کاوش آینده با مدل ها
کاوش آینده با مدل ها

برنامه ریزی برای آینده ما می تواند یک موضوع داغ باشد، زیرا بسیاری از افراد تحت تأثیر ممکن است اهداف رقابتی یا متناقضی داشته باشند. تنش، سرخوردگی و سرگشتگی که می تواند با چنین تمرینی همراه باشد را می توان کاهش داد اگر بحث ها بر اساس مدل ها باشد. ما یک گونه «دست روی» هستیم و قادر بودن به تعامل مستقیم با مدلها اغلب گزینهها و نظراتی را برمیانگیزد که اگر فقط «در تئوری» یا «اصولاً» صحبت کنیم، نادیده گرفته میشوند.
وقتی کلمه مدل را می شنوید اولین تصویری که به دست می آورید چیست؟ در حالی که دانشمندان درک درستی از معنای مدل دارند، در واقعیت مدلهای بسیاری از اشکال در زندگی روزمره جاسازی شدهاند.
همه انسان ها با استفاده از مدل ها در زندگی حرکت می کنند – آگاهانه یا ناخودآگاه. اینها ممکن است مدلهای ذهنی شهودی باشند، یا ممکن است مدلهای رسمیتر باشند، مانند مدلهایی که در تصمیمگیری دولت تعبیه شدهاند (مثلاً، پیشبینیهای خزانهداری).
همه مدلها نسخههای سادهشدهای از واقعیت هستند که در مواقعی که کنترل واقعیت بسیار دشوار است، به عنوان ابزار یادگیری استفاده میکنیم. مدلهای مفید جنبههای کلیدی دنیایی را که ما به آن علاقهمندیم بازتولید میکنند، بنابراین میتوانیم عوامل پیچیدهکننده را نادیده بگیریم بدون اینکه بهطور فاجعهباری به بیراهه کشیده شویم.
مدلهای ذهنی – که معمولاً بهعنوان فلسفهها، باورها یا جهانبینیها بیان میشوند – بهطور شهودی در طول زمان ساخته میشوند و از منابع بسیاری (مانند والدین و همسالان) استفاده میکنند و مشارکت ما در جامعه، تصمیمگیریها و اعمال ما را هدایت میکنند. آنها ملزم به سازگاری داخلی نیستند. در مقابل، مدلهای علمی از درک علمی فرآیندهای دنیای واقعی (مانند قوانین فیزیکی جرم و انرژی) برای نیاز به سازگاری درونی استفاده میکنند.
پیچیدگی و به هم پیوستگی دنیای مدرن به این معنی است که اکنون بیش از هر زمان دیگری استفاده از مدلهای سازگار داخلی که میتوانند با درک جدید تکامل یابند، مهم است. مدلهای علمی را میتوان برای تشخیص اینکه چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نیست و برای شناسایی آیندههایی که هم مطلوب و هم ممکن هستند، استفاده کرد.
مدلها کاربردهای زیادی دارند، که رایجترین آنها نمایش دادن به آینده است. پیچیدگی جهان به این معنی است که ما هرگز نمیتوانیم آن را دقیقاً پیشبینی کنیم، اما میتوان به درستی ضربات قلم موی گسترده را بهدست آورد. ما میتوانیم سؤالاتی مانند «اگر انتشار گازهای گلخانهای را کنترل نکنیم چه میشود؟» بپرسیم؟ و مدلها میتوانند تصویری سازگار درونی از پیامدهایی که ممکن است آشکار شوند، ترسیم کنند.
در حالی که تلاش زیادی برای استفاده از مدلها برای انجام پیشبینیها انجام میشود – و اینها اغلب بیشترین توجه عمومی را به خود جلب میکنند – سایر کاربردهای مدلها به همان اندازه، اگر مهمتر نباشند، هستند.
سریعترین راه برای شناسایی حفره در درک، تلاش برای ساختن یک مدل است. عدم قطعیت در مورد یک ویژگی یا پیوند کلیدی در مدل به اولویت بندی جایی که به تحقیقات آینده نیاز است کمک می کند. مدل سازی دانش را از طیف وسیعی از منابع گرد هم می آورد. به عنوان مثال، نشستن با اعضای جامعه و بحث در مورد اینکه چگونه دنیا برای آنها هماهنگ است، یا بازی با مدلهای ساده میتواند به انبوهی از اطلاعات منجر شود که به هیچ وجه کشف نمیشوند.
این امر به ویژه در هنگام برخورد با رفتار انسانی صادق است. دولت ها محیط زیست یا منابع طبیعی را مدیریت نمی کنند، آنها کارهایی را که مردم انجام می دهند مدیریت می کنند. به تصویر کشیدن افراد خیلی ساده خطر از دست دادن پیامدهای ناخواسته را در پی دارد. استفاده از مدلها بهعنوان «شبیهساز پرواز» برای مدیران – به آنها اجازه میدهد پیامدهای تصمیمهای بالقوه در مدلها را قبل از به خطر انداختن دنیای واقعی بررسی کنند – یک عملکرد کلیدی مدلها برای مدیران منابع بوده است.
مهم است که مردم در هر طبقهای از پیامدهای سیاستهای پیشنهادی، آنچه آن سیاستها از آنها میخواهند و اجرای آنها چه تأثیری بر دنیایشان خواهد داشت، درک کنند. بدون چنین درک، می توان به راحتی تصور کرد که افراد و سیستم همانطور که انتظار می رود رفتار می کنند، اما واقعیت بسیار متفاوت است.
کار بر روی مدل هایی برای حمایت از بحث در مورد دیدگاه های مشترک آینده بالقوه که با ارزش های جامعه و واقعیت بیوفیزیکی سیاره سازگار است، آغاز شده است. این کار در مقیاس ملی آسان نخواهد بود، اما اگر به همان اندازه که در مقیاسهای منطقهای کوچکتر مؤثر است ثابت شود، پتانسیل بسیار بالایی دارد.
بث فولتون نویسنده اصلی گروهی بود که دیدگاههای مدلسازی را به عنوان بخشی از پروژه آکادمی علوم استرالیا “استرالیا 2050: به سوی راههای زیست محیطی و اقتصادی پایدار و اجتماعی عادلانه” بررسی میکرد.
پروژه استرالیا 2050 برای آکادمی علوم استرالیا به تازگی فاز 1 Negotiating آینده ما را منتشر کرده است: سناریوهای زندگی برای استرالیا تا سال 2050 که از 35 دانشمند که با هم کار می کردند برای کشف دیدگاه های اجتماعی، انعطاف پذیری، سناریوها و مدل سازی به عنوان مسیرهایی به سمت پایداری و زیست محیطی و اقتصادی پدید آمدند. روشهای زندگی عادلانه اجتماعی فاز 2 این پروژه ایجاد سناریوهای زندگی برای استرالیا در حال انجام است.
