ارتباطات تجاری چیست؟
ارتباطات تجاری چیست؟
ارتباط نه انتقال یک پیام است و نه خود پیام. این تبادل متقابل درک است که از گیرنده سرچشمه می گیرد. ارتباطات باید در تجارت موثر باشد. ارتباط جوهره مدیریت است. کارکردهای اساسی مدیریت ( برنامه ریزی ، سازماندهی ، کارکنان ، هدایت و کنترل ) بدون ارتباط مؤثر نمی توانند به خوبی انجام شوند.
ارتباطات تجاری شامل جریان مداوم اطلاعات است. بازخورد بخشی جدایی ناپذیر از ارتباطات تجاری است. این روزها سازمان ها بسیار بزرگ هستند و تعداد زیادی از مردم را درگیر می کنند. در یک سازمان سطوح مختلفی از سلسله مراتب وجود دارد. هر چه تعداد سطوح بیشتر باشد، کار مدیریت سازمان دشوارتر است. ارتباطات در اینجا نقش بسیار مهمی در فرآیند هدایت و کنترل افراد در سازمان ایفا می کند. می توان بازخورد فوری دریافت کرد و در صورت وجود می توان از سوء تفاهم جلوگیری کرد. باید بین مافوق و زیردستان در یک سازمان، بین سازمان و جامعه به طور کلی (مثلاً بین مدیریت و اتحادیه های کارگری) ارتباط مؤثر وجود داشته باشد. برای موفقیت و رشد یک سازمان ضروری است. شکاف های ارتباطی نباید در هیچ سازمانی رخ دهد.
ارتباطات تجاری هدف گرا است. قوانین، مقررات و خط مشی های یک شرکت باید به افراد داخل و خارج از سازمان ابلاغ شود. ارتباطات تجاری با قوانین و هنجارهای خاصی تنظیم می شود. در زمانهای اولیه، ارتباطات تجاری به کارهای کاغذی، تماسهای تلفنی و غیره محدود میشد. اما اکنون با ظهور فناوری، تلفنهای همراه، کنفرانس ویدیویی، ایمیل، ارتباطات ماهوارهای برای پشتیبانی از ارتباطات تجاری داریم. ارتباطات تجاری موثر به ایجاد حسن نیت یک سازمان کمک می کند.
ارتباطات تجاری می تواند دو نوع باشد:
- ارتباط شفاهی – ارتباط شفاهی می تواند رسمی یا غیر رسمی باشد. به طور کلی ارتباطات تجاری یک وسیله ارتباط رسمی است، مانند: جلسات، مصاحبه ها، بحث های گروهی، سخنرانی ها و غیره. نمونه ای از ارتباطات تجاری غیررسمی می تواند – Grapevine باشد.
- ارتباطات کتبی – ابزارهای مکتوب ارتباط تجاری شامل – دستور کار، گزارش ها، راهنماها و غیره است.
اجزای فرآیند ارتباط
اجزای اصلی فرآیند ارتباط به شرح زیر است:
ارتباط فرآیند تبادل پیام های کلامی و غیر کلامی است. این یک فرآیند مستمر است. پیش نیاز ارتباط یک پیام است. این پیام باید از طریق برخی رسانه ها به گیرنده منتقل شود. ضروری است که این پیام باید توسط گیرنده با همان عباراتی که فرستنده در نظر گرفته است درک کند. او باید در یک چارچوب زمانی پاسخ دهد. بنابراین، ارتباط یک فرآیند دو طرفه است و بدون بازخوردی از گیرنده به فرستنده درباره میزان درک پیام توسط او ناقص است.
فرآیند ارتباط- زمینه – ارتباط تحت تأثیر زمینه ای است که در آن اتفاق می افتد. این زمینه ممکن است فیزیکی، اجتماعی، زمانی یا فرهنگی باشد. هر ارتباطی با زمینه پیش می رود. فرستنده پیام را برای برقراری ارتباط در یک زمینه انتخاب می کند.
- فرستنده / رمزگذار – فرستنده / رمزگذار شخصی است که پیام را ارسال می کند. یک فرستنده از نمادها (کلمات یا گرافیک یا کمک بصری) برای انتقال پیام و ایجاد پاسخ مورد نیاز استفاده می کند. به عنوان مثال – یک مدیر آموزشی که برای دسته جدیدی از کارمندان آموزش انجام می دهد. فرستنده ممکن است یک فرد یا یک گروه یا یک سازمان باشد. دیدگاه ها، پیشینه، رویکرد، مهارت ها، شایستگی ها و دانش فرستنده تاثیر زیادی بر پیام دارد. نمادهای کلامی و غیرکلامی انتخاب شده برای اطمینان از تفسیر پیام توسط گیرنده با همان عبارات مورد نظر فرستنده ضروری هستند.
- پیام – پیام یک ایده کلیدی است که فرستنده می خواهد با آن ارتباط برقرار کند. این نشانه ای است که پاسخ گیرنده را برمی انگیزد. فرآیند ارتباط با تصمیم گیری در مورد پیامی که قرار است منتقل شود آغاز می شود. باید اطمینان حاصل شود که هدف اصلی پیام روشن است.
- رسانه – رسانه وسیله ای است که برای تبادل / انتقال پیام استفاده می شود. فرستنده باید رسانه مناسبی را برای انتقال پیام انتخاب کند در غیر این صورت ممکن است پیام به گیرندگان مورد نظر منتقل نشود. انتخاب وسیله ارتباطی مناسب برای تأثیرگذاری و تفسیر صحیح پیام توسط گیرنده ضروری است. این انتخاب رسانه ارتباطی بسته به ویژگی های ارتباط متفاوت است. به عنوان مثال – رسانه مکتوب زمانی انتخاب می شود که پیامی باید به گروه کوچکی از مردم منتقل شود، در حالی که رسانه شفاهی زمانی انتخاب می شود که بازخورد خود به خودی از گیرنده مورد نیاز باشد زیرا سوء تفاهم ها برطرف می شود.
- گیرنده / رمزگشا – گیرنده / رمزگشا شخصی است که پیام برای او در نظر گرفته شده / هدف / هدف قرار می گیرد. میزان درک رمزگشا از پیام به عوامل مختلفی مانند دانش گیرنده، پاسخگویی آنها به پیام و تکیه رمزگذار به رمزگشا بستگی دارد.
- بازخورد – بازخورد جزء اصلی فرآیند ارتباط است زیرا به فرستنده اجازه میدهد تا کارایی پیام را تجزیه و تحلیل کند. این به فرستنده در تأیید تفسیر صحیح پیام توسط رمزگشا کمک می کند. بازخورد ممکن است کلامی (از طریق کلمات) یا غیرکلامی (به شکل لبخند، آه و غیره) باشد. ممکن است به صورت مکتوب نیز به شکل یادداشت، گزارش و غیره باشد.
ارتباطات شفاهی – معنا، مزایا و محدودیت ها
ارتباط شفاهی به معنای ارتباط از طریق دهان است. این شامل افرادی است که با یکدیگر گفتگو می کنند، خواه مکالمه مستقیم باشد یا مکالمه تلفنی. سخنرانی ها، ارائه ها، بحث ها همه اشکال ارتباط شفاهی هستند. ارتباط شفاهی معمولاً زمانی توصیه می شود که موضوع ارتباط موقتی باشد یا در جایی که نیاز به تعامل مستقیم باشد. ارتباط چهره به چهره (جلسات، سخنرانی ها، کنفرانس ها، مصاحبه ها و غیره) برای ایجاد ارتباط و اعتماد بسیار مهم است.
مزایای ارتباط شفاهی
|
معایب/محدودیت های ارتباط شفاهی
- تنها تکیه بر ارتباطات شفاهی ممکن است کافی نباشد زیرا ارتباطات تجاری رسمی و بسیار سازمان یافته است.
- ارتباطات شفاهی نسبت به ارتباطات کتبی اعتبار کمتری دارد، زیرا غیررسمی هستند و به اندازه ارتباطات نوشتاری سازماندهی نمی شوند.
- ارتباط شفاهی تا آنجا که به تعاملات روزانه مربوط می شود صرفه جویی در زمان است، اما در مورد جلسات، سخنرانی های طولانی زمان زیادی را صرف می کند و گاهی اوقات بی فایده است.
- حفظ ارتباطات شفاهی آسان نیست و بنابراین ناپایدار هستند.
- ممکن است سوء تفاهم وجود داشته باشد زیرا اطلاعات کامل نیست و ممکن است فاقد موارد ضروری باشد.
- این امر مستلزم توجه و پذیرش زیاد در بخشی از گیرنده/مخاطب است.
- ارتباطات شفاهی (مانند سخنرانی ها) به طور مکرر به عنوان سوابق قانونی استفاده نمی شود، مگر در کارهای تحقیقاتی.
ارتباطات شفاهی – معنا، مزایا و محدودیت ها
ارتباط شفاهی به معنای ارتباط از طریق دهان است. این شامل افرادی است که با یکدیگر گفتگو می کنند، خواه مکالمه مستقیم باشد یا مکالمه تلفنی. سخنرانی ها، ارائه ها، بحث ها همه اشکال ارتباط شفاهی هستند. ارتباط شفاهی معمولاً زمانی توصیه می شود که موضوع ارتباط موقتی باشد یا در جایی که نیاز به تعامل مستقیم باشد. ارتباط چهره به چهره (جلسات، سخنرانی ها، کنفرانس ها، مصاحبه ها و غیره) برای ایجاد ارتباط و اعتماد بسیار مهم است.
مزایای ارتباط شفاهی
|
معایب/محدودیت های ارتباط شفاهی
- تنها تکیه بر ارتباطات شفاهی ممکن است کافی نباشد زیرا ارتباطات تجاری رسمی و بسیار سازمان یافته است.
- ارتباطات شفاهی نسبت به ارتباطات کتبی اعتبار کمتری دارد، زیرا غیررسمی هستند و به اندازه ارتباطات نوشتاری سازماندهی نمی شوند.
- ارتباط شفاهی تا آنجا که به تعاملات روزانه مربوط می شود صرفه جویی در زمان است، اما در مورد جلسات، سخنرانی های طولانی زمان زیادی را صرف می کند و گاهی اوقات بی فایده است.
- حفظ ارتباطات شفاهی آسان نیست و بنابراین ناپایدار هستند.
- ممکن است سوء تفاهم وجود داشته باشد زیرا اطلاعات کامل نیست و ممکن است فاقد موارد ضروری باشد.
- این امر مستلزم توجه و پذیرش زیاد در بخشی از گیرنده/مخاطب است.
- ارتباطات شفاهی (مانند سخنرانی ها) به طور مکرر به عنوان سوابق قانونی استفاده نمی شود، مگر در کارهای تحقیقاتی.
سناریو 1 – شما با دستان ضربدری در مقابل یک پانل مصاحبه نشسته اید. تاکنون حتی یک سوال از شما پرسیده نشده است، با این حال، بازوهای ضربدری شما بلندتر از کلمات صحبت کرده اند.
نکته 1 – هرگز دستان خود را روی هم قرار ندهید، به خصوص در طول جلسات رسمی انفرادی. این نشان می دهد که شما پذیرای بازخورد نیستید و همچنین می تواند نشان دهد که در حال تلاش برای تسلط بر موقعیت هستید.
سناریو 2 – شما در حال ارائه به یک گروه 20 نفره هستید. شما از طریق ارائه، نگاه خود را در مرکز کلاس / اتاق ثابت نگه می دارید – نگاه شما بلندتر از کلمات شما صحبت می کند.
نکته 2 – نگاه شما به یک نفر نباید بیشتر از 4 تا 5 ثانیه در حین ارائه / برقراری ارتباط با یک گروه بزرگ باشد، مگر اینکه شما یک فرد را مخاطب قرار دهید.
سناریوهای 1 و 2 به وضوح اهمیت ارتباط غیرکلامی را نشان می دهند.
ارتباط غیر کلامی چیست؟
انتقال احساسات، عواطف، نگرش ها و افکار از طریق حرکات بدن / حرکات / تماس چشمی و غیره است.
اجزای ارتباط غیر کلامی عبارتند از:
- کینزیک: مطالعه حالات چهره، حالات و حرکات است. آیا می دانستید در حالی که در آرژانتین بالا بردن مشت در هوا با بند انگشتان به سمت بیرون نشان دهنده پیروزی است، در لبنان بالا بردن مشت بسته بی ادبانه تلقی می شود؟
- Oculesics: مطالعه نقش تماس چشمی در ارتباطات غیر کلامی است. آیا می دانستید که در 90 ثانیه تا 4 دقیقه اول تصمیم می گیرید که به کسی علاقه مند هستید یا خیر. مطالعات نشان می دهد که 50٪ از این اولین برداشت از ارتباطات غیرکلامی که شامل اکولزیک است، می آید. فقط 7 درصد از کلمات ناشی می شود – که ما در واقع می گوییم.
- هپتیک: مطالعه لمس کردن است. آیا می دانستید که سطح قابل قبول لمس کردن از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است؟ در تایلند، دست زدن به سر کسی ممکن است بی ادبی تلقی شود.
- Proxemics: مطالعه فاصله قابل اندازه گیری بین افراد در هنگام تعامل است. آیا میدانستید که میزان فضای شخصی هنگام انجام یک مکالمه غیررسمی باید بین 18 اینچ تا 4 فوت متغیر باشد، در حالی که فاصله شخصی مورد نیاز هنگام صحبت با انبوهی از افراد باید حدود 10 تا 12 فوت باشد؟
- Chronemics: مطالعه استفاده از زمان در ارتباطات غیر کلامی است. آیا تا به حال مشاهده کرده اید که در حالی که کارمند AN نگران دیرکردن چند دقیقه ای برای ملاقات با یک همکار نیست، مدیری که با مدیرعامل جلسه ای دارد، دیر رسیدن به عنوان یک نشانه غیرکلامی در نظر گرفته می شود که او به اندازه کافی نمی دهد. احترام به مافوقش؟
- Paralinguistics: مطالعه تغییرات در زیر و بم، سرعت، حجم و مکث برای انتقال معنی است. جالب اینجاست که وقتی گوینده در حال ارائه ارائه است و به دنبال پاسخ است، مکث می کند. با این حال، زمانی که هیچ پاسخی نمیخواهید، سریعتر با کمترین مکث صحبت میکند.
- ظاهر فیزیکی: ظاهر فیزیکی شما همیشه به درک مردم از شما کمک می کند. موهای مرتب شانه شده، لباس های اتو شده و لبخندی پر جنب و جوش همیشه وزن بیشتری نسبت به کلمات دارند.
به یاد داشته باشید، “آنچه می گوییم” از “چگونه آن را می گوییم” اهمیت کمتری دارد زیرا کلمات تنها 7٪ از ارتباطات ما را تشکیل می دهند. ارتباط غیر کلامی را درک کنید و از آن لذت ببرید زیرا به شکل گیری اولین برداشت های بهتر کمک می کند. موفق باشید!
اهمیت ارتباطات در یک سازمان
ارتباطات مؤثر برای مدیران سازمانها اهمیت دارد تا وظایف اساسی مدیریت یعنی برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل را انجام دهند.
ارتباطات به مدیران کمک می کند تا وظایف و مسئولیت های خود را انجام دهند. ارتباطات به عنوان پایه ای برای برنامه ریزی عمل می کند. تمام اطلاعات ضروری باید به مدیرانی که به نوبه خود باید برنامه ها را برای اجرای آنها ابلاغ کنند، ابلاغ شود. سازماندهی همچنین مستلزم ارتباط موثر با دیگران در مورد وظیفه شغلی آنها است. به طور مشابه، رهبران به عنوان مدیران باید به طور موثر با زیردستان خود ارتباط برقرار کنند تا به اهداف تیم دست یابند. کنترل بدون ارتباط کتبی و شفاهی امکان پذیر نیست.
مدیران بخش زیادی از زمان خود را به ارتباطات اختصاص می دهند. آنها به طور کلی حدود 6 ساعت در روز را به برقراری ارتباط اختصاص می دهند. آنها زمان زیادی را صرف ارتباط چهره به چهره یا تلفنی با مافوق، زیردستان، همکاران، مشتریان یا تامین کنندگان خود می کنند. مدیران همچنین از ارتباطات کتبی در قالب نامه، گزارش یا یادداشت در جایی که امکان ارتباط شفاهی وجود ندارد استفاده می کنند.
بنابراین، میتوان گفت که « ارتباط مؤثر، واحد سازنده سازمانهای موفق است ». به عبارت دیگر، ارتباطات مانند خون سازمانی عمل می کند.
اهمیت ارتباطات در یک سازمان را می توان به صورت زیر خلاصه کرد:
- ارتباطات با اطلاع رسانی و شفاف سازی کارکنان در مورد وظیفه ای که باید انجام شود، نحوه انجام کار و نحوه بهبود عملکرد آنها در صورتی که در حد مطلوب نباشد، انگیزه را افزایش می دهد.
- ارتباطات منبع اطلاعاتی برای اعضای سازمان برای فرآیند تصمیم گیری است زیرا به شناسایی و ارزیابی مسیر اقدامات جایگزین کمک می کند.
- ارتباطات همچنین نقش مهمی در تغییر نگرش افراد ایفا می کند ، به عنوان مثال، یک فرد آگاه، نگرش بهتری نسبت به یک فرد کمآگاه خواهد داشت. مجلات سازمانی، مجلات، جلسات و سایر اشکال مختلف ارتباط شفاهی و کتبی به شکل گیری نگرش کارکنان کمک می کند.
- ارتباط همچنین به اجتماعی شدن کمک می کند . در زندگی امروزی تنها حضور فرد دیگری باعث تقویت ارتباط می شود. همچنین گفته می شود که بدون ارتباط نمی توان زنده ماند.
- همانطور که قبلاً بحث شد، ارتباطات همچنین به کنترل فرآیند کمک می کند . از طرق مختلف به کنترل رفتار اعضای سازمان کمک می کند. سطوح مختلفی از سلسله مراتب و اصول و دستورالعمل های خاصی وجود دارد که کارکنان باید در یک سازمان از آنها پیروی کنند. آنها باید از سیاست های سازمانی پیروی کنند، نقش شغلی خود را به نحو احسن انجام دهند و هرگونه مشکل و شکایت کاری را به مافوق خود در میان بگذارند. بنابراین ارتباطات به کنترل عملکرد مدیریت کمک می کند.
یک سیستم ارتباطی مؤثر و کارآمد مستلزم مهارت مدیریتی در ارائه و دریافت پیام است. یک مدیر باید موانع مختلف ارتباط را کشف کند ، دلایل وقوع آنها را تجزیه و تحلیل کند و اقدامات پیشگیرانه را برای اجتناب از آن موانع انجام دهد. بنابراین، مسئولیت اصلی یک مدیر توسعه و حفظ یک سیستم ارتباطی مؤثر در سازمان است.
جریان های ارتباطی در یک سازمان
در یک سازمان، ارتباطات در 5 جهت اصلی جریان دارد:
- رو به پایین
- بطرف بالا
- جانبی
- مورب
- خارجی
- جریان نزولی ارتباطات: ارتباطی که از یک سطح بالاتر در یک سازمان به سطح پایین تر جریان می یابد، یک ارتباط نزولی است. به عبارت دیگر، ارتباط مافوق با زیردستان در یک زنجیره فرماندهی، ارتباطی نزولی است. این جریان ارتباطی توسط مدیران برای انتقال اطلاعات مربوط به کار به کارکنان در سطوح پایین تر استفاده می شود. کارکنان برای انجام وظایف خود و برآوردن انتظارات مدیران خود به این اطلاعات نیاز دارند. ارتباطات رو به پایین توسط مدیران برای اهداف زیر استفاده می شود:

ارائه بازخورد در مورد عملکرد کارکنان 
دادن دستورالعمل های شغلی 
ایجاد درک کامل از شغل کارکنان و همچنین ارتباط آنها با سایر مشاغل در سازمان. 
انتقال ماموریت و چشم انداز سازمان به کارکنان. 
برجسته کردن مناطق مورد توجه نشریات سازمانی، بخشنامه ها، نامه به کارکنان، جلسات گروهی و غیره همگی نمونه هایی از ارتباطات رو به پایین هستند. مدیران برای داشتن ارتباط رو به پایین موثر و بدون خطا باید: - هدف ارتباطی را مشخص کنید
- اطمینان حاصل کنید که پیام دقیق، مشخص و بدون ابهام است.
- از بهترین تکنیک ارتباطی برای انتقال پیام به گیرنده به شکل صحیح استفاده کنید
- جریان ارتباطی صعودی: ارتباطاتی که به سطح بالاتری در یک سازمان جریان می یابد، ارتباط صعودی نامیده می شود. این بازخورد در مورد چگونگی عملکرد سازمان ارائه می دهد. زیردستان از ارتباطات رو به بالا برای انتقال مشکلات و عملکرد خود به مافوق خود استفاده می کنند.زیردستان همچنین از ارتباط رو به بالا استفاده می کنند تا بگویند که چگونه ارتباط رو به پایین را درک کرده اند. همچنین می تواند توسط کارکنان برای به اشتراک گذاشتن نظرات و ایده های خود و مشارکت در فرآیند تصمیم گیری استفاده شود.ارتباطات رو به بالا منجر به نیروی کار متعهدتر و وفادارتر در یک سازمان می شود، زیرا به کارکنان این فرصت داده می شود تا مسائل نارضایتی را به سطوح بالاتر مطرح کنند و بیان کنند. مدیران با احساسات کارکنان نسبت به شغل، همتایان، سرپرست و به طور کلی سازمان آشنا می شوند. بنابراین مدیران می توانند بر این اساس اقداماتی را برای بهبود امور انجام دهند.
سیستم رسیدگی به شکایات، جعبه شکایات و پیشنهادات، نظرسنجی های رضایت شغلی و غیره همگی به بهبود ارتباطات رو به بالا کمک می کنند. نمونههای دیگر ارتباطات رو به بالا عبارتند از: گزارشهای عملکردی که توسط مدیریت سطح پایین برای بررسی توسط مدیریت سطح بالاتر، نظرسنجیهای نگرش کارکنان، نامههای کارمندان، بحثهای کارمند-مدیر و غیره تهیه شده است.
- ارتباط جانبی / افقی: ارتباطی که در سطوح یکسان سلسله مراتبی در یک سازمان صورت می گیرد، ارتباط جانبی نامیده می شود، یعنی ارتباط بین همتایان، بین مدیران در همان سطوح یا بین هر عضو سازمانی معادل افقی. مزایای ارتباط افقی به شرح زیر است:

صرفه جویی در زمان است. 
هماهنگی کار را تسهیل می کند. 
همکاری بین اعضای تیم را تسهیل می کند. 
به اعضای سازمان کمک عاطفی و اجتماعی می کند. 
به حل مشکلات مختلف سازمانی کمک می کند. 
وسیله ای برای به اشتراک گذاری اطلاعات است 
همچنین می تواند برای حل و فصل تضادهای یک بخش با سایر بخش ها یا درگیری های داخل یک بخش استفاده شود. - ارتباط مورب: ارتباطی که بین یک مدیر و کارکنان سایر گروه های کاری صورت می گیرد، ارتباط مورب نامیده می شود. معمولاً در نمودار سازمانی ظاهر نمی شود. به عنوان مثال – برای طراحی یک ماژول آموزشی، یک مدیر آموزشی با پرسنل عملیات در تعامل است تا در مورد نحوه انجام وظایف خود جویا شود.
- ارتباطات خارجی: ارتباطی که بین یک مدیر و گروه های خارجی مانند – تامین کنندگان، فروشندگان، بانک ها، موسسات مالی و غیره صورت می گیرد. به عنوان مثال – برای افزایش سرمایه، مدیر عامل با مدیر بانک تعامل می کند.
نوشتن موثر برای به دست آوردن شغل/مشتری بالقوه
در دنیای رقابتی امروز، یک نوشته خوب باید خواننده را جذب کند. خواه یک پیشنهاد یا رزومه باشد، خواننده باید احساس کند که در نوشتن آن مشارکت دارد.
برای دریافت نکاتی در مورد نحوه نوشتن بهتر هنگام درخواست شغل یا کسب و کار، ادامه مطلب را بخوانید.
- با یک چیز جالب شروع کنید: در سناریوی بازار امروز که چندین رزومه پشت میز قرار دارند، چرا یک رزومه خاص نسبت به سایر رزومهها انتخاب میشود؟ فکر کردن… به این دلیل است که رزومه دارای یک جلد نامه / یادداشت مقدماتی است که آن را قابل فروش می کند. خلاصه ای از مشخصات یک کاندیدا همیشه بهتر از یک هدف ساده بیان شده یک خطی است که صرفاً در مورد آرزوهای یک نامزد صحبت می کند و در مورد خلاصه مشخصات او نمی گوید.
- یک تماس شخصی اضافه کنید: هنگام نوشتن برای مشتریان بالقوه برای تجارت، اطمینان حاصل کنید که محتوا مطابق با مشخصات و نیاز مشتری سفارشی شده است. این به ایجاد یک پیوند خاص با خواننده کمک می کند.
- مثال بزنید و نه فقط صفت: یک داوطلب باید یک مثال مرتبط را برای اثبات یا توجیه صفت های موجود در رزومه ذکر کند. به عنوان مثال، اگر او در مورد قدرت خود در زمینه مدیریت تیم صحبت می کند، باید مثالی در مورد نحوه مدیریت یک تیم ذکر کند. از ارائه جزئیات در سطح خرد خودداری کنید، با این حال، در مورد دستاوردها / شناسایی ها صحبت کنید.
- اعداد اهرمی: یک نامزد باید از دستاوردها / صفت های ذکر شده با اعداد پشتیبان تهیه کند. همین امر در مورد شرکت هایی که به دنبال کسب و کار هستند نیز صدق می کند. اعداد پایه محکمی برای ایجاد تعهد تشکیل می دهند. درصد حرکتی که نشان دهنده بهبود عملکرد یا امتیازات است همیشه توجه خوانندگان را به خود جلب می کند.
- اجتناب از اصطلاحات تخصصی: اگر نامزدی در صنعتی کاملاً متفاوت از صنعتی که قبلاً در آن کار کرده است درخواست می دهد، باید از اصطلاحات غیرمرتبط با صنعت جدید اجتناب کند / استفاده نکند. اصطلاحات تخصصی معمولاً افراد را گیج می کنند و احتمال گم شدن پیام وجود دارد. در صورت استفاده از اصطلاحات، باید فرم بسط داده شده را نیز ذکر کرد. به عنوان مثال یک اصطلاح EMS باید در یک عبارت به عنوان “سیستم اندازه گیری کارکنان [EMS]” نوشته شود.
- داده ها را نادرست معرفی نکنید: با صداقت بنویسید. خواه اعداد باشد یا سالها تجربه یا حجم فروش – همه حقایق بیان شده باید درست باشد.
- مهارت های ارتباطی: مطمئن شوید که سند بدون خطا است – بدون اشتباه املایی یا گرامری. همیشه سند / پروپوزال را با مدرک بخوانید یا آن را توسط یک دوست / همکار بخوانید.
- پیگیری: بیشتر اوقات یک نامزد رزومه یا پیشنهادی را به مشتری احتمالی ارسال می کند و پیگیری نمی کند. به یاد داشته باشید، چندین رزومه و پیشنهاد دیگر وجود دارد که پشت میز قرار دارد. یک نامزد باید اطمینان حاصل کند که یک پیگیری سریع [بخوانید “خیلی زیاد”] باید انجام شود.
نوشتن موثر برای نتایج
هنگام نوشتن برای یک دوست، همکار، مشتری یا یک شریک تجاری، محتوا باید واضح، مختصر، متقاعد کننده، دقیق و مطمئن باشد. برای دانستن نکاتی برای ارزشمند کردن نامه / یادداشت / ارائه به ادامه مطلب مراجعه کنید.
- اجتناب از پرحرفی: کلمات و جملات کوتاه تر را انتخاب کنید. به عنوان مثال “می خواستم به شما اطلاع دهم که جلسه لغو شده است”. [10 کلمه] این جمله را می توان به صورت «لطفاً توجه داشته باشید که جلسه لغو شده است» بازنویسی شود. [7 کلمه]
- از خطوط موضوعی عینی استفاده کنید: موضوع یادداشت / نامه / ایمیل باید عینی باشد و محتوای پیام را منعکس کند. به عنوان مثال، «نکاتی در مورد نوشتن مؤثر برای تجارت» به خواننده میرساند که محتوای پیام با اطلاعاتی در مورد نوشتن مؤثر مرتبط است.
- مخاطب خود را تعیین کنید: توصیه میشود برای یک مجموعه از مخاطبان بنویسید، زیرا نوشتن برای افراد حرفهای مستلزم انتخاب واژههای صحیح است که توسط متخصصان مختلف به روشی یکسان درک میشود. همچنین از کلماتی که بسیار فنی هستند و فقط برای مخاطب خاصی قابل درک است استفاده نکنید.
- درخواست اقدام: هرگز خواننده را رها نکنید که حدس بزند “بعدش چی؟” او باید بداند که از او چه انتظاری می رود. نامه / نامه خود را با اقدامی که انتظار دارید خواننده انجام دهد ببندید.
- پیامهای سراسر شرکت را با یک استراتژی به اشتراک بگذارید: کارمندان را با نامههای سنگین متنی زیاد شلوغ نکنید. پیام را تقسیم کنید به عنوان مثال، اگر شرکتی یک اتاق کنفرانس ویدئویی راه اندازی کرده باشد، تیم ارتباطات شرکتی باید اولین پیام را برای اعلام راه اندازی، پیام دوم در مورد نحوه استفاده از تجهیزات، و پیام سوم را در مورد نحوه مسدود کردن اتاق کنفرانس برای جلسات مشتری ارسال کند. و تماس می گیرد.
- قالب بندی منطقی یک سند: اطمینان حاصل کنید که محتوای پیام به موضوع و محتوای زیر و بالای آن مرتبط است. باید یک ارتباط منطقی در پاراگراف های مختلف موجود در سند وجود داشته باشد.
- متقاعد کننده باشید: به جای بسیاری از خوانندگان، به یک خواننده خطاب کنید زیرا تمرکز را افزایش می دهد و همچنین باعث ایجاد مسئولیت در خواننده می شود.
- مخاطب را درگیر کنید: با مخاطب صحبت کنید. به عنوان مثال، به جای گفتن، “دو راه برای محاسبه هزینه وجود دارد.” فرستنده پیام می تواند بگوید: “تحلیلگران مالی می توانند یکی از دو روش را برای محاسبه هزینه انتخاب کنند.”
- قبل از ارسال بررسی کنید: همیشه نامه / یادداشت / سندی را که قرار است ارسال شود تصحیح کنید. به یاد داشته باشید که اولین پیش نویس همیشه پیش نویس نهایی نیست. فقط محتوا را بررسی نکنید، بلکه قالب بندی، خطوط موضوع، مخاطبان و پیوست ها را نیز بررسی کنید.
- با اطمینان اجرا کنید: هنگام ارسال ارتباط نترسید. اگر لازم است یادآوری ارسال شود، باید ارسال شود. سعی نکنید آن را به گروهی ارسال کنید، بلکه آن را برای کسانی که تاکنون گزارش ارسال نکرده اند ارسال کنید. به عنوان مثال، در صورتی که گزارشی را که درخواست کردهاید دنبال میکنید، مخاطب را با این عنوان خطاب کنید که “متشکرم X، Y، Z برای ارسال گزارشها”. ما همچنان منتظر گزارشهایی از A، B و C هستیم. از شما درخواست میکنیم تا حداکثر تا ساعت 4 بعد از ظهر امروز آنها را ارسال کنید.»
چگونه یک ارائه عالی ایجاد کنیم؟
در اینجا چند نکته برای اطمینان از ارائه عالی وجود دارد …
- اهداف را بیان کنید: یک مجری باید مطمئن شود که هدف ارائه را درک می کند. گاهی اوقات یک ارائه خوب نمی تواند تأثیر بگذارد زیرا مخاطب مشخص نیست ارائه درباره چیست. یک راه خوب برای شروع یک ارائه، بیان واضح / ذکر / گنجاندن اهداف در ارائه است.
- مخاطبان خود را تجزیه و تحلیل کنید: مجری باید بیشتر در مورد مخاطبان هدف خود بیابد. خواه مخاطب سابقه تحصیلی خاصی داشته باشد یا از طبقه متوسط بالا باشد یا متوسط. بر اساس موضوع / موضوع ارائه، دانستن برخی جزئیات خاص از مخاطبان هدف بسیار مهم است. این همچنین به ایجاد ارتباط با مخاطب در حین ارائه کمک می کند.
- از متن سنگین در اسلایدهای پاورپوینت اجتناب کنید: معمولاً ارائه ها با اسلایدهای پاورپوینت همراه هستند، با این حال، همیشه توصیه می شود از ترکیبی از اشکال مختلف یادگیری استفاده کنید. این می تواند یک فعالیت سرگرم کننده، یک مسابقه کوتاه یا داستان کوچک باشد. بیشتر اوقات، اینها روش های یادگیری هستند که باعث ایجاد علاقه در مخاطبان هدف می شوند. اگر همچنان می خواهید از اسلایدها استفاده کنید، در هر اسلاید 10 کلمه یا کمتر بنویسید. تا جایی که ممکن است از نقاط گلوله استفاده کنید. کلمات بیشتر در یک اسلاید خطراتی را به همراه دارد – مخاطب در خواندن آنچه نوشته شده است مشغول می شود تا آنچه ارائه دهنده می گوید یا ممکن است مخاطب با دیدن کلمات زیاد خسته شود.
- تمرین… تمرین… و تمرین: زمانی که مجری در حال ارائه زنده است، احساس کاملاً متفاوت از زمانی است که او فقط در یک اتاق بسته تمرین می کند. ایده خوبی است که مجری در محل [در صورت امکان] تمرین کند. این به او کمک می کند تا با مکان و محیط اطراف آشنا شود. همچنین، یک مجری باید تا حد امکان یادداشت برداری کند و همچنین به سؤالات احتمالی که ممکن است در طول ارائه ارائه شود فکر کند.
- بازبینی اهداف: هنگامی که یادداشت ها ساخته شدند، یک ارائه کننده باید ارائه را با توجه به اهداف ارائه به طور انتقادی تجزیه و تحلیل کند. او باید از خود سؤالاتی بپرسد: “آیا این ارائه با اهداف بیان شده مطابقت دارد؟”، “آیا این ارائه به طور منطقی جریان دارد؟” در سناریوی بازار امروز، اگر فردی بتواند متقاعدکننده فکر کند، بنویسد و ارائه دهد، نیمی از نبرد را برده است.
استفاده از زبان بدن در ارتباطات
آیا می دانستید در حالی که در هند یا آمریکا با ایجاد دایره ای با انگشت شست و سبابه علامت “خوب” یا “خوب” نشان داده می شود، در تونس همین علامت به معنای “من شما را خواهم کشت” و در ژاپن به معنای “پول” است. “؟
کینزیک یا مطالعه زبان بدن باید برای همه قابل درک باشد. چه مصاحبه باشد چه ارائه، فرد باید از نحوه استفاده موثر از زبان بدن آگاه باشد.
برای درک بیشتر در مورد اجزای مختلف غیر کلامی ارتباط، ادامه مطلب را بخوانید…
- تماس چشمی: همیشه ارتباط چشمی را با مخاطبان خود حفظ کنید. با این حال، فرد باید اطمینان حاصل کند که بیش از 5 ثانیه نگاه خود را به یک نفر خیره نکند. بال زدن بیش از حد چشم ها می تواند نشان دهنده عدم اعتماد به نفس باشد. خیره شدن به یک شخص می تواند دلهره آور باشد و بنابراین ایده خوبی نیست.
- لرزش دست: هنگام دست دادن به خصوص در محیط های حرفه ای، لرزش دست باید محکم باشد و شل نباشد. دست دادن آهنین [دست دادن بسیار قوی] می تواند نشان دهنده این باشد که فرد در تلاش برای تسلط است.
- ضربدری کردن بازوها: ضربدری کردن بازوها می تواند به این معنی باشد که یک فرد برای ایده ها / نظرات جدید به خصوص در صورت ارائه یک سخنرانی باز نیست. با این حال، در یک مصاحبه انفرادی، اگر مصاحبه کننده دست هایش را روی هم گذاشته باشد، نامزد می تواند همین کار را انجام دهد.
- وضعیت نشستن: تکیه دادن به صندلی ایده خوبی نیست. فرد باید عمودی بنشیند، هرچند در وضعیتی آرام. نشستن روی صندلی به معنای عدم علاقه یا طرد شدن است.
- ژست: اشاره به نوعی ارتباط غیرکلامی اطلاق می شود که از بخشی از بدن با یا بدون ارتباط کلامی استفاده می کند. ژستها شامل حالات چهره، تکان دادن سر [که در بیشتر فرهنگها نشانه تایید است]، تکان دادن سر / تکان دادن سر است.
- حالت چهره: چهره بهترین انعکاس احساسات یک فرد است. اغلب اوقات تشخیص اینکه یک فرد خوشحال، غمگین، مضطرب، عصبانی یا هیجان زده است، آسان است. بسیار مهم است که در یک سناریوی حرفه ای فرد باید حالات چهره خود را کنترل کند. برای مثال، اگر مجری احساس کند که ارائهاش خیلی خوب پیش نمیرود، نباید نشانهای از از دست دادن امید را نشان دهد و در عوض سعی کند مشارکتکنندگان را بیشتر کند.
ارتباطات انگور (ارتباطات تجاری غیررسمی)
| انگور یک کانال غیررسمی ارتباط تجاری است. به این دلیل نامیده می شود که در سراسر سازمان در تمام جهات صرف نظر از سطوح اختیارات گسترده می شود. انسان همانطور که می دانیم یک حیوان اجتماعی است. علیرغم وجود کانالهای رسمی در سازمان، کانالهای غیررسمی زمانی که او با سایر افراد سازمان در تعامل است توسعه پیدا میکند. در سطوح پایین تر سازمان بیشتر وجود دارد.
انگور به طور کلی به دلایل مختلف رشد می کند. یکی از آنها این است که وقتی یک سازمان با رکود مواجه است، کارکنان احساس عدم اطمینان می کنند. همچنین در مواقعی کارکنان اعتماد به نفس ندارند و به همین دلیل اتحادیه تشکیل می دهند. گاهی اوقات مدیران رفتار ترجیحی از خود نشان می دهند و از برخی کارمندان حمایت می کنند که به سایر کارمندان احساس جدایی می دهند. بنابراین، زمانی که کارمندان نیاز به تبادل نظرات خود را احساس میکنند، به سراغ شبکه انگور میروند، زیرا در این مورد نمیتوانند از کانال رسمی ارتباط استفاده کنند. معمولاً در زمان استراحت در کافه تریا، زیردستان در مورد نگرش و رفتار مافوق خود صحبت می کنند و با همسالان خود تبادل نظر می کنند. آنها در مورد شایعات در مورد ارتقاء و جابجایی سایر کارمندان بحث می کنند. بنابراین، انگور مانند آتش گسترش می یابد و ردیابی علت چنین ارتباطی گاهی اوقات آسان نیست. |
نمونه هایی از شبکه ارتباطی انگور
- فرض کنید میزان سود یک شرکت مشخص است. شایعه شده است که این مقدار سود وجود دارد و بر این اساس پاداش اعلام می شود.
- مدیر عامل ممکن است در رابطه با مدیر تولید باشد. آنها ممکن است روابط دوستانه ای با یکدیگر داشته باشند.
مزایا و معایب ارتباط انگور
مزایای ارتباط انگور
- کانال های انگور اطلاعات را به سرعت حمل می کنند. به محض اینکه کارمندی با برخی اطلاعات محرمانه آشنا می شود، کنجکاو می شود و جزئیات را به نزدیک ترین دوست خود می دهد و او نیز به نوبه خود آن را به دیگران می دهد. بنابراین، با عجله گسترش می یابد.
- مدیران با واکنش زیردستان به سیاست های خود آشنا می شوند. بنابراین، بازخورد به دست آمده در مقایسه با کانال رسمی ارتباط سریع است.
- درخت انگور باعث ایجاد حس اتحاد در بین کارکنانی می شود که نظرات خود را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. بنابراین، انگور به توسعه انسجام گروه کمک می کند.
- درخت انگور به عنوان یک ارزش حمایتی عاطفی عمل می کند.
- انگور در مواردی که ارتباط رسمی کار نمی کند مکمل است.
معایب ارتباط انگور
- تاک انگور گاهی اطلاعات جزئی دارد زیرا بیشتر بر اساس شایعات است. بنابراین، وضعیت کامل امور را به وضوح نشان نمی دهد.
- درخت انگور همیشه قابل اعتماد نیست زیرا مسیر ارتباطی رسمی را طی نمی کند و بیشتر با شایعات و گزارش های تایید نشده منتشر می شود.
- بهره وری کارمندان ممکن است مختل شود زیرا آنها زمان بیشتری را صرف صحبت کردن به جای کار می کنند.
- درخت انگور به دشمنی با مدیران منجر می شود.
- درخت انگور ممکن است حسن نیت سازمان را مختل کند زیرا ممکن است حاوی اطلاعات منفی نادرست در مورد افراد سطح بالای سازمان باشد.
یک مدیر باهوش باید از تمام معایب درخت انگور مراقبت کند و سعی کند آنها را به حداقل برساند. در عین حال باید از مزایای انگور به بهترین شکل ممکن استفاده کند.
ارتباط بازخورد
گیرنده ها فقط جذب کننده های غیر فعال پیام ها نیستند. آنها پیام را دریافت می کنند و به آنها پاسخ می دهند. این پاسخ گیرنده به پیام فرستنده، بازخورد نامیده می شود. گاهی اوقات بازخورد می تواند یک لبخند غیرکلامی، آه و غیره باشد. گاهی اوقات بازخورد شفاهی است، مانند زمانی که شما به ایده های یک همکار با سؤال یا نظر واکنش نشان می دهید. بازخورد همچنین می تواند مانند – پاسخ به یک ایمیل و غیره نوشته شود.
بازخورد پاسخ مخاطب شماست. شما را قادر می سازد تا اثربخشی پیام خود را ارزیابی کنید. اگر مخاطبان شما منظور شما را متوجه نشدند، می توانید از طریق پاسخ بگویید و سپس پیام را بر اساس آن اصلاح کنید.
دادن فرصتی به مخاطبان برای ارائه بازخورد برای حفظ فضای ارتباطی باز بسیار مهم است. مدیر باید محیطی ایجاد کند که بازخورد را تشویق کند. به عنوان مثال، پس از توضیح دادن کار به زیردستان، باید از آنها بپرسد که آیا آن را درک کرده اند یا خیر. او باید سؤالاتی مانند “آیا می فهمید؟”، “آیا شک دارید؟” و غیره. در عین حال، او باید به زیردستان خود نیز اجازه دهد تا نظرات خود را بیان کنند.
بازخورد در ارتباط ضروری است تا بدانیم آیا گیرنده پیام را با همان عبارات مورد نظر فرستنده درک کرده است و آیا با آن پیام موافق است یا خیر.
راههای زیادی وجود دارد که شرکت از طریق آنها از کارمندان خود بازخورد دریافت میکند، مانند: نظرسنجیهای کارکنان، یادداشتها، ایمیلها، سیاستهای درهای باز، نامههای خبری شرکت و غیره. کارکنان همیشه مایل به ارائه بازخورد نیستند. سازمان باید برای دریافت بازخورد دقیق تلاش زیادی کند. مدیران با پرسیدن سؤالات خاص، به کارکنان خود اجازه می دهند نظرات کلی خود را بیان کنند و غیره، بازخورد را تشویق می کنند. سازمان باید پذیرای بازخورد کارمندان خود باشد.
یک مدیر باید اطمینان حاصل کند که بازخورد باید:
- روی یک رفتار خاص تمرکز کنید – این رفتار باید خاص باشد نه کلی.
- غیر شخصی – بازخورد باید مربوط به شغل باشد، مدیر نباید شخصاً از کسی انتقاد کند.
- هدف گرا – اگر چیزی منفی برای گفتن در مورد شخص داریم، باید همیشه آن را به سمت هدف گیرنده هدایت کنیم.
- زمان بندی مناسب – بازخورد زمانی موثرتر است که فاصله کوتاهی بین رفتار گیرندگان و دریافت آن بازخورد وجود داشته باشد.
- از عبارات “من” استفاده کنید – مدیر باید از عباراتی با کلماتی مانند “من”، “اما” و غیره استفاده کند. به عنوان مثال به جای اینکه بگوید “دیروز در محل کار غایب بودید”، مدیر باید بگوید: “وقتی از دست دادید ناراحت شدم. کار دیروز».
- اطمینان از درک – برای اینکه بازخورد موثر باشد، مدیر باید مطمئن شود که گیرندگان بازخورد را به درستی درک کرده اند.
- مدیر در حالی که بازخورد منفی به گیرنده می دهد، نباید عواملی را که کنترل گیرنده را کنترل نمی کند، ذکر کند.




