8 روش که هر معلم قرن 21 باید بداند

1- یادگیری پروژه محور
با ورود فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی جدید به مدارس ، هم روش های آموزشی جدید و هم نسخه های جدیدی از روش های موجود ، که اکنون برای نسل دیجیتال مورد بازنگری و به روز رسانی قرار گرفته است ، پدیدار شده است. یکی از مواردی که در حال حاضر در کلاس استفاده می شود ، یادگیری پروژه محور (PBL) است.

در اصل ، PBL به دانش آموزان اجازه می دهد تا دانش و مهارت های کلیدی را از طریق توسعه پروژه هایی که به مشکلات زندگی واقعی پاسخ می دهند ، بدست آورند.

آموزش مبتنی بر پروژه ها یا وظایف یکپارچه ، امروز بهترین ضمانت آموزشی برای توسعه موثر مهارت های کلیدی و در عین حال کسب دانش از محتوای برنامه درسی است.

2- یادگیری مشارکتی
“با هم قوی تر” این مفهوم به روش ساده یادگیری مشارکتی است ، روشی که معلمان برای جمع آوری دانش آموزان با هم استفاده می کنند و بنابراین ، بر یادگیری به شیوه ای مثبت تأثیر می گذارد.

طرفداران این مدل نظریه می دهند که کار گروهی باعث بهبود توجه ، مشارکت و کسب دانش توسط دانش آموزان می شود.

هدف نهایی همیشه گروه محور است و در صورتی انجام می شود که هریک از اعضا وظایف خود را با موفقیت انجام دهند.

ویژگی اصلی این است که بر اساس تشکیل گروه های 3-6 نفره ساختار یافته است ، که در آن هر یک از اعضا نقش خاصی دارند و برای دستیابی به اهداف لازم است تعامل و کار هماهنگ انجام شود.

در زمینه یادگیری مشارکتی ، هدف نهایی همیشه مشترک است و اگر هر یک از اعضا وظایف خود را با موفقیت انجام دهند ، محقق می شود. از سوی دیگر ، یادگیری فردی باعث می شود که دانش آموزان بر دستیابی به اهداف خود بدون نیاز به وابستگی به بقیه همکلاسی های خود تمرکز کنند.

3 – بازیگونه سازی
ادغام مکانیک بازی و پویایی در محیط های غیر مسخره یا گیمیفیکیشن ، مدت هاست که انجام می شود. با این حال ، طی چند سال گذشته ، و به ویژه به دلیل تکامل بازی های ویدئویی ، این پدیده ابعاد بی سابقه ای پیدا کرده است و یکی از روندهای فعلی و آینده صنعت EdTech است.

از آنجایی که در دهه 80 ، بازی هایی با حرفه ای بین المللی مانند سری “کارمن سندیگو” یا “خرگوش خواننده” (اینفوگرافیک زیر را ببینید) محبوبیت جهانی پیدا کرده است ، توسعه عناوین آموزشی به طور مداوم افزایش یافته است. نه تنها آنهایی که عموم مردم را هدف گرفته اند ، بلکه بیشتر اوقات ، آنهایی که به طور خاص برای دانش آموزان و دوره های خاص طراحی شده ان

4-  استفاده از فناوری در آموزش و پرورش

5- یادگیری بر پایه مشکلات
یادگیری مبتنی بر مشکل (PBL) یک فرآیند یادگیری چرخه ای است که از مراحل مختلف تشکیل شده است ، با پرسیدن س questionsالات و کسب دانش که به نوبه خود منجر به سوالات بیشتری در چرخه پیچیدگی فزاینده می شود.

عملی کردن این روش نه تنها به معنای انجام پرسش از سوی دانش آموزان نیست ، بلکه آن را به داده ها و اطلاعات مفید تبدیل می کند. به گفته چندین مربی ، چهار مزیت بزرگ مشاهده شده با استفاده از این روش عبارتند از:

توسعه تفکر انتقادی و مهارتهای خلاق
بهبود توانایی حل مسئله
افزایش انگیزه دانش آموزان
به اشتراک گذاری دانش بهتر در شرایط چالش برانگ

6- تفکر طراحی
آموزش و پرورش همواره فضایی پرکار برای نوآوری بوده است. معلمان در سراسر جهان دائماً ایده ها و روشهای جدیدی را برای معرفی در کلاس درس ارائه می دهند و بهترین ابزار را در اختیار دارند.

تفکر طراحی (DT) از طراحان صنعتی و روش منحصر به فرد آنها برای حل مشکلات و برآوردن نیازهای مشتریان استفاده می شود. این مدل که در آموزش و پرورش کاربرد دارد ، می تواند مشکلات فردی هر دانش آموز را با دقت بیشتری شناسایی کرده و در تجربه آموزشی آنها ایجاد و نوآوری در جهت رضایت دیگران ایجاد کند ، که بعداً همزیستی می شود.

7- یادگیری مبتنی بر تفکر
فراتر از بحث پیرامون اثربخشی یادگیری با به خاطر سپردن حقایق و داده ها هنگام بحث در مورد آموزش ، یکی از جنبه های بسیار مورد بحث نیاز به نشان دادن نحوه کار دانش آموزان با اطلاعاتی است که در مدرسه دریافت می کنند. به آنها بیاموزید که چگونه زمینه سازی کنند ، تجزیه و تحلیل کنند ، ارتباط برقرار کنند ، بحث کنند … به طور خلاصه ، اطلاعات را به دانش تبدیل کنید.

این هدف از یادگیری مبتنی بر تفکر (TBL) ، توسعه مهارت های تفکر فراتر از حفظ و در این راستا ، توسعه تفکر م effectiveثر در بخشی از دانش آموزان است.

8- یادگیری مبتنی بر شایستگی
طبق تعریف ، همه روشهای یادگیری کسب دانش ، توسعه مهارتها و ایجاد عادات کاری به عنوان اهداف اصلی خود است. یادگیری مبتنی بر شایستگی (CBL) مجموعه ای از استراتژی ها را برای دستیابی به این هدف نشان می دهد.

معلمان می توانند از طریق ابزارهای ارزشیابی مانند روبریک ، برنامه درسی دانشگاهی را بدون انحراف قابل توجهی طی کنند ، اما آن را به شیوه ای متفاوت متمرکز کنند ، مثالهای واقعی را در عمل به کار گیرند و بنابراین ، ابعاد ملموس تری از درسها را به دانش آموزان خود منتقل کنند.