما کسی را ندارید که با او تمرین کنید؟ دیو مک لئود ، نویسنده چند زبانه ، موثرترین روشی را که برای یادگیری زبان جدید با استفاده از برنامه صوتی رایگان ، منبع باز و چند پلتفرم Audacity ارائه کرده است ، توضیح می دهد.

با همه پست هایی که در مورد نکات مربوط به یادگیری زبانها وجود داشت ، فکر کردم که در مورد روشهایی که همیشه به نظرم بسیار موثرتر است ، زمانی که شخص به تنهایی درس می خواند (بدون معلم ، بدون گوینده مسلط برای گفتگو). این روش بسیار ساده است: دیکته ، با استفاده از کاغذ و قلم. تایپ نکردن.

در اینجا نحوه کار است.

مرحله 1: چیزی طولانی در زبان مقصد مورد علاقه خود بیابید. امیدوارم کتابی از نویسنده ای که دوست دارید با متن مربوطه. مقالات خبری به خوبی کار می کنند هرچند که دامنه آنها بسیار محدود است (بدون محاوره ، شخص اول و دوم کوچک و غیره). اگر نمی توانید چیزی را با متن منطبق پیدا کنید ، درصورتی که کمی با صدا کار کنید ، کار می کند ، هرچند وقتی با قطعات و قطعاتی روبرو می شوید که نمی توانید تشخیص دهید ، با علامت سوال زیادی روی کاغذ خود کار می کنید. به تنهایی بدون توجه به هر چیزی اگر این اتفاق بیفتد ، فقط باید به چند ثانیه بعدی بروید. اما من از خودم جلوتر می روم.

مرحله 2: یک پخش کننده MP3 با عملکرد موثر تکرار بخش (توانایی تکرار چند ثانیه متن بارها و بارها) یا بارگیری Audacity در صورت استفاده از رایانه ، دریافت کنید. جسارت بهتر است زیرا به جای اینکه برای تکرار قسمت وقت بگذارید ، می توانید به جریان صوتی نگاه کنید و خودتان بررسی کنید که فایل صوتی کجا صحبت می کند و کجا سکوت دارد. شبیه این خواهد شد:

قسمت برجسته آن قسمتی است که برای پخش در هر زمان که بخواهید روی آن ضربه بزنید ، و با نگه داشتن shift وقتی دکمه پخش را فشار می دهید ، می توانید بارها و بارها آن را بشنوید تا خلاف آن را بگویید.

مرحله 3: آنچه را که می شنوید در حد توان خود بنویسید. پس از اتمام کار ، متن را بررسی کنید. این کار را ادامه دهید تا دفترچه را بعد از دفترچه پر کنید.

پس چرا این روش اینقدر مثر است؟

مجبور باشید آنچه را که می شنوید بنویسید در مورد نزدیک ترین چیزی است که می توانید در هنگام تنهایی به تحریک ذهنی که یک مکالمه واقعی به شما می دهد ، بدهید و بگیرید ، جایی که باید بفهمید آن شخص چه می گوید و سپس پاسخ دهید. در اینجا کمی کج است: در حالی که شما مجبور نیستید با هیچ چیز خود پاسخ دهید ، بلکه باید آنچه را که می شنوید کاملاً بفهمید ، به جای اینکه فقط به دنبال زمینه یا سرنخ ها باشید ، یا به سادگی تظاهر به درک کنید تا زمانی که می تواند موضوع را تغییر دهد (می دانم که همه شما هر از گاهی این کار را کرده اید).
نوشتن آنچه می شنوید یک راه عالی برای تقویت آنچه می دانید و توجه به کلمات و نکات دستوری است که نادیده گرفته اید. فرض کنید شما در حال یادگیری زبان آلمانی هستید و به دلایلی از تفاوت بین konnen و können (ویرایش: konnten و könnten) کوتاهی کرده اید ، یا هنگامی که مقاله قطعی را در همه اشکال آن می شنوید ، چشمان شما خیره می شود (der/ die/das/den/dem/etc). هنگام نوشتن چیزی ، نادیده گرفتن آن غیرممکن است. علاوه بر این ، اکنون که به چیزی که باید بنویسید گوش می دهید ، دستور زبان به سمعک کمک می کند. انگلیسی زبانان بومی همیشه تفاوت واضحی را بین ما و پانزده و پنجاه یا هر چیز دیگری که شبیه به نظر می رسد (یا گاهی اوقات یکسان) نمی شنوند ، آنها معمولاً بر اساس زمینه قضاوت می کنند. به همین ترتیب ، هنگام انجام دیکته ، گرامری که می دانید به ابزاری مفید تبدیل شده است که به شما کمک می کند آنچه را که شنیده اید بنویسید. حالا وقتی صدای sie quoll را می شنوید ، به لطف دستور زبان می دانید که در مورد ضمیر او (یا اسم مونث) صحبت می کنید و مانند آنها نمی خوانید یا مثل شما نمی خوانید. البته ، اگر فقط صدای sie quollen را می شنوید ، بدون زمینه گم می شوید ، زیرا ممکن است Sie quollen نیز باشد. در زبان کره ای ، دانستن این نکته که ذره after به جای 가 (پس از مصوت ها می آید) پس از صامت ها می آید به شما این سرنخ را می دهد که آنچه به نظر می رسد 인터네 시 업다 (inteoneshi eopda) در واقع 인터넷 이 없다 است – “اینترنت وجود ندارد” ، زیرا 이 بعد از ㅅ تلفظ می شود. بنابراین زمینه کلی هنوز مهم خواهد بود ، اما دستور زبان به طور موثری کمک می کند.

نوشتن با قلم به جای تایپ ، سرعت شما را کند می کند و شما این را می خواهید. به یاد داشته باشید ، شما از این برای مطالعه استفاده می کنید و هدف شما یادگیری است ، نه این که یک کتاب کامل را در اسرع وقت دیکته کنید. اگر هنوز به سرعت پیش می روید و می خواهید سرعت خود را کم کنید ، از دست دیگر خود برای نوشتن استفاده کنید.
همچنین در نقطه گذاری به شما کمک می کند. علائم نگارشی بین زبانها تقریباً مشابه است ، اما تفاوتهای جزئی وجود دارد ، < – (استفاده از کاما در آلمان) که می خواهید با آنها آشنا شوید. محل قرار دادن کاما یکی از نکات بسیار مهم است.
در سال 2007 ، من از این روش برای نوشتن همه 104 درس نسخه ترکی Deutsch – Warum Nicht؟ استفاده کردم ، که هر کدام یک پادکست 15 دقیقه ای با چند دقیقه آلمانی بود اما بسیار بیشتر ترکی به عنوان گوینده توضیح آلمانی اصلی دستور زبان در دوره برای مخاطبان ترک. با این کار حدود 15 دفترچه کامل پر شد و اگرچه زبان ترکی من به تسلط کامل نرسید (به هر حال ، من در کره بودم و حتی یک ترک برای صحبت کردن نداشتم) اما آن را به آنچه من می گویم آماده کرده است. ‘وضعیت ، به معنی زبانی است که آماده است پس از یک یا دو ماه در کشور مورد نظر مسلط شود. شبیه به فردی که هر آنچه را که در مورد هدایت هواپیما پیدا می کند خوانده و تک تک دکمه ها ، مقررات ، قوانین و سایر موارد را به عقب و جلو می داند ، اما هنوز برای تمرینات واقعی نیاز به سوار شدن در هواپیما دارد.