10 تغییرات آب و هوایی، کشاورزی جهانی و آسیب پذیری منطقه ای
10 تغییرات آب و هوایی، کشاورزی جهانی و آسیب پذیری منطقه ای
جان ریلی
بخش منابع طبیعی و محیط زیست، خدمات تحقیقات اقتصادی، USDA، واشنگتن دی سی، ایالات متحده آمریکا
روشهای ارزیابی تأثیر
برآورد پاسخ محصولات کشاورزی برای مناطق مختلف جهان
مطالعات جهانی و پیامدهای آن برای اثرات
منطقهای آسیبپذیری منطقهای
پتانسیل و سیاستهای انطباق پتانسیل
فناوری برای انطباق
قابلیت اجتماعی-اقتصادی برای انطباق
مراجع
اثرات بالقوه تغییرات آب و هوایی بر کشاورزی بسیار نامشخص است. تعداد زیادی از مطالعات انجام شده در چند سال گذشته برای بسیاری از مکانهای مختلف در سرتاسر جهان، نتیجهگیریهای معدودی، اگر وجود داشته باشد، از بزرگی یا جهت تأثیر برای کشورها یا مناطق جداگانه نشان میدهد. در مواردی که اجماع ظاهری وجود دارد، اغلب به نظر می رسد که اتفاق می افتد زیرا تنها یک یا دو مطالعه با استفاده از یک سناریوی اقلیمی واحد انجام شده است. بسیاری از این مطالعات بر روی سناریوهای تعادل دو برابر شده (2xCO 2 )، مدل گردش عمومی (GCM) متمرکز شدهاند. اینها شروع به توصیف انواع شرایط آب و هوایی نمی کنند که هر منطقه خاصی با تغییر آب و هوای واقعی در طول زمان تجربه می کند.
تغییرات آب و هوایی احتمالی آینده نیز به دلیل نقش اخیر شناخته شده ذرات معلق سولفات که ممکن است تا حدی گرمایش مورد انتظار ناشی از افزایش غلظت CO2 ، متان، اکسید نیتروژن و سایر گازهای کمیاب فعال تابشی را جبران کند، نامشخص تر است. تنوع فضایی قابل توجه در غلظت آئروسل سولفات به این معنی است که الگوی منطقه ای تغییر آب و هوا ممکن است کاملاً متفاوت از شبیه سازی شده بر اساس CO2 باشد .افزایش به تنهایی عمر کوتاه آئروسل ها در جو (چند روز) به این معنی است که اگر استفاده از زغال سنگ با گوگرد بالا در هند یا چین افزایش یابد یا تلاش ها برای کنترل انتشار گوگرد در ایالات متحده یا اروپا تشدید شود، الگوی فضایی تغییرات آب و هوا می تواند تغییر کند. به طور قابل توجهی در یک دوره زمانی نسبتا کوتاه به دلیل تغییرات در اثر خنک کننده آئروسل.
روشهای مختلف تأثیر نیز نتایج بسیار متفاوتی از تأثیرات مستقیم تغییرات آب و هوایی بر عملکرد محصولات و تولیدات کشاورزی حتی در هنگام بررسی همان منطقه و سناریوهای آب و هوایی مشابه به دست میدهند. محیط اجتماعی-اقتصادی، فناوری کشاورزی و پایگاه منابع طبیعی نیز لزوماً در طول 100 سال آینده دستخوش تغییرات عمیقی خواهد شد، چه کشاورزی با چالشهای فراوان تغذیه جمعیت رو به رشد جهان روبرو شود یا نتواند.
نتیجه گیری محکمی که از مطالعات تاثیر به دست می آید این است که تغییرات آب و هوایی پتانسیل تغییر قابل توجهی در بهره وری کشاورزی در اکثر نقاط را دارد. برخی از مناطق در حال حاضر با بهره وری بالا ممکن است تولید بسیار کمتری داشته باشند. برخی از مناطق حاشیه ای در حال حاضر ممکن است سود قابل توجهی داشته باشند در حالی که برخی دیگر ممکن است غیرمولد شوند. مطالعات عملکرد محصول تغییرات منطقه ای 20+، 30 یا بیشتر در برخی مناطق و تلفات مساوی در سایر مناطق را نشان می دهد. اکثر مناطق می توانند انتظار تغییر را داشته باشند و نیاز به انطباق دارند، اما جهت تغییر، به ویژه بارش و سازگاری های مورد نیاز را نمی توان اکنون پیش بینی کرد. همچنین ممکن است هرگز بتوان آنها را با اطمینان پیش بینی کرد. شواهد کنونی نشان میدهد که مناطق قطبی که کشاورزی در آنها با فصول رشد کوتاه محدود شده است، بیشتر احتمال دارد افزایش یابد در حالی که مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری ممکن است بیشتر از خشکسالی و کاهش بهرهوری رنج ببرند. با این حال، این نتایج گسترده به سختی مبنایی برای ترسیم یک استراتژی بلند مدت برای سازگاری کشاورزی فراهم می کند. بنابراین، سیاست باید انعطاف پذیری خود را برای پاسخگویی با تغییر شرایط حفظ کند.
موضوع دیگر این است که چگونه تأثیرات تغییر اقلیم بر تولیدات کشاورزی با سایر چالشهای مبرمی که کشاورزی در مناطق مختلف جهان با آن مواجه است، تناسب دارد. آیا تغییرات اقلیمی تهدیدی جزئی است که احتمالاً در میان بسیاری از تغییراتی که بخشهای کشاورزی اقتصادهای جهان را تغییر میدهد، شناسایی نشده است؟ یا اینکه این یک چالش حیاتی دیگر برای بخش کشاورزی است که برای رویارویی با جمعیت رو به رشد، تخریب منابع، محدودیتهای شدیدتر بر منابع موجود، و فرسودگی قابلیتهای فنآوری برای توسعه تولید با استفاده از منابع زمین و آب موجود تلاش میکند؟
قرار دادن برخی از پیش بینی های کشاورزی 2xCO 2 در زمینه سایر پیش بینی های آینده مفید است. اگر روندهای جمعیتی بلندمدت را بپذیریم، بیشترین افزایش مطلق به جمعیت جهان در دهه 1990 رخ خواهد داد، در حالی که نرخ رشد نسبت به دهه 1950 و 1960 کاهش یافته است. تا زمانی که انتظار می رود سناریوهای اقلیمی 2xCO 2 محقق شوند (حدود سال 2100 یا بعد از آن)، جمعیت جهان تثبیت خواهد شد و تحقیقات کشاورزی دیگر با چالش افزایش بهره وری برای همگام شدن با جمعیت رو به رشد مواجه نخواهد شد.
بنابراین نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق تری در مورد چگونگی تغییر آب و هوا در 10، 20 یا 30 سال آینده به جای 100 سال آینده وجود دارد. همچنین هشدار می دهد که واکنش ما به تغییرات اقلیمی را جدا از واکنش ما به شرایط فوری در نظر نگیریم. نیازهای کشاورزی: تغذیه جمعیت رو به رشدی که در حال حاضر حدود 740 میلیون نفر هنوز از گرسنگی و سوءتغذیه رنج می برند و در عین حال بهره وری منابع اساسی کشاورزی را حفظ می کند و نیازهای کشاورزی را برآورده می کند تا آسیب به محیط زیست به حداقل برسد.
این مقاله: (1) به طور خلاصه روشهای اصلی مورد استفاده برای برآورد اثرات تغییرات آب و هوا را مورد بحث قرار میدهد، زیرا مدلهای مختلف منجر به تخمینهای اساسی متفاوتی از اثرات تغییر آب و هوا میشوند. (2) مروری بر مقالات گسترده گزارش نتایج مطالعات عملکرد محصول در مورد تغییرات آب و هوایی انجام شده برای بسیاری از مناطق مختلف (چقدر (یا کم) می دانیم؟). (3) مجموعه تخمینهایی را که برای تولید جهانی کشاورزی انجام شده است و معنای آن برای تأثیرات کشاورزی منطقهای را بررسی کنید. (4) بحث در مورد موضوع آسیب پذیری، افزودن یک تعریف دقیق، در حالی که برخی از مفاهیم آسیب پذیری که در ادبیات استفاده شده است را مرور می کنیم. و (5) بررسی مسائل خاص انطباق – چگونه می تواند سیستم کشاورزی جهان، یا بیشتر به نقطه، آن جمعیت به شدت وابسته به کشاورزی،
روش های ارزیابی تاثیر
تغییر اقلیم به دلیل مقیاس جهانی تأثیرات احتمالی، تنوع سیستمهای کشاورزی و مقیاس زمانی طولانی دههها، چالشی برای محققانی است که تلاش میکنند تأثیر آن را کمی کنند. شرایط اقلیمی، خاکی و اقتصادی-اجتماعی کنونی در سراسر جهان بسیار متفاوت است. هر گونه محصول و محصول دارای تحمل اقلیمی خاص و بهینه است. نمی توان کشاورزی جهان را به گونه ای مدل کرد که جزئیات واکنش گیاهان را در هر مکانی نشان دهد. در حال حاضر در دسترس بودن داده ها با جزئیات جغرافیایی لازم به جای توانایی محاسباتی یا درک اولیه واکنش محصول به آب و هوا، محدودیت اصلی است. یک مشکل خاص این است که چگونه می توان دانش دقیق پاسخ گیاه را به ارزیابی های کل ارزیابی های منطقه ای برد. به طور کلی،
دو رویکرد اساسی برای ارزیابی واکنش محصول و کشاورز به تغییر اقلیم وجود دارد: (1) مدلسازی ساختاری واکنش زراعی گیاهان و تصمیمات اقتصادی/مدیریت کشاورزان بر اساس مشخصات نظری و شواهد تجربی کنترلشده. و (2) تکیه بر واکنش مشاهده شده محصولات کشاورزی و کشاورزان به آب و هوای مختلف.
برای رویکرد اول، ساختار و جزئیات کافی برای نشان دادن محصولات و گونه های محصول خاص مورد نیاز است که پاسخ به شرایط مختلف از طریق آزمایش های دقیق مشخص است. جزئیات مشابه در مورد مدیریت مزرعه امکان مدلسازی مستقیم زمان عملیات مزرعه، انتخاب محصول و چگونگی تأثیر این تصمیمات بر هزینه ها و درآمدها را فراهم می کند. این رویکردها معمولاً یک محصول یا مزرعه نماینده را مدل می کنند. هم در مورد مدل های اقتصادی تصمیمات مزرعه و هم در مورد مدل های واکنش محصول، هدف اولیه بهبود درک نحوه رشد محصول یا نحوه مدیریت یک کشاورز بود. در مورد مدلهای یک مزرعه نماینده، میتوان امیدوار بود که توصیههای تجویزی برای کشاورز ارائه شود – جایی که عملیات مزرعه با نتایج مدل حداکثر کردن سود (یا به حداقل رساندن هزینه) متفاوت است. راهنمایی برای اینکه چگونه کشاورزان ممکن است عملکرد مزرعه را بهبود بخشند، ارائه می دهد. در هر دو مورد، بازنمایی ایدهآل از عملیات زراعی و مزرعه نتایجی را به دست میدهد که به طور قابلتوجهی با تجربه واقعی در مزرعههایی که تحت شرایط دنیای واقعی کار میکنند متفاوت است. این ممکن است منعکس کننده این واقعیت باشد که کشاورزان به عنوان حداکثر کننده سود عمل نمی کنند (آنها می توانند عملکرد خود را بهبود بخشند) یا اینکه مدل ها برخی از عواملی را که کشاورز در نظر می گیرد مانند ریسک یا عدم وجود جایگزین های شغلی فوری در نظر نمی گیرند. به دلیل ماهیت ایدهآلی این مدلها، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این مدلها شواهدی را ارائه میکنند این ممکن است منعکس کننده این واقعیت باشد که کشاورزان به عنوان حداکثر کننده سود عمل نمی کنند (آنها می توانند عملکرد خود را بهبود بخشند) یا اینکه مدل ها برخی از عواملی را که کشاورز در نظر می گیرد مانند ریسک یا عدم وجود جایگزین های شغلی فوری در نظر نمی گیرند. به دلیل ماهیت ایدهآلی این مدلها، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این مدلها شواهدی را ارائه میکنند این ممکن است منعکس کننده این واقعیت باشد که کشاورزان به عنوان حداکثر کننده سود عمل نمی کنند (آنها می توانند عملکرد خود را بهبود بخشند) یا اینکه مدل ها برخی از عواملی را که کشاورز در نظر می گیرد مانند ریسک یا عدم وجود جایگزین های شغلی فوری در نظر نمی گیرند. به دلیل ماهیت ایدهآلی این مدلها، بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این مدلها شواهدی را ارائه میکنندتولید بالقوه یا سودآوری بالقوه تحمیل تغییرات اقلیمی بر این مدلها تخمینهایی از چگونگی تغییر تولید بالقوه به دلیل تغییرات آب و هوایی ارائه میدهد. استفاده از این نتایج به عنوان نشاندهنده چگونگی تأثیر آب و هوا بر کشاورزی است، بنابراین بر این فرض استوار است که تغییر در پتانسیل نشاندهنده تغییری است که احتمالاً واقعاً تجربه میشود. بسیاری از رویکردهای این نوع از مدلهای پاسخ دقیق محصول استفاده میکنند که نیاز به ثبت روزانه آب و هوا دارند. برای تجزیه و تحلیل کل، به دلیل پیچیدگی مدل ها و نیاز به داده های دقیق در مورد آب و هوا در بیش از یک دهه یا بیشتر، باید استنباط هایی از مکان ها و محصولات نسبتاً کمی تا مناطق بزرگ و سیستم های تولید متنوع انجام شود. این رویکرد اساسی فیشر و همکاران است. در جای دیگر این جلد گزارش شده است.
کار لیمانز و سولومون (1993) نیز در مسیر مشابهی است و بازنماییهای بسیار سادهتری از فعل و انفعالات محصول/اقلیم را انتخاب میکند، اما همچنان به بازنمایی پایه زراعی رشد محصول در پاسخ به دما و بارندگی مرتبط است. مزیت رویکرد آنها این است که، به دلیل حداقل مقادیر داده های آب و هوایی مورد نیاز (میانگین داده های ماهانه در مورد دما و بارندگی)، مدل های محصول را می توان با وضوح شبکه های طول-طول جغرافیایی 0.5 در 0.5 درجه اعمال کرد.
رویکرد دوم، با تکیه بر واکنش مشاهده شده محصولات زراعی و کشاورزان، برخی از اولین برآوردها را از اثرات بالقوه ارائه کرد. ساده ترین مثال از این رویکرد، مشاهده مرزهای آب و هوایی فعلی محصولات و ترسیم مجدد این مرزها برای یک آب و هوای تغییر یافته پیش بینی شده است (به عنوان مثال، روزنزوایگ، 1985). در همین راستا، محققان تجزیه و تحلیل آماری دادهها را در مناطق جغرافیایی به کار بردهاند تا آب و هوا را از سایر عوامل (مثلاً کیفیت خاک متفاوت، شرایط اقتصادی متفاوت) که تفاوتهای تولید در مناطق مختلف را توضیح میدهند، جدا کنند و از آنها برای تخمین اثرات بالقوه کشاورزی اقلیم استفاده کردهاند. تغییر (به عنوان مثال، مندلسون و همکاران،1994). مزیت استفاده از شواهد مستقیم از تولید مشاهده شده این است که داده ها نشان می دهد که چگونه کشاورزانی که تحت شرایط تجاری کار می کنند و محصولاتی که تحت چنین شرایطی رشد می کنند واقعاً به شرایط آب و هوایی متفاوت جغرافیایی واکنش نشان می دهند. در اینجا، جدیدترین کار از مدلهای فرم بسیار کاهشیافته استفاده میکند (مانند مندلسون و همکاران، 1994) اگرچه برآورد مدلهای ساختاری دقیقتر امکانپذیر است. داروین و همکاراناستفاده (1995) شواهدی را از تغییرات جغرافیایی در آب و هوا در یک مدل جهانی، تخصیص تولید و استفاده از نهاده به طبقات زمین تعیین شده از نظر اقلیمی بر اساس الگوهای تولید فعلی نشان داد. سپس اثرات تغییر اقلیم با تغییر توزیع طبقات زمین و با فرض اینکه وقتی طبقه زمین یک منطقه تغییر می کند، سطح تولید زیربنایی آن به طبقه زمین جدید تغییر می کند، شبیه سازی می شود.
داروین و همکاران رویکرد (1995) بهره وری کشاورزی پایه طبقات زمین را که با یک تابع تولید توصیف شده است، با یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه اقتصاد جهانی پیوند می دهد. بنابراین، تولید واقعی در یک منطقه یا طبقه زمین به قیمت های تسویه نهایی بازار بستگی دارد. این مدل همچنین تعاملات با سایر بخشهای اقتصاد، مهمترین بخشهایی را که برای زمین و آب رقابت میکنند، بررسی میکند. علاقه من به این بخش در رویکردهای متضاد مورد استفاده برای تخمین تأثیر اولیه آب و هوا بر تولید کشاورزی است. همانطور که توسط فیشر و همکاران نشان داده شده است. (1994)، ریلی و همکاران. (1994) و آدامز و همکاران.(1988)، با توجه به شوک اقلیمی اولیه بر بهرهوری، راههایی برای معرفی این شوک در انواع مختلف مدلهای اقتصادی وجود دارد تا تخمینهایی از تأثیر بازار و تحقق تولید تحت قیمتهای تعادلی جدید ایجاد شود.
مزیت این رویکردها این است که پاسخ محصولات کشاورزی و کشاورزان بر اساس واکنش واقعی در شرایط عملیاتی فعلی است نه دیدگاه ایده آل از نحوه واکنش محصولات و کشاورزان. هشدار اساسی مرتبط با این رویکرد این است که فرد باید ایمان داشته باشد که زمینی که در حال حاضر یک مجموعه از خروجی ها را تولید می کند، می تواند پس از تغییر آب و هوا به مجموعه جدید خروجی تغییر کند. اینکه آیا این نوع رویکردها به طور دقیق تأثیر بهرهوری را نشان میدهند بستگی به این دارد که چگونه سایر عوامل (مانند کیفیت خاک) را کنترل میکنند و اینکه آیا کشاورزان میتوانند تولید خود را با تغییرات آب و هوایی تنظیم کنند. این بررسی اخیر منجر به این تفسیر می شود که این رویکردها پاسخ تعادل بلندمدت به تغییرات آب و هوا را نشان می دهند و ممکن است هزینه های تعدیل مرتبط با تغییر به محصولات جدید و شیوه های تولید را دریافت نکنند.
برآورد پاسخ محصولات کشاورزی برای مناطق مختلف جهان
جدول 10.1 نتایج تعداد زیادی از مطالعات تأثیر تغییر آب و هوا بر تولید محصول بالقوه را خلاصه می کند. در حالی که جدول جزئیاتی را در مورد دامنه مطالعات خاص، روش ها و سناریوهای اقلیمی ارزیابی شده ارائه نمی دهد، اما نشانی از دامنه وسیع تخمین ها را ارائه می دهد. نتیجه گیری کلی مطالعات جهانی، مبنی بر اینکه مناطق گرمسیری ممکن است به احتمال زیاد از پیامدهای منفی متحمل شوند، تا حدی توسط نتایج جدول پشتیبانی می شود. به عنوان مثال، آمریکای لاتین و آفریقا عمدتاً تأثیرات منفی را نشان می دهند. با این حال، مطالعات بسیار کمی در این مناطق انجام شده است. برای اروپا، ایالات متحده و کانادا، و برای آسیا (از جمله چین) و حاشیه اقیانوس آرام، که در آن مطالعات بیشتری انجام شده است، نتایج به طور کلی از اثرات منفی شدید (60-، -70٪) متغیر است.
دامنه وسیع تخمین ها به دلیل عوامل متعددی است که هنوز حل نشده اند. تفاوت بین سناریوهای اقلیمی مهم است و این می تواند دامنه وسیعی از اثرات را حتی در صورت استفاده از روش های یکسان برای مناطق مشابه ایجاد کند. به عنوان مثال، مطالعه تأثیر بالقوه بر عملکرد برنج که برای اکثر کشورهای آسیای جنوبی و جنوب شرقی و برای چین، ژاپن و کره با استفاده از همان مدل محصول انجام شد، تغییرات عملکرد را برای هند از -3 تا +28٪ نشان داد. برای مالزی از +2 تا +27٪، برای فیلیپین از 14- تا +14٪، و برای سرزمین اصلی چین از -18 تا -4٪ (Matthews et al., 1994a, b) بسته به اینکه آیا GISS، GFDL یا سناریوی اقلیمی UKMO استفاده شد.
تأثیرات بین سایت ها می تواند به طور گسترده ای در یک منطقه متفاوت باشد. بنابراین، تعداد و کدام سایتها برای نشان دادن یک منطقه انتخاب میشوند و تخمینهای مربوط به مکان چگونه جمعآوری میشوند، میتواند تأثیرات مهمی بر نتایج داشته باشد. مطالعات برای ایالات متحده و کانادا نشان می دهد که طیف گسترده ای از اثرات در سراسر سایت ها با شکست کل یا تقریباً کل محصول هر ساله برای گندم و سویا در یک سایت در ایالات متحده پیش بینی شده است (روزنزوایگ و همکاران، 1994) اما عملکرد گندم افزایش می یابد. 180 تا 230 درصد برای سایت های دیگر در ایالات متحده و کانادا ( روزنزوایگ و همکاران ، 1994؛ برکلاسیچ و همکاران، 1994؛ برکلاسیچ و اسمیت، 1992).
اینکه آیا و چگونه تغییرات در یک نوع محصول در یک مطالعه مشخص شده است می تواند تأثیر زیادی داشته باشد. مطالعاتی که در مورد پاسخ گندم در استرالیا انجام شد، تأثیراتی را در محدوده 34- تا 65+ درصد برای سناریو و مکان مشابه آب و هوایی بسته به اینکه کدام رقم گندم شناخته شده و در حال حاضر رشد کرده در مدل محصول مشخص شده است، نشان داد (وانگ و همکاران، 1992). به طور مشابه، متیوز و همکاران.(1994a,b) به این نتیجه رسیدند که تلفات شدید عملکرد در جنوب، جنوب شرق و شرق آسیا برای برنج در بسیاری از سناریوها به دلیل تأثیر دمای آستانه است که باعث عقیمی سنبلچه می شود، اما تغییرات ژنتیکی با توجه به آستانه احتمالاً فرصت قابل توجهی برای تغییر واریته ها فراهم می کند. با افزایش دما بنابراین، تجزیه و تحلیل تأثیری که به طور محدود یک رقم محصول را مشخص می کند، احتمالاً تأثیر تخمینی بسیار متفاوتی نسبت به تجزیه و تحلیلی که پاسخ ها را بر اساس تنوع ژنتیکی بین ارقام موجود مشخص می کند، ایجاد می کند. برخی از مطالعات تلاش کرده اند تا ارزیابی کنند که چگونه اصلاح نژاد آتی ممکن است دامنه تنوع ژنتیکی موجود در واریته های آینده را تغییر دهد (ایسترلینگ و همکاران، 1993).
جدول 10.1. عملکرد محصول منطقه ای برای 2xCO 2 ، آب و هوای متعادل GCM
|
منطقه |
برش |
تأثیر عملکرد (%) |
کشورهای مورد مطالعه/نظرات |
| آمریکای لاتین | ذرت | -61 افزایش یابد | آرژانتین، برزیل، شیلی، مکزیک. محدوده در سراسر سناریوهای GCM، با و بدون اثر CO 2 است. |
| گندم | -50 تا -5 | آرژانتین، اروگوئه، برزیل. محدوده در سراسر سناریوهای GCM، با و بدون اثر CO 2 است. | |
| سویا | -10 تا +40 | برزیل محدوده در سراسر سناریوهای GCM، با اثر CO 2 است. | |
| اتحاد جماهیر شوروی سابق | دانه گندم | -19 تا +41 -14 تا +13 | محدوده در سراسر سناریوها و منطقه GCM، با اثر CO 2 است. |
| اروپا | ذرت | -30 افزایش یابد | فرانسه، اسپانیا، شمال اروپا. با سازگاری، اثر CO 2 . فصل رشد طولانی تر؛ کاهش راندمان آبیاری؛ تغییر به سمت شمال |
| گندم | افزایش یا کاهش | فرانسه، انگلستان، شمال اروپا. با سازگاری، اثر CO 2 . فصل طولانی تر: تغییر به سمت شمال، آسیب بیشتر آفات. | |
| سبزیجات | افزایش دادن | کاهش خطر شکست محصول | |
| آمریکای شمالی | ذرت | -55 تا +62 | آمریکا و کانادا. محدوده سناریوهای GCM و |
| گندم | -100 تا +234 | سایت های با یا بدون اثر CO 2 . | |
| سویا | -96 تا +58 | ایالات متحده آمریکا. زمانی که اثر CO2 و سازگاری در نظر گرفته شود، با شدت کمتر یا افزایش عملکرد . | |
| آفریقا | ذرت | -65 تا +6 | مصر، کنیا، آفریقای جنوبی، زیمباوه. با اثر CO 2 ، محدوده بین سایت ها و سناریوهای آب و هوایی را در بر می گیرد. |
| ارزن | -79 تا -63 | سنگال ظرفیت حمل 11-38٪ کاهش یافت. | |
| زیست توده | نزول کردن | آفریقای جنوبی؛ آگروزون تغییر می کند. | |
| آسیای جنوبی | برنج | -22 تا +28 | بنگلادش، هند، فیلیپین، تایلند، اندونزی، مالزی، میانمار. محدوده سناریوها و سایت های GCM. با اثر CO 2 ؛ برخی از مطالعات نیز سازگاری را در نظر می گیرند. |
| ذرت | -65 تا 10 | ||
| گندم | -61 تا +67 | ||
| سرزمین اصلی چین و تایوان | برنج | -78 تا +28 | شامل برنج دیم و آبی است. اثرات مثبت در شمال شرقی و شمال غربی چین، منفی در بیشتر کشور. تنوع ژنتیکی زمینه را برای سازگاری فراهم می کند. |
| آسیا (سایر) و حاشیه اقیانوس آرام | برنج | -45 تا 30+ | ژاپن و کره جنوبی. محدوده در سراسر سناریوهای GCM است. به طور کلی در شمال ژاپن مثبت است. منفی در جنوب |
| مرتع | -1 تا +35 | استرالیا و نیوزلند. تنوع منطقه ای | |
| گندم | -41 تا +65 | استرالیا و ژاپن. تنوع گسترده، بسته به رقم. |
منبع: ریلی و همکاران (1996).
در نهایت، مقدار تخمینی سازگاری که احتمالاً توسط کشاورزان انجام می شود متفاوت است. دیدگاههای بنیادی در مورد نحوه واکنش بخش مزرعه به شرایط متغیر (از هر نوعی) انتخاب رویکرد روششناختی را شکل میدهد، و این رویکردهای روششناختی میتوانند برآوردهای ظاهراً متفاوتی از تأثیر ارائه دهند. مشخصات تنوع محصول در یک مدل پاسخ محصول این تفاوت را نشان می دهد. برای برخی از تحلیلگران، این چشم انداز که کشاورزان با تغییر آب و هوا، فناوری، قیمت ها و سایر عوامل، تنوع محصول کشت شده را در طول 100 سال آینده تغییر ندهند، آنقدر دور از ذهن است که آنها تصمیم می گیرند که تغییر در بین گونه ها را به عنوان یک واکنش اساسا مستقل مزرعه نشان دهند. بخش تحلیلگران دیگر ویژگیهای خاصتری را برای تنوع محصول انتخاب میکنند و حتی تغییر تنوع محصول را نه خودکار و نه بدون هزینه میبینند. مثلا، ارقام مختلف گندم آردهایی با ویژگی های متفاوت تولید می کنند و شیوه های فرهنگی کشت گندم بهاره و زمستانه متفاوت است. به طور مشابه، مطالعات اثرات بر تولید برنج ژاپنی، اثرات منفی را برای بخشهای جنوبی کشور به دلیل تحمل آب و هوای برنج ژاپنیکا که بر گونههای ایندیکا در ژاپن ترجیح داده میشود، برآورد میکند (Seino، 1993).
تفاوتها صرفاً در مورد اینکه آیا کسی فرض میکند که کشاورزان واریته سازگارتر را انتخاب میکنند یا نه، زیاد است، اما این تفاوتها به طور بالقوه چندین برابر بزرگتر میشوند، زیرا مجموعه سازگاریهای بالقوه گسترده است و برخی نیاز به شناسایی، اقدام و سرمایهگذاری خاصتری توسط کشاورزان دارند. کشاورزان چگونه تاریخ کاشت را انتخاب می کنند – با کاشت در هر سال بدون توجه به شرایط آب و هوایی یا با کاشت زمانی که دمای خاک برای رشد محصول کافی است، زمانی که فصل بارانی شروع می شود، یا زمانی که می توان مزارع را کشت کرد؟ اگر این تصمیم تا حدی به شرایط آب و هوایی بستگی داشته باشد، فرآیند تصمیم گیری مزرعه منجر به مقداری تعدیل مستقل با تغییرات آب و هوایی خواهد شد. به طور مشابه، تغییرات در شیوه های خاک ورزی و آبیاری، طرح های تناوب زراعی، محصولات زراعی، و فرآوری و برداشت محصول که احتمالاً طی 100 سال آینده به دلیل عوامل زیادی رخ می دهد نیز منعکس کننده تغییرات آب و هوایی است که به طور همزمان رخ می دهد یا اینکه کشاورزان قادر به تشخیص تغییرات آب و هوا نیستند و بنابراین نمی توانند این سیستم ها را تطبیق دهند و بیمار شوند و بیمار بمانند. سازگار با شرایط آب و هوایی که به صورت محلی رخ می دهد؟ اگر آنها با شرایط کنونی سازگار شوند (اما نتوانند با اطمینان به آینده نگاه کنند) سرمایه گذاری طولانی مدت آنها پس از 3، 5، 10 یا 20 سال تغییرات مداوم در آب و هوا، چقدر ناسازگار خواهد بود؟ تبدیل شدن و عدم انطباق با شرایط آب و هوایی که در محلی رخ می دهد؟ اگر آنها با شرایط فعلی سازگار شوند (اما نتوانند با اطمینان به آینده نگاه کنند) سرمایه گذاری طولانی مدت آنها پس از 3، 5، 10 یا 20 سال تغییرات مداوم در آب و هوا، چقدر ناسازگار خواهد بود؟ تبدیل شدن و عدم انطباق با شرایط آب و هوایی که در محلی رخ می دهد؟ اگر آنها با شرایط فعلی سازگار شوند (اما نتوانند با اطمینان به آینده نگاه کنند) سرمایه گذاری طولانی مدت آنها پس از 3، 5، 10 یا 20 سال تغییرات مداوم در آب و هوا، چقدر ناسازگار خواهد بود؟
جدول 10.2 طیفی از تخمینها را برای ایالات متحده ارائه میکند که بر اساس روششناسی و مفروضات کاملاً متفاوت در مورد میزان انطباق ایجاد شده است. در حالی که جدول فقط ایالات متحده را پوشش می دهد، این احتمال وجود دارد که استفاده از این طیف از رویکردها در مناطق دیگر نیز محدوده مشابهی از برآوردها را ایجاد کند. مندلسون و همکاران(1994) برآوردها (ستون های 1 و 2) بر اساس یک مدل اقتصاد سنجی برآورد شده بر روی داده های مقطعی است و به گفته نویسندگان، منعکس کننده بلندمدت و تعدیل کامل کشاورزی ایالات متحده با شوک تغییرات آب و هوایی است. این روش به بررسی چگونگی تغییر قیمت محصول اجازه نمی دهد و بنابراین ممکن است با شوک اولیه عملکرد محصول مورد استفاده در روش های دیگر قابل مقایسه باشد. به جز ستون 8، هیچ یک از برآوردهای گزارش شده اثر مستقیم CO 2 را بر رشد گیاه در نظر نمی گیرد. متأسفانه، روششناسیهای طیف گسترده نتایجی را که مستقیماً قابل مقایسه هستند گزارش نمیکنند یا به طور کلی گزارش نکردهاند، بنابراین برخی از تفسیرها ضروری است.
جدول 10.2. برآورد تأثیر تغییرات آب و هوایی بر کشاورزی ایالات متحده، درصد تغییر
|
سناریوی آب و هوا |
مندلسون و همکاران (1994)؛ بدون اثر CO 2 |
داروین و همکاران (1995)؛ بدون اثر CO 2 |
روزنزوایگ و پری (1994); اثرات متوسط عملکرد ایالات متحده در بین محصولات زراعی |
|||||
| اثرات بر درآمد مزرعه | اثرات بر تولید غلات | |||||||
|
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
|
|
مساحت wgts |
برگرد، wgts. |
سازگاری در سطح مزرعه |
تنظیم کامل |
بدون تنظیم |
تنظیم کامل |
بدون تنظیم |
تنظیم و CO 2 |
|
| GISS |
-1.8 |
+2.0 |
+4.1 |
-7.8 |
-24.4 |
-3.0 |
-14 تا 21 |
0 تا 17+ |
| GFDL |
-1.2 |
+4.2 |
-16.1 |
+4.3 |
-38.0 |
-2.0 |
-23 تا -29 |
+9 تا -10 |
| UKMO |
-4.5 |
+1.1 |
-4.4 |
-5.4 |
-38.4 |
-5.0 |
-25 تا -58 |
+1 تا -20 |
| OSU |
-3.6 |
-0.7 |
-10.0 |
+5.8 |
-33.3 |
-5.2 |
||
یادداشت ها: مندلسون و همکاران. تأثیر آرمئولیکی بر ارزش زمین به عنوان درصدی از ارزش کل محصولات زراعی و دامی است. مقادیر تولیدات گیاهی و دامی برای سال 1990 از داروین و همکاران است. (1995). برای توصیف مندلسون و همکاران. روش شناسی را ببینید مندلسون و همکاران. (1994). شبیهسازیهای مدل برای GISS، GFDL، UKMO و OSU که در بالا گزارش شدهاند با ارتباط شخصی با مندلسون، 29 مارس 1995 ارائه شدهاند. داروین و همکاران. نتایج از شبیه سازی های گزارش شده در داروین و همکاران محاسبه شده است.(1995). Rosenzweig و Parry طیف وسیعی از اثرات عملکرد محصول مورد استفاده در مطالعه 1994 خود را برای ایالات متحده خلاصه می کنند. متوسط شوک های عملکرد محصول ایالات متحده برآورد شده توسط آنها در Reilly و همکاران گزارش شده است. (1993). مطالعات عملکرد محصول خاص که تا حدی مبنای این تخمین ها بود در Rosenzweig و همکاران گزارش شد. (1994).GISS: موسسه مطالعات فضایی گدارد.
GFDL: آزمایشگاه دینامیک سیالات ژئوفیزیکی.
UKMO: اداره هواشناسی بریتانیا.
OSU: دانشگاه ایالتی اورگان.
واضح ترین تفاوت در روش شناسی بین مندلسون و همکاران است. (1994) و روزنزوایگ و پری (1994). ستون های 1 و 2 نتایج حاصل از مدل های تخمین زده شده با وزن های مختلف را بر روی مشاهدات فردی منعکس می کنند. مندلسون و همکاران(1994) تخمین ستون 2 بر اساس وزن درآمد مناسب تر است زیرا ارزش اقتصادی محصولات را منعکس می کند. آنها پیشنهاد میکنند که تخمینهای منفیتر بر اساس وزنهای سطح (ستون 1) نشاندهنده نوع سوگیری است که ممکن است با تمرکز بر محصولات غلات که معمولاً ارزش کمتری در هکتار نسبت به بسیاری از محصولات دیگر مانند میوهها و سبزیجات دارند، معرفی شود. بر خلاف شوک تأثیر آب و هوا که آنها تخمین می زنند (ستون 2) با انواع شوک های عملکرد تخمین زده شده توسط روزنزوایگ و پری (1994) (ستون 7) تصویر کاملاً متفاوتی از تأثیر تغییر آب و هوا بر کشاورزی ایالات متحده ارائه می دهد. روزنزوایگ و پری تعدیلهایی را شامل میشوند، اما متأسفانه، شوکهای بازدهی برای ایالات متحده قابل مقایسه با مندلسون و همکاران است. مطالعه (تغییر آب و هوا و سازگاری بدون CO2 اثر) گزارش نشده است. با این حال، در مطالعه آنها انطباق اثر قوی خاصی بر کاهش خسارات، همانطور که توسط ریلی و هومن (1993) گزارش شد، نداشت. تأثیرات نسبتاً خوشخیمتر برای ایالات متحده در برآوردهای عملکرد روزنزوایگ و پری (ستون 8، با CO 2 و انطباق) تا حد زیادی به دلیل CO2 شدیدتر است. بنابراین، روشهای مختلف، از جمله سازگاری، اما نه اثر CO2، ظاهراً تخمینهایی از تأثیر را برای چهار سناریو اصلی آب و هوایی در مرتبه 1- تا 5+ درصد با استفاده از مندلسون و همکاران ارائه میکنند.روش شناسی اما در مرتبه 10- تا 25- درصد با استفاده از روش روزنزوایگ و پری. در استخراج محدوده 10- تا 25- درصد، من فرض می کنم که سازگاری در مطالعه آنها ممکن است تلفات را 5 تا 10 درصد کاهش دهد در حالی که اثر لقاح CO2 تلفات را 75 تا 100 درصد کاهش می دهد که اهمیت نسبی این دو عامل است. بر مبنای جهانی همانطور که در داده های آنها توسط ریلی و هومن (1993) برآورد شده است.
داروین و همکاران مطالعه (1995) از مجموعه ای مستقل از شوک های آب و هوایی استفاده کرد که تغییرات آب و هوایی را به عنوان تغییر در طبقه زمین نشان می دهد که در آن بهره وری هر طبقه از زمین از داده های فعلی تخمین زده می شود. روش آنها برای تخمین اثر مستقیم آب و هوا بیشتر شبیه مندلسون و همکاران بود. (1994)، با استفاده از تفاوت های مشاهده شده در تولید در آب و هوای متفاوت جغرافیایی به عنوان مبنای پیش بینی ها. نتایج آنها، ستون های 3-6، به توضیح و تأیید برخی از تفاوت های بین دو مطالعه دیگر کمک می کند. شوک اولیه بر تولید غلات ایالات متحده در داروین و همکاران.مطالعه (1995) (ستون 5) به طور مشابه (و عموماً شدیدتر) از شوک های عملکرد برآورد شده توسط روزنزوایگ و پری (1994) (ستون 7) است. با این حال داروین و همکاران.(1995) تخمین می زنند که تنها با در نظر گرفتن تعدیل فوری سطح مزرعه (بدون تغییرات قیمت و بدون گسترش تولیدات کشاورزی به مناطق جدید)، کشاورزان می توانند بین 70 تا 120 درصد از ضررهای اولیه را جبران کنند (یعنی مقایسه ستون 5 و ستون 3). توجه داشته باشید که این مقایسه بین تأثیرات بر تولید غلات و تأثیرات بر درآمد مزرعه است که قابل مقایسه است (با توجه به اینکه شبیه سازی در ستون 3 اجازه تغییر قیمت ها را نمی دهد) به جز اینکه درآمد مزرعه شامل تأثیرات کشاورزی برای دام و تولید غیر غلات است. خوب. ستونهای 4 و 6 تخمینهایی را پس از تعدیل کامل شامل تغییرات در قیمتهای جهانی و تجارت، برای تولید غلات و درآمد مزرعه ارائه میدهند.و همکاران مطالعه (1995) اثرات جهانی را با تجارت بین المللی در نظر می گیرد. بنابراین، تأثیراتی که در سایر نقاط جهان تحت سناریوهای آب و هوایی GISS و UKMO روی می دهد، ایالات متحده را به از دست دادن مزیت نسبی بین المللی پس از در نظر گرفتن تعدیل کامل بازارهای بین المللی، سوق می دهد.
این سه مطالعه با هم نشاندهنده طیف وسیعی از تأثیرات برآورد شده برای همان منطقه و سناریوهای آب و هوایی مشابه بسته به روش مورد استفاده است. مندلسون و همکاران (1994) و داروین و همکاران. (1995) از روشهایی استفاده میکنند که آنها استدلال میکنند که به طور کامل انطباق را در نظر میگیرند و تأثیرات پس از انطباق را به طور کلی کمتر از روزنزوایگ و پری (1994) میدانند، اما حتی بین این دو رویکرد، تفاوتهای قابلتوجهی در تأثیرات برآورد شده برای برخی از سناریوهای اقلیمی در برآوردهای قابل مقایسه وجود دارد. (ستون 2 و 3).
بحث بالا چهار عامل مجزا را شناسایی کرد که به برآوردهای متفاوت تأثیرات منطقهای تغییرات آب و هوا کمک میکنند، جدا از اینکه چگونه یا اینکه اثر CO2 بر محصولات در شبیهسازی گنجانده شده است یا خیر. این عوامل – سناریوهای اقلیمی متفاوت، تنوع گسترده در بین سایتها در یک منطقه، نحوه بررسی تنوع ژنتیکی در بین گونههای شناختهشده محصول در رویکرد مدلسازی واکنش محصول، و تفاوتها در روشهای تاثیر به ویژه در نحوه پرداختن به روشهای مختلف به توانایی کشاورزان برای سازگاری. – به نظر می رسد در توضیح طیف گسترده ای از تخمین ها، تقریباً به اندازه یکسان باشد.
مطالعات جهانی و پیامدهای آنها برای اثرات منطقه ای
در نظر گرفتن دقیق عرضه ملی و محلی مواد غذایی و اثرات اقتصادی به ارزیابی تغییرات در عرضه و قیمت جهانی غذا بستگی دارد. بازارهای بین المللی می توانند تغییرات محلی و ملی را تعدیل یا تقویت کنند. به عنوان مثال، در سال 1988، خشکسالی تهدید شدیدتری را به وجود آورد، زیرا به طور تصادفی در چندین منطقه عمده غلات در جهان رخ داد. ریلی و همکاران(1994) نشان می دهد که در نظر گرفتن اثرات تغییرات آب و هوایی تولید در سطح کشور در غیاب در نظر گرفتن تأثیرات جهانی می تواند نتایج بسیار گمراه کننده ای ایجاد کند. کشورهای صادرکننده کشاورزی که بهرهوری آنها به دلیل تغییرات آب و هوایی کاهش مییابد، ممکن است در صورت افزایش قیمتهای جهانی محصولات کشاورزی به دلیل تغییرات آب و هوایی، با سود مالی مواجه شوند. اگر تغییر آب و هوا به طور کلی برای کشاورزی جهان مفید باشد، حتی اگر بهرهوری کشاورزی در کشورشان سودمند باشد، همین کشورها ممکن است متحمل ضرر اقتصادی قابل توجهی شوند. این ویژگی اقتصاد کشاورزی به خوبی شناخته شده است و منعکس کننده چیزی است که در مجموع تقاضای غیرکشش برای غذا است. این نکته، که مشاهدات اساسی اقتصاددانان کشاورزی است، به این معنی است که مطلقاً هیچ پیامدی برای در دسترس بودن مواد غذایی، موفقیت مالی قیمت یا مزرعه را می توان از برآوردهای سطح محلی و کشوری از تأثیرات تولید تغییرات آب و هوا استخراج کرد، مگر اینکه فرض کنیم که تغییرات تولید در سراسر جهان به طور کلی متعادل می شود و تأثیر کمی بر تولید و قیمت جهانی بر جای می گذارد. یک کشور ممکن است تلاش کند مجموعه ای از سیاست ها را اجرا کند که تأثیر بی طرفی بر بخش کشاورزی کشور داشته باشددر مقایسه با سایر نقاط جهان، اما حفظ چنین سیاستهایی عموماً هزینههای اقتصادی قابل توجهی را از طریق اعطای یارانه به تولید و/یا مصرف کشاورزی داخلی یا از طریق کنترل واردات یا صادرات به دنبال خواهد داشت. بسته به نحوه ساختاربندی سیاستها، راههای مختلفی ممکن است این هزینهها را متقبل شود (قیمتهای بالاتر مواد غذایی، هزینههای دولتی، از دست دادن کارایی در بخش تولید، از دست دادن فرصتهای صادراتی).
در حال حاضر تلاشهای مختلفی برای تخمین تأثیرات تغییر اقلیم بر کشاورزی جهانی وجود دارد، تا حدی برای در نظر گرفتن تأثیرات جهانی، اما مهمتر از آن برای در نظر گرفتن دقیقتر تأثیرات منطقهای با تشخیص اینکه چه اتفاقی برای کشاورزی جهانی به دلیل تغییرات اقلیمی میافتد، وجود دارد. احتمالاً برای دوام و موفقیت اقتصادی کشاورزی محلی مهمتر از آن چیزی است که برای خود پتانسیل تولید محلی اتفاق می افتد. کین و همکاران (1992) و توبی و همکاران.(1992) حساسیت کشاورزی را به کاهش بالقوه عملکرد در مناطق معتدل عمده غلات بر اساس تأثیرات تغییر اقلیم بسیار سبک بررسی کرد. آنها به طور ضعیفی پتانسیل کاهش عملکرد در مناطق معتدل را به پیش بینی های اقلیمی که خشکی فزاینده را در نواحی عرض جغرافیایی میانی قاره نشان می دهد مرتبط می دانند. آنها مفروضات دیگری در مورد اینکه چگونه کشاورزی ممکن است در عرض های جغرافیایی بالاتر و در مناطق گرمسیری تحت تأثیر قرار گیرد، مطرح کردند. آنها همچنین سناریوهایی را توسعه دادند که منعکس کننده اثرات تخمینی عملکرد برای بخش های مختلف جهان بود که در پانل بین دولتی در سال 1990 در ارزیابی تغییرات آب و هوا خلاصه شد (پاری و همکاران، 1990). برآوردهای پاسخ عملکرد مورد استفاده روزنزوایگ و پری (1994) نیز در فیشر و همکاران گزارش شده است. (این جلد) نیز اساس ریلی بودندو همکاران (1994) و با جزئیات بیشتر Reilly et al. (1993). بسیاری از نتایج کلی بین مطالعات مشابه است که نشان میدهد، با توجه به مجموعهای از شوکهای بازده، مدلسازی اقتصادی بازارهای بینالمللی به خودی خود منبع اصلی تفاوت در نتایج نیست، حتی اگر تفاوتهای عمده در رویکردهای مدلسازی وجود داشته باشد. این رویکردهای مدلسازی اقتصادی متفاوت بر جنبهها و درجات مختلف جزئیات تعاملات اقتصادی کشاورزی بین محصولات کشاورزی، دام، کاربری زمین و بقیه اقتصاد متمرکز هستند.
از جمله مواردی که باعث عدم قطعیت در این مطالعات می شود عوامل زیر است:
1. زمان تغییر آب و هوا مورد انتظار. برای مثال، روزنزوایگ و پری (1994) فرض میکنند که سناریوهای 4.0 تا 5.2 درجه سانتیگراد در سال 2060 رخ میدهند، اما آخرین کار IPCC نشان میدهد که برآورد میانگین برای سال 2060 نزدیکتر به 1.5 درجه سانتیگراد است و دامنه تأثیر دمای جهانی تا سال 2100 به احتمال زیاد بین 1.0 تا 5 درجه سانتیگراد است.2. تجمع از سایت های دقیق. مدلهای دقیق رشد گیاه، پایهای برای بسیاری از مطالعات، نیاز به ثبت دمای روزانه و بارش برای ثبت آب و هوای تاریخی 10 تا 30 ساله و دادههای دقیق خاک دارد، و تعداد مکانهایی را که دادهها به راحتی در دسترس هستند و میتوان آنها را عملا ارزیابی کرد، محدود میکند. . یک رویکرد جایگزین (لیمانز و سولومون، 1993؛ کارتر و همکاران، 1991) از پایگاههای اطلاعاتی سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده میکند که حاوی اطلاعات گستردهتری در مورد اقلیم کنونی در سراسر جهان است. این تلاش ها به یک مدل اقتصادی مرتبط نبوده است. نتایج الگوی کاهش نسبی پتانسیل محصول در مناطق گرمسیری و افزایش پتانسیل در نواحی شمالی را تایید میکنند، اما برای تعیین اثر خالص جهانی جمعآوری نشدهاند.
3. پوشش فعالیت های کشاورزی. شبیهسازی مدلهای واکنش محصول به چند محصول عمده برای یک منطقه، معمولاً محصولات غلات مهم، با اثرات عملکرد به سایر محصولات محدود شده است. تأثیرات غیرمستقیم تغییرات آب و هوایی از طریق تأثیرات بر حشرات، بیماری ها و آفات علف های هرز کنار گذاشته شده است. روی خاک ها؛ و در مورد تولیدات دامی. مندلسون و همکاران (1994) استدلال می کنند که رویکرد آماری آنها تمام فعالیت های کشاورزی را به حساب می آورد و بطور ضمنی اثرات کامل آب و هوا را در نظر می گیرد.
4. سایر تغییرات منابع و رقابت برای منابع سایر بخش ها. تخصیص منابع زمین و آب یک محدودیت آشکار در مطالعات جهانی است. تقاضای آب برای سایر مصارف رشد خواهد کرد، ممکن است مصرف آب در برخی مناطق به سطوح استفاده پایدار رسیده یا از آن عبور کرده باشد، آبیاری مسئول شوری و تخریب زمین است، و قیمت گذاری آب و مدیریت سیستم آب در شرایط فعلی کارآمد نیست (مثلا Umali). ، 1993؛ مور، 1991). تغییرات آب و هوایی همچنین بر تقاضای منابع سایر بخشها تأثیر میگذارد.
داروین و همکاران مطالعه (1995) به بسیاری از این ملاحظات در یک مدل جهانی شامل هشت منطقه جهان می پردازد. یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه کاربردی (ACGE)، تغییرات منابع زمین و آب و هوا بر اساس یک سیستم اطلاعات جغرافیایی است. تغییر اقلیم توزیع زمین را در چندین طبقه زمین کشاورزی تغییر می دهد. سایر بخشهای مصرفکننده منابع نیز شامل میشوند و همچنین تحت تأثیر تغییرات آب و هوایی قرار دارند. این مدل یک مدل ثابت است و تغییرات آب و هوایی را بر بازارهای اقتصادی و کشاورزی فعلی تحمیل می کند و بنابراین به طور مستقیم به موضوع زمان بندی نمی پردازد.
نتایج جهانی (جدول 10.3) از نظر تأثیرات عرضه مستقیم برای جهان در مورد «عدم انطباق» با Rosenzweig و Parry قابل مقایسه است، اما مطالعه نشان میدهد که سازگاری میتواند زیانهای جهانی را به منافع جهانی کوچک تبدیل کند (مورد نامحدود) . حتی زمانی که مدل محدود به ادامه تولید در مقادیر موجود زمین در هر منطقه است و قیمت ها اجازه پاسخگویی به آنها را ندارند، انطباق بخش قابل توجهی از زیان ها را کاهش می دهد. این نتایج با نتایج Rosenzweig و Parry (1994) در تضاد است، که تأثیرات کوچکتر و مزایای احتمالی را حتی بدون اثر CO 2 ارائه می دهد و از این جهت که سازگاری را بسیار مهم نشان می دهد.
جدول 10.3. درصد تغییرات در عرضه و تولید غلات برای جهان بر اساس سناریوی تغییرات اقلیمی
|
عرضه |
تولید |
|||
|
بدون انطباق |
کاربری زمین ثابت شد |
کاربری زمین ثابت شد |
بدون محدودیت |
|
| جهان | ||||
| GISS |
-22.6 |
-2.4 |
0.2 |
0.9 |
| GFDL |
-23.5 |
-4.4 |
-0.6 |
0.3 |
| UKMO |
-29.3 |
-6.4 |
-0.2 |
1.2 |
| OSU |
-18.6 |
-3.9 |
-0.5 |
0.2 |
توجه: تغییرات در عرضه نشاندهنده مقادیر بیشتری است که شرکتها مایل به فروش به قیمتهای سال 1990 تحت شرایط جوی جایگزین هستند. تغییرات در تولید نشان دهنده تغییرات در مقادیر تعادلی است.منبع: داروین و همکاران (1995).
باز هم، نتایج جهانی مهم هستند زیرا آنها اولین گام در بررسی این موضوع هستند که آیا مصرف کنندگان یک اقتصاد محلی می توانند مواد غذایی را در صورت در دسترس نبودن آن در داخل کشور خریداری کنند، چگونه تولیدکنندگان محلی ممکن است تحت تأثیر تغییرات تقاضا برای محصولات خود قرار گیرند یا اینکه هزینه آن چگونه است. سیاست های کشاورزی یک کشور ممکن است به دلیل تغییر شرایط بازار بین المللی تغییر کند.
آسیب پذیری منطقه ای
بخشهای قبلی گستره وسیعی از عدم قطعیت در جهت بالقوه و میزان تأثیر تغییرات آب و هوا را مستند کردند. در حالی که بسیاری از مطالعات جدید انجام شده است، اکثر آنها بر روی سناریوهای اقلیمی خاص مرتبط با سناریوهای 2xCO 2 GCM یا تغییرات دلخواه در شرایط اقلیمی متمرکز شده اند تا شواهدی از حساسیت عمومی کشاورزی و تولید محصولات زراعی به تغییرات آب و هوایی ارائه دهند. گستره وسیع تخمین ها توانایی گسترش، درون یابی یا برون یابی از سناریوهای اقلیمی خاص مورد استفاده در این مطالعات را به تغییرات آب و هوایی «بیشتر» یا «کمتر» یا ترسیم پیامدهایی برای تأثیرات فراتر از مکان هایی که مطالعات در آن انجام شده است، محدود می کند.
با توجه به این عدم قطعیت ها در بزرگی و جهت تاثیر، یک مسئله کلیدی آسیب پذیری در برابر تغییرات آب و هوایی احتمالی است. آسیبپذیری در اینجا به معنای پتانسیل پیامدهای منفی است که با توجه به دامنه تغییرات آب و هوایی احتمالی که ممکن است به طور منطقی رخ دهد، بهبود آن از طریق اقدامات تطبیقی دشوار است. بنابراین، تعریف یک منطقه یا جمعیت به عنوان آسیب پذیر، پیش بینی پیامدهای منفی تغییرات آب و هوا نیست. این نشان می دهد که در سراسر دامنه تغییرات اقلیمی احتمالی، برخی از پیامدهای اقلیمی وجود دارد که منجر به پیامدهای نسبتاً جدی تری برای منطقه نسبت به سایر مناطق می شود.
آسیبپذیری در بسیاری از بحثها نسبتاً ضعیف استفاده شده است. قبل از بحث در مورد برخی از تحقیقاتی که آسیب پذیری بالقوه را بررسی کرده اند، تعریف رسمی تری را معرفی می کنم. برای سادگی، در نظر بگیرید که آب و هوا را می توان به عنوان یک متغیر منفرد، C توصیف کرد. ما در مورد مقدار C در برخی از نقطه های آینده نامطمئن هستیم، اما می توانیم احتمال p را توصیف کنیم که C مقدار خاصی را به دست می آورد. تابع چگالی احتمال f(C). بیشتر در نظر بگیرید که ما می توانیم حساسیت کشاورزی، A، به تغییرات آب و هوا را با تابع g(C) توصیف کنیم. سپس می توانیم تابع ضرر مورد انتظار، L(C) را به صورت f(C) xg(C) تعریف کنیم. یک جمعیت، منطقه یا محصول در این تعریف نسبتا آسیب پذیرتر است اگر منطقه زیر L(C) که در آن خسارت رخ می دهد بزرگتر از جمعیت، منطقه یا محصول مقایسه باشد. بدین ترتیب، من از اصطلاح آسیب پذیری برای توصیف تنها بخشی از L(C) استفاده می کنم که در آن آسیب ها رخ می دهد. برای اهداف دیگر، در نظر گرفتن خسارت (یا سود) مورد انتظار (خالص) مفید است، که میانگین مقادیر تابع ضرر است که میانگین وزنی احتمالی خسارت است.
دو مثال عددی کاملاً گویا در شکل 10.1 رسم شده است. برای این مثال ها من انتخاب کرده ام که f(C) را به عنوان توزیع گاما نشان دهم. در پانل A، آسیب ها با یک تابع درجه دوم نمایش داده می شوند، در حالی که در پانل B، آسیب ها با یک تابع لگاریتمی نشان داده می شوند. این انتخابها فقط دو مورد از روشهایی را نشان میدهند که انتظارات ما در مورد میزان تغییرات آب و هوایی آینده و درک ما از حساسیت یک سیستم کشاورزی نسبت به تغییرات آب و هوایی ممکن است در تعامل باشد. در این تصاویر عددی، سیستمی که با تلفات درجه دوم مشخص میشود (پانل A) نسبت به سیستمی که با تلفات لگاریتمی توصیف میشود، در برابر تلفات آسیبپذیرتر است. حتی اگر حساسیت درجه دوم به اقلیم منجر به تلفات بالقوه بزرگتر در تغییرات شدید دما می شود، این سیستم کمتر آسیب پذیر است زیرا تغییرات آب و هوایی در این مثال به احتمال زیاد زیاد نیست. در واقع، ناحیه کوچک گرمایش مفید (خسارت های منفی) در پانل A امکان تأثیرات مفید گرمایش را برای سیستم شرح داده شده در این پانل ایجاد می کند. در مقابل، در پانل B، آسیب ها در ابتدا به شدت افزایش می یابد، اما سرعت افزایش کاهش می یابد. این مشخصه حساسیت سیستم نشان دهنده آسیب در کل محدوده تغییرات دمای مورد انتظار است. حتی اگر آسیبها به اندازه پانل A شدید نباشند، سیستم در برابر آسیبپذیری آسیبپذیرتر است زیرا آب و هوا به احتمال زیاد در محدوده آسیب نسبتاً بالاتر تابع حساسیت قرار دارد. ناحیه کوچک گرمایش مفید (آسیبهای منفی) در پانل A امکان تأثیرات مفید گرمایش را برای سیستم توصیف شده در این پانل ایجاد میکند. در مقابل، در پانل B، آسیب ها در ابتدا به شدت افزایش می یابد، اما سرعت افزایش کاهش می یابد. این مشخصه حساسیت سیستم نشان دهنده آسیب در کل محدوده تغییرات دمای مورد انتظار است. حتی اگر آسیبها به اندازه پانل A شدید نباشند، سیستم در برابر آسیبپذیری آسیبپذیرتر است زیرا آب و هوا به احتمال زیاد در محدوده آسیب نسبتاً بالاتر تابع حساسیت قرار دارد. ناحیه کوچک گرمایش مفید (آسیبهای منفی) در پانل A امکان تأثیرات مفید گرمایش را برای سیستم توصیف شده در این پانل ایجاد میکند. در مقابل، در پانل B، آسیب ها در ابتدا به شدت افزایش می یابد، اما سرعت افزایش کاهش می یابد. این مشخصه حساسیت سیستم نشان دهنده آسیب در کل محدوده تغییرات دمای مورد انتظار است. حتی اگر آسیبها به اندازه پانل A شدید نباشند، سیستم در برابر آسیبپذیری آسیبپذیرتر است زیرا آب و هوا به احتمال زیاد در محدوده آسیب نسبتاً بالاتر تابع حساسیت قرار دارد. این مشخصه حساسیت سیستم نشان دهنده آسیب در کل محدوده تغییرات دمای مورد انتظار است. حتی اگر آسیبها به اندازه پانل A شدید نباشند، سیستم در برابر آسیبپذیری آسیبپذیرتر است زیرا آب و هوا به احتمال زیاد در محدوده آسیب نسبتاً بالاتر تابع حساسیت قرار دارد. این مشخصه حساسیت سیستم نشان دهنده آسیب در کل محدوده تغییرات دمای مورد انتظار است. حتی اگر آسیبها به اندازه پانل A شدید نباشند، سیستم در برابر آسیبپذیری آسیبپذیرتر است زیرا آب و هوا به احتمال زیاد در محدوده آسیب نسبتاً بالاتر تابع حساسیت قرار دارد.
در عمل، ابعاد متعدد آب و هوا بر هر سیستم کشاورزی تأثیر می گذارد. توصیف ساده در شکل 10.1 به معنای دقیق کردن تعریف آسیبپذیری از نظر ریاضی است، حتی اگر در حال حاضر تخمین رسمی توزیع چند بعدی و مشترک متغیرهای مهم آب و هوایی امکانپذیر نباشد. همچنین ما دقیقاً تابع آسیب را که تغییرات در این متغیرهای آب و هوایی را به اثرات کشاورزی مرتبط می کند، نمی دانیم. مزیت این است که به صراحت بگوییم که ما باید هم انتظارات خود را با توجه به اقلیم و هم حساسیت آسیب در نظر بگیریم. برای بتنسازی مثال، یک منطقه نیمهخشک در صورت خشکتر شدن ممکن است به شدت نسبت به آسیب حساس باشد. اما اگر انتظار ما این باشد که احتمال مرطوبتر شدن منطقه زیاد باشد، منطقه آسیبپذیر نیست.
تا این لحظه، در مورد آنچه که به عنوان خسارت اندازه گیری می کنم، صریح نبوده ام. ادبیات موجود چندین معیار ممکن مختلف و بنابراین چندین بعد مختلف آسیب پذیری را پیشنهاد می کند. بسیاری از مطالعات بر عملکرد محصول تمرکز دارند. شواهد نشان میدهد که بازده محصولاتی که در جایی که دما میتواند به راحتی از مقادیر آستانه تجاوز کند در طول دورههای حیاتی رشد محصول، در برابر گرم شدن آسیبپذیرتر است (مثلاً عقیمی برنج: Matthews et al., 1994a, b).
شکل 10.1. تعریف آسیب پذیری


آسیب پذیری کشاورز یا بخش مزرعه ممکن است بر حسب تأثیر بر سودآوری یا دوام سیستم کشاورزی سنجیده شود. کشاورزان با منابع مالی محدود و سیستمهای کشاورزی با فرصتهای فنآوری تطبیقی کم در دسترس برای محدود کردن یا معکوس کردن تغییرات نامطلوب اقلیمی، ممکن است به دلیل تغییرات نسبتاً کوچک در عملکرد و بهرهوری محصول دچار اختلال و زیان مالی قابلتوجهی شوند یا این مزارع ممکن است در مناطقی قرار داشته باشند که احتمال دارد بازده محصول را متحمل شوند. تلفات. به عنوان مثال، پاری و همکاران. (1988 a, b) بر روی مناطق کشاورزی نیمه خشک و سرد معتدل و سرد به عنوان مناطقی که ممکن است با وضوح بیشتری تحت تأثیر تغییرات آب و هوا و تنوع آب و هوا قرار گیرند، تمرکز کردند.
آسیبپذیری اقتصادی منطقهای نشاندهنده حساسیت اقتصاد منطقهای یا ملی به بخش کشاورزی و تأثیرات تغییرات آب و هوایی است. یک اقتصاد منطقهای که تنها گزینههای شغلی محدودی را برای کارگرانی که به دلیل تغییر سودآوری کشاورزی و سایر بخشهای حساس از نظر آب و هوایی جابجا شدهاند ارائه میکند، ممکن است نسبتاً آسیبپذیرتر از آنهایی باشد که از نظر اقتصادی متنوع هستند. به عنوان مثال، روزنبرگ (1993) منطقه دشت بزرگ ایالات متحده را به دلیل وابستگی شدید آن به کشاورزی بررسی کرد. افزایش خشکی در این منطقه تحت تغییرات اقلیمی پیش بینی می شود و بنابراین به طور بالقوه از نظر اقتصادی آسیب پذیرتر از سایر مناطق در ایالات متحده در نظر گرفته شد.
آسیبپذیری گرسنگی به معنای «معیار مجموع عواملی که بر قرار گرفتن در معرض گرسنگی و مستعد شدن به پیامدهای آن تأثیر میگذارند» شامل «تعامل تغییرات آب و هوا، محدودیتهای منابع، رشد جمعیت و توسعه اقتصادی» استفاده شده است (دانینگ، 1992؛ بوهل و همکاران). .،1994). داونینگ (1992) به این نتیجه رسید که به نظر می رسد منطقه کشاورزی نیمه گسترده، در حاشیه استفاده از زمین های فشرده تر، به ویژه به تغییرات کوچک در آب و هوا حساس است. گروههای اقتصادی-اجتماعی در چنین مناطقی که در حال حاضر از نظر خودکفایی و امنیت غذایی آسیبپذیر هستند، میتوانند بیشتر به حاشیه رانده شوند. ما احتمالاً نباید فقط به افراد وابسته به کشاورزی نگاه کنیم. ابزارهایی که افراد در جامعه و خانواده برای به دست آوردن غذا دارند و نحوه تخصیص آنها در صورت تغییر پتانسیل تولید باید در نظر گرفته شود. یک خانوار شهری فقیر ممکن است به دلیل کاهش تولید در سایر نقاط منطقه آسیب ببیند در حالی که کشاورز روستایی ممکن است به خوردن ادامه دهد. یا، زنان و کودکان مزارع دهقانی روستایی ممکن است گرسنه بمانند، در حالی که تولید «اضافی» از منطقه به فروش می رسد. بنابراین ارزیابی اینکه چه کسی ابزار و حقوق غذا را در زمان کمبود دارد در یک مطالعه آسیب پذیری آب و هوا بسیار مهم تر از ارزیابی چگونگی تغییر تولید است. برای گرسنگی و قحطی به طور کلی، اهمیت نسبی به دست آوردن (در مقابل تولید) غذا توسط Sen (1981، 1993) نشان داده شده است.
با توجه به شرایط موجود در حال حاضر متنوع، تغییرات جغرافیایی که احتمالاً در هر سناریوی تغییرات آب و هوایی وجود دارد، و عدم اطمینان گسترده ای که باید با پیش بینی محلی آب و هوای آینده مرتبط باشد، برخی مناطق و جمعیت های کشاورزی آسیب پذیر احتمالاً برای تقریباً هر منطقه وجود دارد، حتی اگر مورد انتظار باشد. ارزش برای منطقه یک سود خالص است. این آسیبپذیری را به مفهومی نسبی تبدیل میکند – در حالی که ممکن است مناطق کمی وجود داشته باشد که حتی شدیدترین تغییرات آب و هوایی که ما میتوانیم تصور کنیم باعث خسارات نمیشود، به طور کلی، مشکل این است که در نظر بگیریم که آیا یک منطقه یا جمعیت خاص نسبتاً آسیبپذیرتر از سایرین است یا خیر.
در حالی که شاید ارزیابی آن دشوارتر باشد، آسیب پذیری از نظر گرسنگی و سوء تغذیه باید اولین نگرانی باشد. اگر چنین است، پس ما تقریباً به طور قطع می توانیم کشورهای ثروتمندتر جهان را به عنوان آسیب پذیر حذف کنیم. برای مناطق فقیرتر، فقیرترین اعضای این مناطق یا مناطقی که ممکن است به دلیل تغییرات آب و هوایی فقیرتر شوند، بیشتر در معرض خطر هستند. عدم قطعیت گسترده در مورد تغییرات آب و هوایی محلی و منطقه ای به این معنی است که رد احتمالات منفی برای هر منطقه دشوار است. بنابراین، حتی بدون در نظر گرفتن سناریوهای اقلیمی خاص، میتوان ادعا کرد که افرادی که در حال حاضر فقیر، سوء تغذیه و وابسته به تولیدات محلی برای غذا هستند، از نظر گرسنگی و سوء تغذیه در برابر تغییرات آب و هوایی جمعیتهای جهان آسیبپذیرترین افراد هستند. به همین ترتیب، آسیب پذیری شدید اقتصادی به احتمال زیاد جایی است که بخش بزرگی از جمعیت به کشاورزی وابسته هستند و فرصت های شغلی جایگزین کمی باقی می گذارد. باز هم، ما نیازی به ارزیابی سناریوهای اقلیمی یا تغییرات پیشبینیشده عملکرد نداریم تا مشخص کنیم این جمعیتهای آسیبپذیر در کجا زندگی میکنند. با توجه به این ملاحظات، جدول 10.4 برخی از ابعاد حیاتی مناطق جهان را که ممکن است برای ارزیابی آسیب پذیری مورد استفاده قرار گیرند، ارائه می کند. در حالی که جدول برای شناسایی جمعیتهای آسیبپذیر بسیار جمعآوری شده است، اما نشاندهنده این است که احتمالاً بسیاری از این افراد در کجا هستند. 4 برخی از ابعاد حیاتی مناطق جهان را ارائه می دهد که ممکن است برای ارزیابی آسیب پذیری مورد استفاده قرار گیرند. در حالی که جدول برای شناسایی جمعیتهای آسیبپذیر بسیار جمعآوری شده است، اما نشاندهنده این است که احتمالاً بسیاری از این افراد در کجا هستند. 4 برخی از ابعاد حیاتی مناطق جهان را ارائه می دهد که ممکن است برای ارزیابی آسیب پذیری مورد استفاده قرار گیرند. در حالی که جدول برای شناسایی جمعیتهای آسیبپذیر بسیار جمعآوری شده است، اما نشاندهنده این است که احتمالاً بسیاری از این افراد در کجا هستند.
جدول 10.4. شاخص های اساسی کشاورزی منطقه ای و آسیب پذیری
|
جنوب صحرای آفریقا |
خاور نزدیک / شمال آفریقا |
آسیای جنوبی |
جنوب شرقی آسیا |
آسیای شرقی |
اقیانوسیه |
اتحاد جماهیر شوروی سابق |
اروپا |
آمریکای لاتین |
ایالات متحده آمریکا، کانادا |
||
| Ag. زمین (٪)* |
41 |
27 |
55 |
36 |
51 |
57 |
27 |
47 |
36 |
27 |
|
| زمین زراعی (%)* |
7 |
7 |
44 |
13 |
11 |
6 |
10 |
29 |
7 |
13 |
|
| آبیاری (%)* |
5 |
21 |
31 |
21 |
11 |
4 |
9 |
12 |
10 |
8 |
|
| مساحت زمین ( 106 هکتار) |
2390 |
1 167 |
478 |
615 |
993 |
845 |
2227 |
473 |
2052 |
1 839 |
|
| اقلیم |
گرمسیری; خشک، مرطوب |
نیمه گرمسیری، گرمسیری؛ خشک |
گرمسیری، نیمه گرمسیری؛ مرطوب، خشک |
گرمسیری; مرطوب |
نیمه گرمسیری، معتدل اقیانوسی، قاره ای؛ مرطوب |
گرمسیری، معتدل، نیمه گرمسیری اقیانوسی؛ خشک، مرطوب |
قطبی، قاره ای، اقیانوسی معتدل؛ مرطوب، خشک |
معتدل اقیانوسی، برخی نیمه گرمسیری، مرطوب، خشک |
گرمسیری، نیمه گرمسیری؛ عمدتا مرطوب |
نیمه گرمسیری قاره ای، قطبی، دما. اقیانوسی، میانه، خشک |
|
| ترکیدن. (10 6 ) |
566 |
287 |
1145 |
451 |
1 333 |
27 |
289 |
510 |
447 |
277 |
|
| Ag. ترکیدن.(٪) |
62 |
32 |
63 |
49 |
59 |
17 |
13 |
8 |
27 |
3 |
|
| پاپ./هکتار زمین زراعی |
3.6 |
3.4 |
5.4 |
5.7 |
12.6 |
0.5 |
1.3 |
3.7 |
2.9 |
1.2 |
|
| Ag. تولید (10 6 تن) | |||||||||||
| غلات |
57 |
79 |
258 |
130 |
433 |
24 |
180 |
255 |
111 |
388 |
|
| ریشه ها و غده ها |
111 |
12.5 |
26 |
50 |
159 |
3 |
65 |
79 |
45 |
22 |
|
| نبض ها |
5.7 |
4.1 |
14.4 |
2.5 |
6.3 |
2 |
6 |
7 |
5.8 |
2.2 |
|
| S. نیشکر و چغندر |
60 |
39 |
297 |
181 |
103 |
32 |
62 |
144 |
494 |
56 |
|
| گوشت |
6.7 |
5.5 |
5.7 |
6.4 |
39.6 |
4.5 |
17 |
42 |
20.5 |
33.5 |
|
| تولید ناخالص ملی 1991/سرفصل.** |
350 |
1 940 |
320 |
930 |
590 |
13780 |
2700 |
15300 |
2390 |
22 100 |
|
| رشد سالانه** |
-1.2 |
-2.4 |
3.1 |
3.9 |
7.1 |
1.5 |
NA |
2.2 |
-0.3 |
1.7 |
|
| Ag. (% از تولید ناخالص داخلی)** |
>30% |
10-19٪ |
>30% |
20 تا 30 درصد |
20-29٪ |
<6% |
10-29٪ |
<6% |
10-19٪ |
<6% |
|
* زمین های کشاورزی شامل چرا و زمین های زراعی است که به صورت درصدی از کل سطح زمین گزارش شده است. زمین های زراعی به عنوان درصدی از زمین های کشاورزی گزارش شده است. سطح آبی به عنوان درصدی از زمین های زراعی گزارش می شود.** GNP به دلار آمریکا در سال 1991 است. رشد سالانه، درصد در سال، برای دوره 1980-1991 است. منبع: محاسبه شده از فائو (1992)؛ تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ رشد تولید ناخالص ملی، و کشاورزی به عنوان سهمی از اقتصاد از شاخص های توسعه جهانی در بانک جهانی (1993) و طبقات دما و آب و هوا از روتر و همکاران است. (1995). توجه: GNP آسیای شرقی شامل ژاپن نمی شود. همچنین، دادههای تولید ناخالص ملی منطقهای عموماً تنها شامل کشورهایی میشود که دادههای مربوط به آنها در جدول 1 در شاخصهای توسعه جهانی آورده شده است. کشورهایی با بیش از 4 میلیون جمعیت که اطلاعات تولید ناخالص ملی برای آنها در دسترس نیست عبارتند از ویتنام، جمهوری دموکراتیک کره، افغانستان، کوبا، عراق، میانمار، کامبوج، زئیر، سومالی، لیبی و آنگولا.
به دلیل گستره وسیع عدم قطعیت در بارش، تنها بعد اقلیمی که احتمالاً در ارزیابی آسیب پذیری به طور قابل توجهی وارد می شود دما است. مناطق سرد به احتمال زیاد توسط دماهای پایین محدود می شوند و بنابراین گرم شدن ممکن است مفید باشد – اگر تغییرات بارندگی نامطلوب باشد، این مناطق ممکن است همچنان متضرر شوند. اما بعید است که گرمایش بیشتر برای مناطق گرم از قبل مفید باشد. بنابراین، گرمایش جهانی تا حدودی در برابر نواحی از قبل گرم به نظر می رسد. به طور تصادفی (یا نه)، این مناطق معمولاً خانه برخی از فقیرترین افراد جهان هستند.
تمرکز بر گرسنگی و سوءتغذیه به عنوان اولویت اول به این معنا نیست که انواع دیگر آسیبپذیریها بیاهمیت هستند. توسعه اقتصادی منطقه ای، تخریب زمین، یا افزایش استرس زیست محیطی ناشی از تولید محصولات کشاورزی تحت شرایط آب و هوایی تغییر یافته نیز نگرانی های مهمی هستند.
پتانسیل و سیاست های سازگاری
سلسله مراتب ملاحظات خسارت در بالا – گرسنگی، اقتصاد منطقه ای، بخش کشاورز/کشاورزی، و آسیب پذیری محصول – به تمرکز بر استراتژی های انطباقی که آسیب پذیری را کاهش می دهد کمک می کند. چگونه می توانیم از شکست بازده جلوگیری کنیم؟ در صورت شکست محصول، چه محصولات دیگری را می توان کشت کرد؟ اگر کشاورزی غیراقتصادی شود، چه فرصت های دیگری برای اشتغال وجود دارد؟ اگر مردم منطقه دیگر نتوانند مواد غذایی تولید کنند، چه منابع غذایی دیگری در دسترس است و چگونه درآمد لازم برای خرید مواد غذایی را به دست خواهند آورد یا جامعه ای که در آن زندگی می کنند چه ابزار دیگری برای کمک غذایی دارد؟
از نظر تاریخی، سیستمهای کشاورزی با شرایط متغیر اقتصادی، فناوری و منابع در دسترس سازگار شدهاند و با جمعیت رو به رشد همگام بودهاند (روزنبرگ، 1992؛ CAST، 1992). شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه نوآوری کشاورزی به انگیزه های اقتصادی مانند قیمت فاکتورها پاسخ می دهد و می تواند به صورت جغرافیایی جابجا شود (هایامی و روتان، 1985؛ CAST، 1992). تعدادی از مطالعات نشان می دهد که سازگاری و تعدیل برای محدود کردن تلفات یا استفاده از مزایای بهبود شرایط آب و هوایی مهم خواهد بود (به عنوان مثال، آکادمی ملی علوم ایالات متحده، 1991؛ روزنبرگ، 1992؛ روزنبرگ و کراسون، 1991؛ CAST، 1992؛ مندلسون و همکاران . همکاران، 1994).
علیرغم سوابق تاریخی موفق، مسائل مربوط به سازگاری آینده با تغییرات آب و هوایی با توجه به اینکه آیا نرخ تغییر اقلیم و انطباق مورد نیاز به طور قابل توجهی به اختلال احتمالی ناشی از تغییرات آینده در شرایط اقتصادی، فناوری و منابع موجود میافزاید، مطرح میشود (گومز، 1993). ؛ هاروی، 1993؛ کین و ریلی، 1993؛ اسمیت، 1993؛ نورس، 1994؛ پیتوک، 1994؛ ریلی، 1994). اگر تغییرات اقلیمی تدریجی باشد، ممکن است عامل کوچکی باشد که برای اکثر کشاورزان مورد توجه قرار نگیرد، زیرا آنها با سایر تغییرات عمیق تر در کشاورزی که ناشی از فناوری جدید، افزایش تقاضا برای مواد غذایی، و سایر نگرانی های زیست محیطی مانند استفاده از آفت کش ها، کیفیت آب است، سازگار می شوند. و حفظ زمین با این حال، برخی از محققان تغییر آب و هوا را به عنوان یک افزودنی قابل توجه به استرس های آینده می دانند. جایی که سازگاری با استرس دیگری مانند تغییرات آب و هوا ممکن است فراتر از توانایی سیستم باشد. بخشی از اختلاف دیدگاه ها ممکن است به دلیل تفاسیر مختلف از سازگاری باشد که عبارتند از: پیشگیری از ضرر، تحمل ضرر، یا جابجایی برای جلوگیری از ضرر (Smit, 1993). و، در حالی که ممکن است پتانسیل فناوری برای انطباق وجود داشته باشد، توانایی اجتماعی-اقتصادی برای سازگاری احتمالاً برای انواع مختلف سیستم های کشاورزی متفاوت است (ریلی و هومن، 1993).
پتانسیل فناوری برای انطباق
تقریباً تمام مطالعات تأثیرات کشاورزی که در پنج سال گذشته انجام شده است، برخی از گزینه های فناورانه را برای انطباق با تغییرات آب و هوایی در نظر گرفته اند. از جمله مواردی که وعده می دهند عبارتند از:
· تغییرات فصلی و تاریخ کاشت.برای مناطق رشد محدود با یخبندان (به عنوان مثال، مناطق معتدل و سرد)، گرم شدن می تواند فصل را افزایش دهد، و امکان کاشت گونه های سالانه با بلوغ طولانی تر را فراهم می کند که عملکرد بالاتری دارند (به عنوان مثال، Le Houerou، 1990؛ Rowntree، 1990a، b). برای محصولات کوتاه مدت مانند گندم، برنج، جو، جو دوسر و بسیاری از محصولات سبزی، تمدید فصل رشد ممکن است اجازه دهد محصولات بیشتری در سال، کاشت پاییزه، یا در جایی که گرم شدن هوا منجر به افزایش منظم تابستان بالاتر از آستانه بحرانی شود، تقسیم شود. فصل با آیش کوتاه تابستان ممکن است امکان پذیر باشد. برای مناطق نیمه گرمسیری و گرمسیری که در آن فصل رشد به دلیل بارندگی محدود شده است یا جایی که کشت در طول سال اتفاق می افتد، توانایی افزایش فصل رشد ممکن است محدودتر باشد و به نحوه تغییر الگوهای بارش بستگی دارد.و همکاران، 1992).· گونه ها یا گونه های مختلف محصول. برای اکثر محصولات عمده، انواع با طیف وسیعی از بلوغ و تحمل آب و هوایی وجود دارد. به عنوان مثال، متیوز و همکاران. (1994a, b) تنوع ژنتیکی گسترده ای را در میان گونه های برنج به عنوان یک پاسخ نسبتاً آسان به عقیمی سنبلچه در برنج شناسایی کرد که در شبیه سازی برای جنوب و جنوب شرق آسیا رخ داد. مطالعات در استرالیا نشان داد که واکنش ها به تغییرات آب و هوایی به شدت وابسته به رقم است (وانگ و همکاران، 1992). نشان داده شد که ارقام با فصل طولانی تر عملکرد ثابت تری را تحت شرایط متغیرتر ارائه می دهند (کانر و وانگ، 1993). به طور کلی، چنین تغییراتی ممکن است منجر به بازدهی بالاتر شود یا فقط ممکن است تا حدی زیان در بازده یا سودآوری را جبران کند. تنوع محصول در کانادا (کوهن و همکاران،1992) و در چین (Hulme et al., 1992) به عنوان یک پاسخ انطباقی شناسایی شده است.
· انواع محصول جدید. پایه ژنتیکی برای بیشتر محصولات کشاورزی وسیع است اما برای برخی محدود است (مثلاً میوه کیوی). مطالعه ایسترلینگ و همکاران. (1993) بررسی کرد که چگونه گونه های جدید فرضی به تغییرات آب و هوایی پاسخ می دهند (همچنین در مککنی و همکاران، 1992 گزارش شده است). مقاومت در برابر گرما، خشکسالی و آفات؛ تحمل نمک و بهبود کلی در عملکرد و کیفیت محصول مفید خواهد بود (Smit, 1993). مهندسی ژنتیک و نقشه برداری ژن پتانسیل را برای معرفی طیف وسیع تری از صفات ارائه می دهد. مشکل در حصول اطمینان از بیان موثر صفات در کارخانه کامل، نگرانی های مصرف کننده، سودآوری و موانع نظارتی، معرفی گونه های دستکاری شده ژنتیکی را در مقایسه با تخمین های اولیه کند کرده است (ریلی، 1989؛ کاسول و همکاران،1994).
· سیستم های تامین آب و آبیاری.در سراسر مطالعات، کشاورزی آبی به طور کلی کمتر از کشاورزی دیم تحت تاثیر منفی قرار می گیرد، اما اضافه کردن آبیاری پرهزینه و منوط به در دسترس بودن منابع آب است. تغییرات آب و هوایی نیز بر منابع آب در آینده تأثیر خواهد گذاشت. دامنه وسیعی برای افزایش کارایی آبیاری از طریق اتخاذ سیستمهای آبیاری قطرهای و سایر فناوریهای حفظ آب وجود دارد (FAO، 1989،1991) اما پذیرش موفقیتآمیز مستلزم تغییرات اساسی در نحوه مدیریت سیستمهای آبیاری و نحوه قیمتگذاری منابع آب است. از آنجایی که سیستمهای آبی ناکافی مسئول مشکلات فعلی تخریب زمین هستند و از آنجا که رقابت برای آب احتمالاً افزایش مییابد، احتمالاً نیاز به تغییراتی در مدیریت و قیمتگذاری آب وجود خواهد داشت بدون توجه به اینکه آیا و چگونه تغییرات آب و هوایی (Vaux, 1990). 1991؛ بانک جهانی، 1994).
· سایر ورودی ها و تنظیمات مدیریتی. افزودن نیتروژن و سایر کودها احتمالاً برای استفاده کامل از اثر CO 2 ضروری است. در مواردی که سطوح بالای نیتروژن اعمال می شود، نیتروژنی که توسط محصول استفاده نمی شود ممکن است به آب های زیرزمینی شسته شود، رواناب به آب های سطحی وارد شود یا به عنوان اکسید نیتروژن از خاک آزاد شود. نیتروژن اضافی در آب های زیرزمینی و آب های سطحی با اثرات سلامتی در انسان و تأثیر بر اکوسیستم های آبی مرتبط است. مطالعات همچنین طیف وسیع تری از تنظیمات را در خاک ورزی، خشک کردن دانه و سایر عملیات مزرعه ای در نظر گرفته اند (Kaiser et al., 1993; Smit, 1993).
· خاک ورزی. حداقل و کاهش فن آوری های خاک ورزی در ترکیب با کاشت محصولات پوششی و کود سبز، امکانات قابل توجهی را برای معکوس کردن مواد آلی موجود در خاک، فرسایش خاک، و از دست دادن مواد مغذی و مبارزه با تلفات احتمالی بیشتر ناشی از تغییرات آب و هوایی ارائه می دهد (راسموسن و کالینز، 1991؛ لوگان). ، 1991؛ ادواردز و همکاران، 1992؛ لانگدیل و همکاران، 1992؛ پیترسون و همکاران، 1993؛ برینکمن و سامبروک، این جلد). تکنیک های خاک ورزی کاهش یافته و حداقل در برخی کشورها به طور گسترده گسترش یافته است اما در مناطق دیگر محدودتر است. علاقه فعلی قابل توجهی برای انتقال این تکنیک ها به مناطق دیگر وجود دارد (کامرون و اورام، 1994).
· پیش بینی آب و هوای کوتاه مدت بهبود یافته است. پیوند مدیریت کشاورزی با پیشبینیهای آب و هوای فصلی (در حال حاضر عمدتاً بر اساس پدیده نوسان جنوبی ال نینو است)، که در آن چنین پیشبینیهایی میتوانند با اطمینان انجام شوند، میتواند به مدیریت اجازه دهد تا به تدریج با تغییرات آب و هوایی سازگار شود. پیوندهای مدیریت/پیش بینی آب و هوا بخش مهم و رو به رشد توسعه کشاورزی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هستند (مکئون و همکاران، 1990، 1993؛ نیکولز و وانگ، 1990).
توانایی اجتماعی-اقتصادی برای سازگاری
اسمیت (1993) در حالی که بسیاری از گزینه های انطباق تکنولوژیکی خاص را شناسایی کرد، به این نتیجه رسید که تحقیقات لازم در مورد هزینه و سهولت پذیرش آنها هنوز انجام نشده است.
یکی از معیارهای پتانسیل انطباق، در نظر گرفتن سابقه تاریخی سرعت گذشته پذیرش فناوری های جدید است (جدول 10.5). پذیرش فناوری های جدید یا متفاوت به عوامل بسیاری بستگی دارد: انگیزه های اقتصادی. منابع مختلف و شرایط آب و هوایی؛ وجود فناوری های دیگر (سیستم های حمل و نقل و بازارها)؛ در دسترس بودن اطلاعات؛ و عمر اقتصادی باقیمانده تجهیزات و سازه ها (مانند سدها و سیستم های تامین آب).
فناوریهای خاص تنها در صورتی میتوانند پاسخ انطباقی موفقی ارائه دهند که در موقعیتهای مناسب به کار گرفته شوند. موضوعات مختلفی از جمله برنامه ریزی کاربری اراضی، مدیریت حوزه آبخیز، ارزیابی آسیب پذیری بلایا، در نظر گرفتن کفایت بندر و ریل، سیاست تجاری و برنامه های مختلفی که کشورها برای تشویق یا کنترل تولید، محدود کردن قیمت مواد غذایی و مدیریت منابع استفاده می کنند، در نظر گرفته شده است. نهاده های کشاورزی (CAST، 1992؛ US OTA، 1993؛ اسمیت، 1993؛ ریلی و همکاران،1994; سینگ، 1994). به عنوان مثال، مطالعات نشان میدهد که موسسات و سیاستهای کشاورزی فعلی در ایالات متحده ممکن است از راهبردهای سازگاری مدیریت مزرعه مانند تغییر ترکیب محصول، با حمایت از قیمت محصولاتی که به خوبی با شرایط آب و هوایی در حال تغییر نیستند، ارائه پرداختهای بلایای طبیعی در هنگام شکست محصولات، یا ممنوع کردن واردات، از استراتژیهای سازگاری مدیریت مزرعه جلوگیری کنند. از طریق سهمیه واردات (لواندروسکی و برازی، 1993).
جدول 10.5. سرعت پذیرش برای برخی اقدامات اصلی سازگاری
|
انطباق |
زمان تنظیم (سال) |
ارجاع |
| پذیرش تنوع |
3-14 |
Dalrymple، 1986; گریلیچس، 1957; Plucknett و همکاران، 1987; CIMMYT، 1991 |
| سدها و آبیاری |
50-100 |
جیمز و لی، 1971; هاو، 1971 |
| توسعه تنوع |
8-15 |
Plucknett و همکاران، 1987; نادسون، 1988 |
| سیستم های خاک ورزی |
10-12 |
هیل و همکاران، 1994; دیکی و همکاران، 1987; شرتز، 1988 |
| پذیرش محصول جدید: سویا |
15-30 |
FAO، Agrostat – سال های مختلف |
| گشایش زمین های جدید |
3-10 |
مدودف، 1987؛ پلاسکوئلک، 1990 |
| تجهیزات آبیاری |
20-25 |
ترنر و اندرسون، 1980 |
| سامانه حمل و نقل |
3-5 |
(A. Talvitie, Bank World, pers. Comm., 1994) |
| پذیرش کود |
10 |
پیری، 1992; تامپسون و وان، 1992 |
شکافهای موجود بین بهترین عملکرد و متوسط عملکرد مزرعه توضیحناپذیر است، اما بسیاری از آنها تا حدی به ملاحظات اجتماعی-اقتصادی مربوط میشوند (اورام و حجتی، 1995؛ بام، 1995). این عدم قطعیت قابل توجهی را به تخمین پتانسیل انطباق به ویژه در کشورهای در حال توسعه می افزاید. برای مثال، Baethgen (1994) دریافت که انتخاب بهتر واریته گندم همراه با رژیم کود بهبودیافته می تواند عملکرد به دست آمده در یک سایت در اروگوئه را تا 6 تن در هکتار تحت شرایط آب و هوایی فعلی با شیوه های مدیریت فعلی دو برابر کند. بر اساس سناریوی اقلیمی UKMO، عملکرد به 5 تن در هکتار کاهش یافت، که هنوز بسیار بالاتر از 2.5-3.0 تن در هکتار است که در حال حاضر توسط کشاورزان منطقه به دست آمده است. از سوی دیگر، سینگ (1994) به این نتیجه رسید که نیاز عادی به برنامه ریزی برای طوفان ها و رویدادهای شدید آب و هوایی در کشورهای جزیره ای اقیانوس آرام، انعطاف پذیری قابل توجهی ایجاد می کند. اینکه آیا فناوریها نیازهای خود توصیف شده کشاورزان دهقان را برآورده میکنند یا خیر، در انطباق آنها بسیار مهم است (Cáceres, 1993). مطالعات دیگر نحوه کنار آمدن افراد با بلایای زیستمحیطی را مستند میکنند و مشخص میکنند که چگونه عوامل سیاسی، اقتصادی و قومی قوی برای تسهیل یا جلوگیری از مقابله در مواردی از فاجعه Dust Bowl در ایالات متحده گرفته تا سیل در بنگلادش تا قحطی در سودان، اتیوپی و موزامبیک تعامل دارند. مک گرگور، 1994). این ملاحظات نشان دهنده نیاز به قابلیت محلی برای توسعه و ارزیابی سازگاری های بالقوه متناسب با شرایط متغیر است (COSEPUP، 1992). راهبردهای مهم برای بهبود توانایی کشاورزی برای پاسخگویی به تقاضاها و فشارهای مختلف، برگرفته از تلاشهای گذشته برای انتقال فناوری و کمک به توسعه کشاورزی، عبارتند از: مطالعات دیگر نحوه کنار آمدن افراد با بلایای زیستمحیطی را نشان میدهد و مشخص میکند که چگونه عوامل سیاسی، اقتصادی و قومی قوی برای تسهیل یا جلوگیری از مقابله در مواردی از فاجعه کاسه گرد و غبار در ایالات متحده آمریکا تا سیل در بنگلادش تا قحطی در سودان، اتیوپی و موزامبیک تعامل دارند. مک گرگور، 1994). این ملاحظات نشان دهنده نیاز به قابلیت محلی برای توسعه و ارزیابی سازگاری های بالقوه متناسب با شرایط متغیر است (COSEPUP، 1992). راهبردهای مهم برای بهبود توانایی کشاورزی برای پاسخگویی به تقاضاها و فشارهای مختلف که از تلاشهای گذشته برای انتقال فناوری و کمک به توسعه کشاورزی ناشی شدهاند، عبارتند از: مطالعات دیگر نحوه کنار آمدن افراد با بلایای زیستمحیطی را نشان میدهد و مشخص میکند که چگونه عوامل سیاسی، اقتصادی و قومی قوی برای تسهیل یا جلوگیری از مقابله در مواردی از فاجعه کاسه گرد و غبار در ایالات متحده آمریکا تا سیل در بنگلادش تا قحطی در سودان، اتیوپی و موزامبیک تعامل دارند. مک گرگور، 1994). این ملاحظات نشان دهنده نیاز به قابلیت محلی برای توسعه و ارزیابی سازگاری های بالقوه متناسب با شرایط متغیر است (COSEPUP، 1992). راهبردهای مهم برای بهبود توانایی کشاورزی برای پاسخگویی به تقاضاها و فشارهای مختلف که از تلاشهای گذشته برای انتقال فناوری و کمک به توسعه کشاورزی ناشی شدهاند، عبارتند از: عوامل اقتصادی و قومی برای تسهیل یا جلوگیری از مقابله در مواردی از فاجعه Dust Bowl در ایالات متحده گرفته تا سیل در بنگلادش تا قحطی در سودان، اتیوپی و موزامبیک تعامل دارند (مک گرگور، 1994). این ملاحظات نشان دهنده نیاز به قابلیت محلی برای توسعه و ارزیابی سازگاری های بالقوه متناسب با شرایط متغیر است (COSEPUP، 1992). راهبردهای مهم برای بهبود توانایی کشاورزی برای پاسخگویی به تقاضاها و فشارهای مختلف که از تلاشهای گذشته برای انتقال فناوری و کمک به توسعه کشاورزی ناشی شدهاند، عبارتند از: عوامل اقتصادی و قومی برای تسهیل یا جلوگیری از مقابله در مواردی از فاجعه Dust Bowl در ایالات متحده گرفته تا سیل در بنگلادش تا قحطی در سودان، اتیوپی و موزامبیک تعامل دارند (مک گرگور، 1994). این ملاحظات نشان دهنده نیاز به قابلیت محلی برای توسعه و ارزیابی سازگاری های بالقوه متناسب با شرایط متغیر است (COSEPUP، 1992). راهبردهای مهم برای بهبود توانایی کشاورزی برای پاسخگویی به تقاضاها و فشارهای مختلف، برگرفته از تلاشهای گذشته برای انتقال فناوری و کمک به توسعه کشاورزی، عبارتند از: 1992). راهبردهای مهم برای بهبود توانایی کشاورزی برای پاسخگویی به تقاضاها و فشارهای مختلف، برگرفته از تلاشهای گذشته برای انتقال فناوری و کمک به توسعه کشاورزی، عبارتند از: 1992). راهبردهای مهم برای بهبود توانایی کشاورزی برای پاسخگویی به تقاضاها و فشارهای مختلف، برگرفته از تلاشهای گذشته برای انتقال فناوری و کمک به توسعه کشاورزی، عبارتند از:
· بهبود آموزش و آموزش عمومی جمعیت های وابسته به کشاورزی، به ویژه در کشورهایی که آموزش کارگران روستایی در حال حاضر محدود است. کارشناسان زراعی می توانند در مورد استراتژی ها و فن آوری های ممکن که ممکن است موثر باشند، راهنمایی ارائه دهند. کشاورزان باید این گزینه ها را ارزیابی و مقایسه کنند تا گزینه های مناسب با نیازهای خود و شرایط مزرعه خود را بیابند.· شناسایی آسیب پذیری های موجود سیستم های کشاورزی، علل تخریب منابع و سیستم های موجود که انعطاف پذیر و پایدار هستند. استراتژیهایی که در مقابله با تغییرات آب و هوایی فعلی و تخریب منابع مؤثر هستند، احتمالاً انعطافپذیری و سازگاری را با تغییرات آب و هوایی آینده افزایش میدهند.
· مراکز تحقیقات کشاورزی و ایستگاههای آزمایشی میتوانند «استقامت» سیستمهای کشاورزی فعلی (یعنی انعطافپذیری آنها در برابر گرما، سرما، یخبندان، کمبود آب، آسیب آفات و سایر عوامل) را بررسی کنند و همچنین استحکام استراتژیهای کشاورزی جدید را آزمایش کنند. برای پاسخگویی به تغییرات آب و هوا، فناوری، قیمت ها، هزینه ها و عوامل دیگر توسعه یافته اند.
· ارتباطات تعاملی که نتایج تحقیقات را برای کشاورزان و مشکلات، دیدگاه ها و موفقیت های کشاورزان را برای محققان به ارمغان می آورد، بخش اساسی سیستم تحقیقات کشاورزی است.
· تحقیقات کشاورزی پایه ای برای سازگاری فراهم می کند. تنوع ژنتیکی برای اکثر محصولات عمده نسبت به تغییرات آب و هوایی پیش بینی شده گسترده است. حفظ و استفاده موثر از این ماده ژنتیکی زمینه را برای توسعه واریته جدید فراهم می کند. تغییر مداوم آب و هوا احتمالاً ارزش شبکه های ایستگاه های آزمایشی را افزایش می دهد که می توانند مواد ژنتیکی و نتایج تحقیقات را به اشتراک بگذارند.
· برنامه های غذایی و سایر برنامه های تامین اجتماعی بیمه در برابر تغییرات عرضه محلی را فراهم می کند. برنامه های بین المللی قحطی و گرسنگی باید با توجه به کفایت آنها در نظر گرفته شود.
حمل و نقل، توزیع و ادغام بازار، زیرساختی را برای تامین مواد غذایی در هنگام کمبود محصولات که ممکن است در برخی مناطق به دلیل تنوع آب و هوا یا بدتر شدن شرایط کشاورزی ایجاد شود، فراهم می کند.
· سیاست های موجود ممکن است پاسخ کارآمد به تغییرات آب و هوا را محدود کند. تغییر در سیاستهایی مانند طرحهای یارانه محصول، سیستمهای مالکیت زمین، قیمتگذاری و تخصیص آب، و موانع تجارت بینالمللی میتواند قابلیت انطباق کشاورزی را افزایش دهد.
بسیاری از راهبردهای فوق صرف نظر از اینکه چگونه و آیا تغییرات آب و هوایی مفید خواهند بود. اهداف و مقاصد در بین کشورها و کشاورزان به طور قابل توجهی متفاوت است. شرایط آب و هوایی فعلی و آب و هوای احتمالی آینده نیز متفاوت است. ایجاد قابلیت تشخیص تغییر و ارزیابی پاسخ های احتمالی برای سازگاری موفقیت آمیز اساسی است. بنابراین، حتی بدون داشتن پیشبینی روشن از تغییرات اقلیمی، آیا میتوان راهبردهایی را شناسایی کرد که آسیبپذیری بالقوه را کاهش میدهند.
منابع
Adams, RM, McCarl, BA, Dudek, DJ and Glyer, JD 1988. پیامدهای تغییرات آب و هوایی جهانی برای کشاورزی غرب. وسترن جی. کشاورزی. اقتصاد 13 : 348-356.
Baethgen، WE 1994. تأثیر تغییرات آب و هوایی بر جو در اروگوئه: تغییرات عملکرد و تجزیه و تحلیل سیستم های مدیریت نیتروژن. در: مفاهیم تغییر آب و هوا برای کشاورزی بین المللی: مطالعه مدل سازی محصول. C. Rosenzweig و A. Iglesias (ویرایشگران). آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده، واشنگتن دی سی. ص 1-13.
Bohl, HG, Downing, TE and Watts, MJ 1994. تغییر اقلیم و آسیب پذیری اجتماعی: به سمت جامعه شناسی و جغرافیای ناامنی غذایی. محیط زیست جهانی تغییر 4 (1): 37-48.
Brklacich، M. و Smit، B. 1992. پیامدهای تغییرات در میانگین های آب و هوایی و تنوع بر فرصت های تولید غذا در انتاریو، کانادا. تغییرات آب و هوایی 20 : 1-21.
Brklacich, M., Stewart, R., Kirkwood, V. and Muma, R. 1994. اثرات تغییر آب و هوای جهانی بر عملکرد گندم در چمنزار کانادا. در: مفاهیم تغییر آب و هوا برای کشاورزی بین المللی: مطالعه مدل سازی محصول. C. Rosenzweig و A. Iglesias (ویرایشگران). آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده، واشنگتن دی سی. ص 1-23.
Bumb, B. 1995: از پتانسیل رشد فناوری موجود به اندازه کافی استفاده نشده است. در: جمعیت و غذا در. اوایل قرن بیست و یکم: برآورده کردن تقاضای غذای آینده جمعیت رو به افزایش جهان. N. اسلام (ویرایش). کاغذ گاه به گاه موسسه تحقیقات سیاست بین المللی غذا (IFPRI)، واشنگتن دی سی. ص 191-205.
Cáceres, DM 1993. استراتژی های دهقانی و مدل های تغییر تکنولوژیک: مطالعه موردی از آرژانتین مرکزی. ام فیل. پایان نامه. دانشگاه منچستر، منچستر.
Cameron, D. and Oram, P. 1994. حداقل و کاهش خاکورزی: استفاده از آن در آمریکای شمالی و اروپای غربی و کاربرد بالقوه آن در اروپای شرقی، روسیه و آسیای مرکزی. موسسه تحقیقات بین المللی سیاست غذایی، واشنگتن دی سی. 121 ص.
Carter, TR, Porter, JR and Parry, ML 1991. گرم شدن آب و هوا و پتانسیل محصول در اروپا: چشم انداز و عدم قطعیت. محیط زیست جهانی تغییر 1 : 291-312.
CAST [شورای علوم و فناوری کشاورزی]. 1992. آماده سازی کشاورزی ایالات متحده برای تغییرات آب و هوایی جهانی. گزارش گروه ضربت شماره 119، CAST، ایمز، آیووا. 96 ص.
Caswell, MF, Fuglie, KO and Klotz, CA 1994. بیوتکنولوژی کشاورزی: چشم انداز اقتصادی. AER شماره 687. وزارت کشاورزی ایالات متحده، واشنگتن دی سی. 52 ص.
CIMMYT. 1991. گزارش سالانه: بهبود بهره وری ذرت و گندم در کشورهای در حال توسعه: ارزیابی تأثیر. مرکز اینترنشنال د Mejoramiento de Maiz y Trigo، مکزیکو سیتی.
کوهن، اس.، ویتون، ای. و مستترتون، جی. 1992. تأثیرات سناریوهای تغییر آب و هوا در استان های دشت: مطالعه موردی از کانادا. انتشارات SRC شماره E-2900-4-D-92. شورای تحقیقات ساسکاچوان، ساسکاتون، کانادا.
Connor, DJ and Wang, YP 1993. تغییرات آب و هوایی و محصول گندم استرالیا. در: مجموعه مقالات سومین سمپوزیوم تأثیر تغییرات اقلیمی بر تولیدات کشاورزی در حاشیه اقیانوس آرام. S. Geng (ویرایش). اداره مرکزی هواشناسی، وزارت حمل و نقل و ارتباطات، جمهوری چین.
COSEPUP [کمیته علوم، مهندسی و سیاست عمومی]. 1992. پیامدهای سیاست گرمایش جهانی. انتشارات آکادمی ملی، واشنگتن دی سی.
Dalrymple، DG 1986. توسعه و گسترش انواع برنج پرمحصول در کشورهای در حال توسعه. ویرایش هفتم US AID، واشنگتن دی سی.
داروین، R.، Tsigas، M.، Lewandrowski، J. و Raneses، A. 1995. کشاورزی جهان و تغییرات آب و هوا: سازگاری اقتصادی. گزارش شماره AER-709. خدمات تحقیقات اقتصادی، واشنگتن دی سی.
Dickey, EC, Jasa, PJ, Dolesh, BJ, Brown, LA and Rockwell, SK 1987. خاکورزی حفاظتی: درک شده و استفاده واقعی. J. حفظ آب خاک. (نوامبر-دسامبر): 431-434.
داونینگ، TE 1992. تغییرات آب و هوا و مکان های آسیب پذیر: امنیت غذایی جهانی و مطالعات کشور در زیمبابوه، کنیا، سنگال و شیلی. گزارش پژوهشی شماره 1، واحد تغییرات محیطی، دانشگاه آکسفورد. 54 ص.
ایسترلینگ، ما. Ill, Crosson, PR, Rosenberg, NJ, McKenney, M., Katz, LA and Lemon, K. 1993. اثرات کشاورزی و پاسخ به تغییرات آب و هوایی در منطقه میسوری-آیووا-نبراسکا-کانزاس (MINK). تغییرات آب و هوایی 24 : 23-61.
Edwards, JH, Wood, CW, Thurow, DL and Ruff, ME 1992. اثرات خاک ورزی و تناوب زراعی بر وضعیت حاصلخیزی یک خاک ناپلود. Soil Science Society of America Journal 56 : 1577-1582.
Fischer, G., Frohberg, K., Parry, ML and Rosenzweig, C. 1994. تغییرات آب و هوا و عرضه جهانی غذا، تقاضا و تجارت. محیط زیست جهانی تغییر دادن. 4 (1): 7-23.
فائو 1961-1990. آگروستات 1961-1990. فائو، رم
فائو 1368. راهنمای طراحی و ارزیابی سیستم های آبیاری سطحی. مقاله آبیاری و زهکشی 45. فائو، رم.
فائو 1370. برداشت آب. AGL Miscellaneous Paper 17. FAO, Rome.
فائو 1371. آگروستات . بخش آمار فائو، رم.
Gommes, R. 1993. محدودیت های آب و هوا و جمعیت فعلی در کشاورزی جهان. در: ابعاد کشاورزی تغییرات آب و هوایی جهانی. HM Kaiser و TE Drennen (ویرایشگران). چاپ سنت لوسی، دلری بیچ، فلوریدا. صص 67-86.
Griliches, Z. 1957. ذرت ترکیبی: کاوشی در اقتصاد تغییرات تکنولوژیکی. اقتصادسنجی 25 : 501-522.
هاروی، LDD 1993. نظرات در مورد “مطالعه تجربی اثرات اقتصادی تغییرات آب و هوا بر کشاورزی جهان”. تغییرات آب و هوایی 21 : 273-275.
Hayami, Y. and Ruttan, VW 1985. عدم تعادل در کشاورزی جهان. توسعه کشاورزی: یک دیدگاه بین المللی. دانشگاه جان هاپکینز مطبوعات، بالتیمور صص 367-415.
Hill, PR., Griffith, DR, Steinhardt, GC and Parsons, SD 1994. تکامل و تاریخچه کشاورزی بدون کشت در غرب میانه. دانشگاه پردو، لافایت غربی، IN.
Howe, C. 1971. تجزیه و تحلیل سود – هزینه برای برنامه ریزی سیستم آب. مونوگرافی منابع آب 2. اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا، واشنگتن دی سی.
Hulme, M., Wigley, T., Jiang, T., Zhao, Z., Wang, F., Ding, Y., Leemans, R. and Markham, A. 1992. تغییر اقلیم به دلیل اثر گلخانه ای و آن پیامدها برای چین CRU/WWF/SMA، صندوق جهانی طبیعت، غده، سوئیس.
جیمز، LD و لی، RR 1971. اقتصاد برنامه ریزی منابع آب. مک گراو هیل، نیویورک
Kaiser, HM, Riha, SJ, Wilks, DS, Rossiter, DG and Sampath, R. 1993. تحلیلی در سطح مزرعه از اثرات اقتصادی و زراعی گرمایش تدریجی کره زمین. عامر جی. آگر. اقتصاد 75 : 387-398.
Kane, S. and Reilly, J. 1993. پاسخ به نظر LD Danny Harvey در مورد “مطالعه تجربی اثرات اقتصادی تغییرات آب و هوا بر کشاورزی جهان”. تغییرات آب و هوایی 21 : 277-279.
Kane, S., Reilly, J. and Tobey, J. 1992. مطالعه تجربی اثرات اقتصادی تغییر اقلیم بر کشاورزی جهان. صعود تغییر 21 : 17-35.
Knudson، M. 1988. تحقیق و توسعه نوآوری های بیولوژیکی رقابتی: مورد گندم های نیمه و هیبرید. Ph.D. پایان نامه، دانشگاه مینه سوتا، سنت پل.
Langdale, GW, West, LT and Bruce, RR 1992. احیای خاک فرسوده با خاکورزی حفاظتی. فناوری خاک 5 : 81-90.
Le Houerou, HN 1990. تغییرات جهانی: پوشش گیاهی، اکوسیستم ها و استفاده از زمین در حوزه مدیترانه تا قرن بیست و یکم. Israel J. Botany 39 : 481-508.
Leemans, R. and Solomon, AM 1993. مدلسازی پتانسیل در عملکرد و توزیع محصولات زمین تحت آب و هوای گرم. صعود Res. 3 : 79-96.
Lewandrowski, JK and Brazee, RJ 1993. برنامه های مزرعه و تغییرات آب و هوایی. تغییرات آب و هوایی 23 : 1-20.
لوگان، TJ 1991. سیستم های خاکورزی و خواص خاک در آمریکای شمالی. تحقیقات خاک ورزی 20 : 241-270.
Matthews, RB, Kropff, MJ and Bachelet, D. 1994a. تغییرات آب و هوایی و تولید برنج در آسیا Entwicklung und Ländlicherraum 1 : 16-19.
Matthews, RB, Kropff, MJ, Bachelet, D. and van Laar, HH 1994b. تأثیر تغییرات آب و هوایی جهانی بر تولید برنج در آسیا: یک مطالعه شبیهسازی گزارش شماره ERL-COR-821. آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده، آزمایشگاه تحقیقات محیطی، کوروالیس.
McGregor, J. 1994. تغییر اقلیم و مهاجرت غیر ارادی. سیاست غذایی، 19 (2): 121-132.
McKenney, MS, Easterling, WE and Rosenberg, NJ 1992. شبیه سازی بهره وری محصول و پاسخ به تغییرات آب و هوایی در سال 2030: نقش فناوری های آینده، تعدیل ها و سازگاری ها. هواشناسی کشاورزی و جنگل 59 : 103-127.
McKeon, GM, Day, KA, Howden, SM, Mott, JJ, Orr, DM, Scattini, WJ and Weston, EJ 1990. مدیریت تولیدات شبانی در ساوانای شمالی استرالیا. مجله جغرافیای زیستی 17 : 355-372.
McKeon, GM, Howden, SM, Abel, NOJ and King, JM 1993. تغییر آب و هوا: تطبیق علفزارهای گرمسیری و نیمه گرمسیری. در: مجموعه مقالات هفدهم کنگره بین المللی علفزار. ص 1181-1190.
مدودف، ZA 1987. کشاورزی شوروی. WW نورتون، نیویورک.
مندلسون، آر.، نوردهاوس، دبلیو و شاو، دی. 1994. تأثیر آب و هوا بر کشاورزی: رویکرد ریکاردی. عامر اقتصاد مکاشفه 84 : 753-771.
مور، MR 1991. دستور جدید اداره احیاء برای حفاظت از آب آبیاری: اهداف و سیاست های جایگزین. منابع آب Res. 27 : 145-155.
Nicholls, N. and Wong, KK 1990. وابستگی تغییرپذیری بارندگی به میانگین بارندگی، عرض جغرافیایی و نوسان جنوبی. مجله اقلیم شناسی 3 : 163-170.
نورس، دی. 1994. تهدیدهای متعدد برای تولید غذای منطقه ای: محیط زیست، اقتصاد، جمعیت؟ سیاست غذایی 19 (2): 133-148.
Oram, PA and Hojjati, B. 1995. پتانسیل رشد فناوری کشاورزی موجود. در: جمعیت و غذا در اوایل قرن بیست و یکم: برآورده کردن تقاضای غذای آینده جمعیت رو به افزایش جهان. N. اسلام (ویرایش). کاغذ گاه به گاه موسسه تحقیقات سیاست بین المللی غذا (IFPRI)، واشنگتن دی سی. ص 167-189.
Parry، ML، Carter، TR و Konijn، NT (ویرایشگران). 1988 a. تأثیر تغییرات آب و هوایی بر کشاورزی: جلد 1: ارزیابیها در مناطق معتدل و سردسیر. کلوور آکادمیک، دوردرخت. 876 ص.
Parry، ML، Carter، TR و Konijn، NT (ویرایشگران). 1988b. تأثیر تغییرات آب و هوایی بر کشاورزی: جلد. 2 ارزیابی در مناطق نیمه خشک. کلوور آکادمیک، دوردرخت.
Parry, ML, Duinker, PN, Morison, JIL, Porter, JH, Reilly, J. and Wright, LJ 1990. کشاورزی و جنگلداری. در: تغییرات آب و هوا: ارزیابی تأثیرات IPCC. WJ McG. Tegart، GW Sheldon و DC Griffiths (ویرایشگران). دفتر چاپ دولت استرالیا، کانبرا. ص 2-1 – 2-45.
Parry, ML, Blantran de Rozari, M., Chong, AL and Panich, S. (ویرایشگران). 1992. اثرات بالقوه اجتماعی-اقتصادی تغییرات آب و هوا در جنوب شرق آسیا. برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، نایروبی.
Peterson, GA, Westfall, DG and Cole, CV 1993. رویکرد آگرواکوسیستم به تحقیق مدیریت خاک و محصول. Soil Science Society of America مجله 57 : 1354-1360.
Pieri, C. 1992. حاصلخیزی خاک: آینده برای کشاورزان در ساوانای غرب آفریقا. Springer-Verlag، برلین.
Pittock, AB 1994. آب و هوا و تامین مواد غذایی. طبیعت 371 : 25.
Plucknett, DL, Smith, NJH, Williams, JT and Anishetty, NM 1987. Gene Banks and the World’s Food. انتشارات دانشگاه پرینستون، پرینستون.
Plusquellec، H. 1990. طرح آبیاری Gezira در سودان: اهداف، طراحی و عملکرد. فنی مقاله شماره 120. بانک جهانی، واشنگتن دی سی.
Rasmussen, PE and Collins, HP 1991. اثرات بلندمدت خاک ورزی، کود و بقایای محصول بر مواد آلی خاک در مناطق معتدل نیمه خشک. پیشرفت در زراعت 45 : 93-134.
Reilly, J. 1989. اثرات مصرف کننده بیوتکنولوژی. AIB شماره 581. وزارت کشاورزی ایالات متحده، واشنگتن دی سی. لب
Reilly, J. 1994. محصولات زراعی و تغییرات آب و هوایی. طبیعت 367 : 118-119.
Reilly, J. and Hohmann, N. 1993. تغییرات آب و هوا و کشاورزی: نقش تجارت بین المللی. عامر اقتصاد مکاشفه 83 : 306-312.
Reilly, J., Hohmann, N. and Kane, S. 1993. تغییرات آب و هوا و کشاورزی: اثرات جهانی و منطقه ای با استفاده از مدل اقتصادی تجارت بین المللی. MIT-CEEPR 93-012WP. موسسه فناوری ماساچوست، مرکز سیاست انرژی و محیط زیست، بوستون.
Reilly, J., Hohmann, N. and Kane, S. 1994. تغییر اقلیم و تجارت کشاورزی: چه کسی سود می برد، چه کسی ضرر می کند؟ جهانی محیط زیست. تغییر 4 : 24-36.
ریلی، جی.، باثگن، دبلیو.، چگ، RE.، وان دی گاین، اس سی، اردا، ال.، ایگلسیاس، آ.، کنی، جی.، پترسون، دی.، روگازیک، جی.، روتر، آر. , Rosenzweig, C., Sombroek, W. and Westbrook, J. 1996. کشاورزی در یک اقلیم در حال تغییر: تأثیرات و سازگاری، در: تغییر اقلیم: تأثیرات و راهبردهای واکنش، گزارش گروه کاری II پانل بین دولتی در مورد تغییرات آب و هوایی. فصل 13. انتشارات دانشگاه کمبریج، کمبریج، انگلستان (در حال چاپ).
روزنبرگ، نیوجرسی 1992. سازگاری کشاورزی با تغییرات آب و هوایی. تغییرات آب و هوایی 21 : 385-405.
روزنبرگ، نیوجرسی 1993. به سوی یک ارزیابی یکپارچه از تغییرات آب و هوا: مطالعه MINK. ناشران آکادمیک Kluwer، بوستون. 173 ص.
روزنبرگ، نیوجرسی و کراسون، روابط عمومی. 1991. فرآیندهای شناسایی تأثیرات منطقه ای و پاسخ به افزایش دی اکسید کربن اتمسفر و تغییرات آب و هوا: پروژه MINK، یک مرور کلی. DOE/RL/01830T-H5. منابع برای آینده و وزارت انرژی ایالات متحده، واشنگتن دی سی. 35 ص.
Rosenzweig, C. 1985. اثرات آب و هوایی بالقوه ناشی از CO2 در مناطق تولید گندم آمریکای شمالی. تغییرات آب و هوایی 7 : 367-389.
Rosenzweig، C. و Parry، ML 1994. اثرات بالقوه تغییر آب و هوا بر عرضه غذا در جهان. فطرت 367 : 133-138.
Rosenzweig, C., Curry, B., Richie, JT, Jones, JW, Chou, TY, Goldberg, R. and Iglesias, A. 1994. اثرات تغییرات آب و هوایی بالقوه بر محصولات غلات شبیه سازی شده در ایالات متحده. در: مفاهیم تغییر آب و هوا برای کشاورزی بین المللی: مطالعه مدل سازی محصول. C. Rosenzweig و A. Iglesias (ویرایشگران). آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده، واشنگتن دی سی. ص 1-24.
Rötter, R., Stol, W., van de Geijn, SC and van Keulen, H. 1995. World Agro-climates. I. مناطق دمای فعلی و مناطق خشک. AB-DLO، موسسه تحقیقاتی آگروبیولوژی و حاصلخیزی خاک، واگنینگن. 55 ص.
Rowntree، PR 1990a. پیش بینی تغییرات آب و هوایی تحت گرم شدن «گازهای گلخانه ای». در: تغییرات اقلیمی و منابع ژنتیکی گیاهی. M. Jackson، BV Ford-Lloyd و ML Parry (ویرایشگران). چاپ بلهاون، لندن. ص 18-33.
راونتری، روابط عمومی 1990b. تخمین تغییرات اقلیمی آینده در بریتانیا بخش 2. نتایج. آب و هوا 45 : 79-89.
Schertz، DL 1988. خاکورزی حفاظتی: تجزیه و تحلیل پیش بینی سطح زیر کشت در ایالات متحده. جی. کنسر آب خاک. مه-ژوئن: 35-42.
Seino, H. 1993. اثرات گرم شدن آب و هوا بر کشاورزی ژاپن. در: اثرات بالقوه تغییر آب و هوا در ژاپن. N. Shuzo، H. Hideo، H. Hirokazu، O. Toshiichi و M. Tsuneyuki (ویرایشگران). آژانس محیط زیست ژاپن، توکیو. صص 15-35.
Sen, A. 1981. فقر و قحطی: مقاله ای در مورد استحقاق و محرومیت. انتشارات دانشگاه آکسفورد، لندن.
Sen, A. 1993. اقتصاد زندگی و مرگ. علمی آمریکایی (مه) 268 (5): 40-47.
سینگ، U. 1994. تأثیرات بالقوه تغییر آب و هوا بر سیستم های کشاورزی کشورهای جزیره ای کوچک اقیانوس آرام. درفت، لوس بانو، فیلیپین. IFDC-IRRI.
اسمیت، بی (ویرایش). 1993. سازگاری با تغییرپذیری و تغییرات اقلیمی. مقاله گاه به گاه شماره 19. دانشگاه گوئلف، گوئلف، کانادا. 53 ص.
تامپسون، تی پی و وان، X. 1992. ابعاد اجتماعی و اقتصادی تولید کشاورزی در آلبانی: یک بررسی ملی. PN-ABQ-691. بین المللی فرت توسعه دهنده مرکز، ایالات متحده AID، واشنگتن دی سی.
Tobey, J., Reilly, J. and Kane, S. 1992. پیامدهای اقتصادی تغییرات آب و هوایی جهانی برای کشاورزی جهان. مجله اقتصاد کشاورزی و منابع 17 : 195-204.
ترنر، HA و اندرسون، CL 1980. برنامه ریزی برای یک سیستم آبیاری. انجمن آمریکایی برای مواد آموزشی حرفه ای، آتن، GA.
Umali، DL 1993. شوری ناشی از آبیاری: یک مشکل رو به رشد برای توسعه و محیط زیست. فن آوری بانک جهانی مقاله شماره 215. بانک جهانی، واشنگتن دی سی.
آکادمی ملی علوم ایالات متحده [US NAS]. 1991. گزارش سازگاری با تغییرات اقلیمی. کمیته علوم، مهندسی و سیاست عمومی، انتشارات آکادمی ملی، واشنگتن دی سی.
US OTA [کنگره ایالات متحده، دفتر ارزیابی فناوری]. 1993. آماده شدن برای آب و هوای نامطمئن. جلد 1. OTA-0-567. دفتر چاپ دولت ایالات متحده، واشنگتن دی سی.
Vaux, HJ 1990. تغییر اقتصاد استفاده از آب کشاورزی. چشم انداز آینده: مجموعه مقالات سومین سمپوزیوم ملی آبیاری. ASAE، سنت جوزف، میشیگان. ص 8-12.
Vaux, HJ 1991. تغییرات آب و هوایی جهانی و منابع آبی کالیفرنیا. در: تغییرات آب و هوایی جهانی و کالیفرنیا. JB Knox و AF Scheuring (ویرایشگران). انتشارات دانشگاه کالیفرنیا، برکلی. صص 69-96.
Wang, YP, Handoko, JR and Rimmington, GM 1992. حساسیت رشد گندم به افزایش دمای هوا برای سناریوهای مختلف غلظت CO 2 محیط و بارندگی در ویکتوریا، استرالیا – یک مطالعه شبیه سازی. تحقیقات اقلیمی 2 : 131-149.
وودوارد، FI 1993. پاسخ های برگ به محیط و برون یابی به مقیاس های بزرگتر. در: دینامیک گیاهی و تغییرات جهانی. A. Solomon and H. Shugart (ویراستار). موسسه بین المللی تحلیل سیستم های کاربردی، چپمن هال، نیویورک. صص 71-100.
بانک جهانی. 1993. گزارش توسعه جهانی. ایالت واشنگتن.
بانک جهانی. 1994. مروری بر تجربه بانک جهانی در آبیاری. گزارش 13676. اداره عملیات بانک جهانی، واشنگتن دی سی.
References
Adams, R.M., McCarl, B.A., Dudek, D.J. and Glyer, J.D. 1988. Implications of global climate change for western agriculture. Western J. Agric. Economics 13: 348-356.
Baethgen, W.E. 1994. Impact of climate change on barley in Uruguay: yield changes and analysis of nitrogen management systems. In: Implications of Climate Change for International Agriculture: Crop Modelling Study. C. Rosenzweig and A. Iglesias (eds.). US Environmental Protection Agency, Washington DC. pp. 1-13.
Bohl, H.G., Downing, T.E. and Watts, M.J. 1994. Climate change and social vulnerability: toward a sociology and geography of food insecurity. Global Environ. Change 4 (1): 37-48.
Brklacich, M. and Smit, B. 1992. Implications of changes in climatic averages and variability on food production opportunities in Ontario, Canada. Climatic Change 20: 1-21.
Brklacich, M., Stewart, R., Kirkwood, V. and Muma, R. 1994. Effects of global climate change on wheat yields in the Canadian prairie. In: Implications of Climate Change for International Agriculture: Crop Modelling Study. C. Rosenzweig and A. Iglesias (eds.). US Environmental Protection Agency, Washington DC. pp. 1-23.
Bumb, B. 1995: Growth potential of existing technology is insufficiently tapped. In: Population and Food in the. Early 21st Century: Meeting Future Food Demand of an Increasing World Population. N. Islam (ed.). Occasional Paper. International Food Policy Research Institute (IFPRI), Washington DC. pp. 191-205.
Cáceres, D.M. 1993. Peasant Strategies and Models of Technological Change: A Case Study from Central Argentina. M. Phil. Thesis. University of Manchester, Manchester.
Cameron, D. and Oram, P. 1994. Minimum and Reduced Tillage: Its Use in North America and Western Europe and its Potential Application in Eastern Europe, Russia, and Central Asia. International Food Policy Research Institute, Washington DC. 121 p.
Carter, T.R., Porter, J.R. and Parry, M.L. 1991. Climatic warming and crop potential in Europe: prospects and uncertainties. Global Environ. Change 1: 291-312.
CAST [Council for Agricultural Science and Technology]. 1992. Preparing U.S. Agriculture for Global Climate Change. Task Force Report No. 119, CAST, Ames, Iowa. 96 p.
Caswell, M.F, Fuglie, K.O and Klotz, C.A. 1994. Agricultural Biotechnology: An Economic Perspective. AER No. 687. US Department of Agriculture, Washington DC. 52 p.
CIMMYT. 1991. Annual Report: Improving the Productivity of Maize and Wheat in Developing Countries: An Assessment of Impact. Centro Internacional de Mejoramiento de Maiz y Trigo, Mexico City.
Cohen, S., Wheaton, E. and Masterton, J. 1992. Impacts of climatic change scenarios in the prairie provinces: A case study from Canada. SRC Publication No. E-2900-4-D-92. Saskatchewan Research Council, Saskatoon, Canada.
Connor, D.J. and Wang, Y.P. 1993. Climatic change and the Australian wheat crop. In: Proceedings of the Third Symposium on the Impact of Climatic Change on Agricultural Production in the Pacific Rim. S. Geng (ed.). Central Weather Bureau, Ministry of Transport and Communications, Republic of China.
COSEPUP [Committee on Science, Engineering and Public Policy]. 1992. Policy Implications of Global Warming. National Academy Press, Washington DC.
Dalrymple, D.G. 1986. Development and Spread of High-Yielding Rice Varieties in Developing Countries. 7th edn. US AID, Washington DC.
Darwin, R., Tsigas, M., Lewandrowski, J. and Raneses, A. 1995. World Agriculture and Climate Change: Economic Adaptation. Report No. AER-709. Economic Research Service, Washington DC.
Dickey, E.C., Jasa, P.J., Dolesh, B.J., Brown, L.A. and Rockwell, S.K. 1987. Conservation tillage: perceived and actual use. J. Soil Water Conserv. (Nov.-Dec.): 431-434.
Downing, T.E. 1992. Climate Change and Vulnerable Places: Global Food Security and Country Studies in Zimbabwe, Kenya, Senegal, and Chile. Research Report No. 1, Environmental Change Unit, University of Oxford. 54 p.
Easterling, WE. Ill, Crosson, P.R., Rosenberg, N.J., McKenney, M., Katz, L.A. and Lemon, K. 1993. Agricultural impacts of and responses to climate change in the Missouri-Iowa-Nebraska-Kansas (MINK) region. Climatic Change 24: 23-61.
Edwards, J.H., Wood, C.W, Thurow, D.L. and Ruff, M.E. 1992. Tillage and crop rotation effects on fertility status of a hapludult soil. Soil Science Society of America Journal 56: 1577-1582.
Fischer, G., Frohberg, K., Parry, M.L. and Rosenzweig, C. 1994. Climate change and world food supply, demand and trade. Global Environ. Change. 4 (1): 7-23.
FAO. 1961-1990. Agrostat 1961-1990. FAO, Rome.
FAO. 1989. Guidelines for designing and evaluating surface irrigation systems. Irrigation and Drainage Paper 45. FAO, Rome.
FAO. 1991. Water harvesting. AGL Miscellaneous Paper 17. FAO, Rome.
FAO. 1992. Agrostat. FAO Statistics Division, Rome.
Gommes, R. 1993. Current climate and population constraints on world agriculture. In: Agricultural Dimensions of Global Climate Change. H.M. Kaiser and T.E. Drennen (eds.). St. Lucie Press, Delray Beach, Florida. pp. 67-86.
Griliches, Z. 1957. Hybrid corn: an exploration in the economics of technological change. Econometrica. 25: 501-522.
Harvey, L.D.D. 1993. Comments on ‘an empirical study of the economic effects of climate change on world agriculture’. Climatic Change 21: 273-275.
Hayami, Y. and Ruttan, V.W. 1985. Disequilibrium in world agriculture. Agricultural Development: An International Perspective. Johns Hopkins Univ. Press, Baltimore. pp. 367-415.
Hill, PR., Griffith, D.R., Steinhardt, G.C. and Parsons, S.D. 1994. The Evolution and History of No-Till Farming in the Midwest. Purdue University, West Lafayette, IN.
Howe, C. 1971. Benefit-cost analysis for water system planning. Water Resources Monograph 2. American Geophysical Union, Washington DC.
Hulme, M., Wigley, T., Jiang, T., Zhao, Z., Wang, F., Ding, Y., Leemans, R. and Markham, A. 1992. Climate Change due to the Greenhouse Effect and its Implications for China. CRU/WWF/SMA, World Wide Fund for Nature, Gland, Switzerland.
James, L.D. and Lee, R.R. 1971. Economics of Water Resources Planning. McGraw-Hill, New York.
Kaiser, H.M., Riha, S.J., Wilks, D.S., Rossiter, D.G. and Sampath, R. 1993. A farm-level analysis of economic and agronomic impacts of gradual global warming. Amer. J. Agr. Econ. 75: 387-398.
Kane, S. and Reilly, J. 1993. Reply to comment by L.D. Danny Harvey on ‘an empirical study of the economic effects of climate change on world agriculture’. Climatic Change 21: 277-279.
Kane, S., Reilly, J. and Tobey, J. 1992. An empirical study of the economic effects of climate change on world agriculture. Clim. Change 21: 17-35.
Knudson, M. 1988. The Research and Development of Competing Biological Innovations: The Case of Semi- and Hybrid Wheats. Ph.D. dissertation, University of Minnesota, St. Paul.
Langdale, G.W., West, L.T. and Bruce, R.R. 1992. Restoration of eroded soil with conservation tillage. Soil Technology 5: 81-90.
Le Houerou, H.N. 1990. Global change: vegetation, ecosystems and land use in the Mediterranean basin by the twenty-first century. Israel J. Botany 39: 481-508.
Leemans, R. and Solomon, A.M. 1993. Modelling the potential in yield and distribution of the earth’s crops under a warmed climate. Clim. Res. 3: 79-96.
Lewandrowski, J.K. and Brazee, R.J. 1993. Farm programs and climate change. Climatic Change 23: 1-20.
Logan, T.J. 1991. Tillage systems and soil properties in North America. Tillage Research 20: 241-270.
Matthews, R.B., Kropff, M.J. and Bachelet, D. 1994a. Climate change and rice production in Asia. Entwicklung und Ländlicherraum 1: 16-19.
Matthews, R.B., Kropff, M.J., Bachelet, D. and van Laar, H.H. 1994b. The impact of global climate change on rice production in Asia: A simulation study. Report No. ERL-COR-821. US Environmental Protection Agency, Environmental Research Laboratory, Corvallis.
McGregor, J. 1994. Climate change and involuntary migration. Food Policy, 19 (2): 121-132.
McKenney, M.S., Easterling, W.E. and Rosenberg, N.J. 1992. Simulation of crop productivity and responses to climate change in the year 2030: The role of future technologies, adjustments and adaptations. Agricultural and Forest Meteorology 59: 103-127.
McKeon, G.M., Day, K.A., Howden, S.M., Mott, J.J., Orr, D.M., Scattini, W.J. and Weston, E.J. 1990. Management for pastoral production in northern Australian savannas. Journal of Biogeography 17: 355-372.
McKeon, G.M., Howden, S.M., Abel, N.O.J. and King, J.M. 1993. Climate change: adapting tropical and subtropical grasslands. In: Proceedings XVII International Grassland Congress. pp. 1181-1190.
Medvedev, Z.A. 1987. Soviet Agriculture. W.W. Norton, New York.
Mendelsohn, R., Nordhaus, W. and Shaw, D. 1994. The impact of climate on agriculture: a Ricardian approach. Amer. Econ. Rev. 84: 753-771.
Moore, M.R. 1991. The Bureau of Reclamation’s new mandate for irrigation water conservation: purposes and policy alternatives. Water Resources Res. 27: 145-155.
Nicholls, N. and Wong, K.K. 1990. Dependence of rainfall variability on mean rainfall, latitude and the Southern Oscillation. Journal of Climatology 3: 163-170.
Norse, D. 1994. Multiple threats to regional food production: environment, economy, population? Food Policy 19 (2): 133-148.
Oram, P.A. and Hojjati, B. 1995. The growth potential of existing agricultural technology. In: Population and Food in the Early 21st Century: Meeting Future Food Demand of an Increasing World Population. N. Islam (ed.). Occasional Paper. International Food Policy Research Institute (IFPRI), Washington DC. pp. 167-189.
Parry, M.L., Carter, T.R. and Konijn, N.T. (eds.). 1988a. The Impact of Climate Variations on Agriculture: Volume 1: Assessments in Cool Temperate and Cold Regions. Kluwer Academic, Dordrecht. 876 p.
Parry, M.L., Carter, T.R. and Konijn, N.T. (eds.). 1988b. The Impact of Climatic Variations on Agriculture: Vol. 2 Assessment in Semi-arid Regions. Kluwer Academic, Dordrecht.
Parry, M.L., Duinker, P.N., Morison, J.I.L., Porter, J.H., Reilly, J. and Wright, L.J. 1990. Agriculture and forestry. In: Climate Change: The IPCC Impacts Assessment. W.J. McG. Tegart, G.W. Sheldon and D.C. Griffiths (eds.). Australian Government Printing Office, Canberra. pp. 2-1 – 2-45.
Parry, M.L., Blantran de Rozari, M., Chong, A.L. and Panich, S. (eds.). 1992. The Potential Socio-Economic Effects of Climate Change in South-East Asia. United Nations Environment Programme, Nairobi.
Peterson, G.A., Westfall, D.G. and Cole, C.V. 1993. Agroecosystem approach to soil and crop management research. Soil Science Society of America Journal 57: 1354-1360.
Pieri, C. 1992. Fertility of Soils: The Future for Farmers in the West African Savannah. Springer-Verlag, Berlin.
Pittock, A.B. 1994. Climate and food supply. Nature 371: 25.
Plucknett, D.L., Smith, N.J.H., Williams, J.T. and Anishetty, N.M. 1987. Gene Banks and the World’s Food. Princeton University Press, Princeton.
Plusquellec, H. 1990. The Gezira Irrigation Scheme in Sudan: objectives, design, and performance. Tech. Paper No. 120. World Bank, Washington DC.
Rasmussen, P.E. and Collins, H.P. 1991. Long-term impacts of tillage, fertiliser and crop residue on soil organic matter in temperate semiarid regions. Advances in Agronomy 45: 93-134.
Reilly, J. 1989. Consumer Effects of Biotechnology. AIB No. 581. US Department of Agriculture, Washington DC. lip.
Reilly, J. 1994. Crops and climate change. Nature 367: 118-119.
Reilly, J. and Hohmann, N. 1993. Climate change and agriculture: the role of international trade. Amer. Econ. Rev. 83: 306-312.
Reilly, J., Hohmann, N. and Kane, S. 1993. Climate Change and Agriculture: Global and Regional Effects Using an Economic Model of International Trade. MIT-CEEPR 93-012WP. Massachusetts Institute for Technology, Center for Energy and Environmental Policy, Boston.
Reilly, J., Hohmann, N. and Kane, S. 1994. Climate change and agricultural trade: who benefits, who loses? Global Envir. Change 4: 24-36.
Reilly, J., Baethgen, W., Chege, RE., van de Geijn, S.C., Erda, L., Iglesias, A., Kenny, G., Patterson, D., Rogasik, J., Rötter, R., Rosenzweig, C., Sombroek, W. and Westbrook, J. 1996. Agriculture in a changing climate: Impacts and adaptation, In: Changing Climate: Impacts and Response Strategies, Report of Working Group II of the Intergovernmental Panel on Climate Change. Chapter 13. Cambridge University Press, Cambridge, UK (in press).
Rosenberg, N.J. 1992. Adaptation of agriculture to climate change. Climatic Change 21: 385-405.
Rosenberg, N.J. 1993. Towards an Integrated Assessment of Climate Change: The MINK Study. Kluwer Academic Publishers, Boston. 173 p.
Rosenberg, N.J. and Crosson, PR. 1991. Processes for Identifying Regional Influences of and Responses to Increasing Atmospheric CO2 and Climate Change: the MINK Project, An Overview. DOE/RL/01830T-H5. Resources for the Future and US Department of Energy, Washington DC. 35 p.
Rosenzweig, C. 1985. Potential CO2-induced climate effects on North American wheat-producing regions. Climatic Change 7: 367-389.
Rosenzweig, C. and Parry, M.L. 1994. Potential impacts of climate change on world food supply. Nature 367: 133-138.
Rosenzweig, C., Curry, B., Richie, J.T., Jones, J.W., Chou, T.Y., Goldberg, R. and Iglesias, A. 1994. The effects of potential climate change on simulated grain crops in the United States. In: Implications of Climate Change for International Agriculture: Crop Modelling Study. C. Rosenzweig and A. Iglesias (eds.). US Environmental Protection Agency, Washington DC. pp. 1-24.
Rötter, R., Stol, W., van de Geijn, S.C. and van Keulen, H. 1995. World Agro-climates. I. Current Temperature Zones and Drylands. AB-DLO, Research Institute for Agrobiology and Soil Fertility, Wageningen. 55 p.
Rowntree, P.R. 1990a. Predicted climate changes under ‘greenhouse-gas’ warming. In: Climatic Change and Plant Genetic Resources. M. Jackson, B.V. Ford-Lloyd and M.L. Parry (eds.). Belhaven Press, London. pp. 18-33.
Rowntree, PR. 1990b. Estimates of future climatic change over Britain. Part 2. Results. Weather 45: 79-89.
Schertz, D.L. 1988. Conservation tillage: an analysis of acreage projections in the United States. J. Soil Water Conser. May-June: 35-42.
Seino, H. 1993. Impacts of climatic warming on Japanese agriculture. In: The Potential Effects of Climate Change in Japan. N. Shuzo, H. Hideo, H. Hirokazu, O. Toshiichi and M. Tsuneyuki (eds.). Environment Agency of Japan, Tokyo. pp. 15-35.
Sen, A. 1981. Poverty and Famines: An Essay on Entitlement and Deprivation. Oxford University Press, London.
Sen, A. 1993. The economics of life and death. Scientific American (May) 268 (5): 40-47.
Singh, U. 1994. Potential climate change impacts on the agricultural systems of the small island nations of the Pacific. Draft, Los Baños, Phillipines. IFDC-IRRI.
Smit, B. (ed.). 1993. Adaptation to Climatic Variability and Change. Occasional Paper No. 19. University of Guelph, Guelph, Canada. 53 p.
Thompson, T.P. and Wan, X. 1992. The Socioeconomic Dimensions of Agricultural Production in Albania: A National Survey. PN-ABQ-691. Intnl. Fert. Dev. Center, US AID, Washington DC.
Tobey, J., Reilly, J. and Kane, S. 1992. Economic implications of global climate change for world agriculture. Journal of Agricultural and Resource Economics 17: 195-204.
Turner, H.A. and Anderson, C.L. 1980. Planning for an Irrigation System. American Association for Vocational Instructional Materials, Athens, GA.
Umali, D.L. 1993. Irrigation-induced salinity: a growing problem for development and the environment. World Bank Tech. Paper No. 215. World Bank, Washington DC.
US National Academy of Sciences [US NAS]. 1991. Report on Adaptation to Climate Change. Committee on Science, Engineering, and Public Policy, National Academy Press, Washington DC.
US OTA [US Congress, Office of Technology Assessment]. 1993. Preparing for an Uncertain Climate. Vol. 1. OTA-0-567. US Government Printing Office, Washington DC.
Vaux, H.J. 1990. The changing economics of agricultural water use. Visions of the Future: Proceedings of the 3rd National Irrigation Symposium. ASAE, St. Joseph, Michigan. pp. 8-12.
Vaux, H.J. 1991. Global climate change and California’s water resources. In: Global Climate Change and California. J.B. Knox and A.F. Scheuring (eds.). University of California Press, Berkeley. pp. 69-96.
Wang, Y.P., Handoko, J.R. and Rimmington, G.M. 1992. Sensitivity of wheat growth to increased air temperature for different scenarios of ambient CO2 concentration and rainfall in Victoria, Australia – a simulation study. Climatic Research 2: 131-149.
Woodward, F.I. 1993. Leaf responses to the environment and extrapolation to larger scales. In: Vegetation Dynamics and Global Change. A. Solomon and H. Shugart (eds.). International Institute for Applied Systems Analysis, Chapman Hall, New York. pp. 71-100.
World Bank. 1993. World Development Report. Washington DC.
World Bank. 1994. A Review of World Bank Experience in Irrigation. Report 13676. World Bank Operations Department, Washington DC.

