کارآفرینان: کسب و کار خود را نزدیک و دوستان خود را نزدیک تر نگه دارید
کارآفرینان: کسب و کار خود را نزدیک و دوستان خود را نزدیک تر نگه دارید
این مقاله بیش از 3 سال قدمت دارد.
یکی از مربیان من به من گفت: «مردم همیشه در مورد اینکه چگونه افراد موفق وقتی به موفقیت میرسند، «میفهمند دوستان واقعیشان چه کسانی هستند» صحبت میکنند. اما تقریباً هیچ کس در مورد نحوه رفتار افراد موفق با دوستان خود در زمان موفقیت صحبت نمی کند.
همانطور که به کارآفرینی پرداختم، متوجه شدم که این حقیقت دارد – و بیشتر اوقات، افراد موفق تنها کسانی نیستند که میدانند دوستان «واقعی» آنها چه کسانی هستند.
من شاهد بسیاری از کارآفرینان بودهام که دوستان خود را در تلاش برای موفقیت رها میکنند، به این دلیل که وقتی گرد و غبار فروکش کرد، دوستانشان همچنان در اطراف خواهند بود. دیگران پیشگیرانه پذیرفته اند که دوستی آنها با افرادی که کارآفرین نیستند به طور طبیعی از بین خواهد رفت . برخی به سادگی فکر می کنند از دست دادن دوستی ها هزینه پذیرش در زندگی به عنوان یک کارآفرین است.
اما تحقیقات نشان داده است که دوستان زندگی ما را بهتر می کنند – و کارآفرینان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. احتمال مرگ زودهنگام در افرادی که دوستان صمیمی دارند نصف است، و این باعث می شود که دوستی به رژیم سلامتی بهتری نسبت به اجتناب از سیگار کشیدن یا حفظ وزن مناسب تبدیل شود. گذراندن تنها شش ساعت با دوستان باعث می شود ما 12 برابر بیشتر احساس خوشبختی کنیم. و دوبرابر کردن گروه دوستانمان همان تاثیری در شادی ما دارد که افزایش 50 درصدی حقوقمان! آیا ما حاضریم همه اینها را برای موفقیت کارآفرینی کنار بگذاریم؟
چرا دوستان کلید کارآفرینی هستند؟
دوستان نه تنها من را خوشحال تر می کنند، بلکه از من یک تاجر موثرتر و کارآمدتر می سازند. من به جای اینکه با دوستان نزدیکم به عنوان حواس پرتی رفتار کنم، به آنها به عنوان پاداش نگاه می کنم. هرچه سریعتر و با موفقیت بیشتر کاری را که از آن می ترسیدم انجام دهم، سریعتر وقت خود را با دوستانم می گذرانم. در روزهایی که انگیزه درونی من در حال افزایش است، آنها به سادگی با وجود انگیزه ایجاد می کنند.
آنها همچنین به من دیدگاه می دهند. یک بار، پس از از دست دادن مشتری که یک چهارم درآمد ماهانه کسب و کار من را تامین کرده بود، از یکی از دوستانم شکایت کردم. به او میگفتم که نمیتوانم بفهمم چه اشتباهی انجام دادهام، و نمیدانم شرکت من چگونه میخواهد آن درآمد از دست رفته را به سرعت جبران کند. در بدترین سناریویی که در ذهنم نقش بسته بود، تصور میکردم که باید دو کارمندم را اخراج کنم و دوباره همه کارها را خودم انجام دهم. باری که احساس کردم بیشتر از پول بود.
دوستم به من نگاه کرد و گفت: “این فقط ثابت می کند که شما مشتریان پردرآمد را جذب کرده اید و می توانید دوباره این کار را انجام دهید . شما برای چیزهایی که هنوز اتفاق نیفتاده اند برای خودتان متاسف هستید. بیرون بروید و سعی کنید قبل از اینکه شروع به شکایت در مورد ناعادلانه بودن کارها کنید، مشتری دیگری پیدا کنید.
اوه – اما این دقیقاً همان چیزی بود که باید بشنوم. من یکی از آن کارمندان با عملکرد بالا را به خدمت گرفتم تا به من کمک کند تا مشتریان جدید پیدا کنم، و در عرض یک هفته، دو مشتری جدید داشتیم که این درآمد از دست رفته را جبران کردند. اگر دوستم به من شلوار نمی داد، شاید دو ماه طول می کشید تا یک مشتری جدید پیدا کنیم تا خلاء را پر کنیم، و استرس از دست دادن این درآمد در یک دوره دو ماهه بسیار زیاد بود. سنگین تر
آنچه دوستی های ما در مورد ما می گویند
و نکته اصلی اینجاست: اگر نمیتوانیم دوستان خوبی برای افرادی باشیم که برایمان مهمتر هستند، آنگونه که باید برای راهاندازی کسبوکارهای موفق باشیم، رابطهساز نیستیم. ایجاد روابط مهم ترین جنبه ایجاد یک تجارت است و افرادی که همدلی و دیدگاه خود را در برخورد با نزدیک ترین افراد مورد اعتماد خود از دست می دهند، یک قدم با هر رابطه ای به عنوان یک معامله برخورد می کنند: چه کاری می توانید برای من انجام دهید؟
کارآفرینی که من میشناسم چند سال پیش به دنبال شریک تجاری میگشت و با چند نفر از ما در شبکهاش برای توصیهها و بازخورد درباره افرادی که در نظر داشت صحبت میکرد. او به طور خاص به یک مرد اشاره کرد که سابقه درخشانی در جذب مشاغل جدید داشت. چند نفر از کارآفرینان همکار ما با گفتن این نام به هم ریختند و سرشان را تکان دادند.
یکی از آنها گفت: “او در ایجاد تجارت خوب است، اما همه کارمندان شما را می ترساند.” دیگری موافقت کرد و گفت که متوجه شده است که تاجر مورد نظر همیشه وقتی با او صحبت میکند به دنبال فرصتهای بهتر از بالای سرش نگاه میکند.
دوست کارآفرین ما در نهایت این مرد را به عنوان شریک تجاری خود آورد، اما او مجبور شد تجارت خود را سه سال بعد ترک کند. پس از اینکه شریک زندگیاش هر سال یک کارمند جدید را طی میکرد، دوست ما متوجه شد که قدرتی برای غلبه بر روابط منفی که شریک زندگیاش ایجاد کرده بود ندارد. او به ما گفت که اگر میدانست آن مرد در خارج از محل کار هیچ دوستی ندارد، میتوانست جای خالی زیادی به او میداد – او متوجه میشد که در ایجاد روابط پایدار در هر جایی مشکل دارد.
چگونه دوستی و کارآفرینی را ترکیب کنیم
گفتن به مردم برای حفظ روابط دوستانه خود در حین ایجاد یک تجارت ساده تر از انجام آن است، اما ارزش تلاش را دارد. در اینجا چند روش برای نزدیک نگه داشتن دوستانم وجود دارد.
- تلاش خود را دو چندان کنید. آیا برای از بین بردن مقداری استرس نیاز به دویدن خوب دارید؟ آیا باید ایده هایی برای هدایای تعطیلات برای مشتریان دریافت کنید؟ آیا نیاز به خوردن دارید؟ اینها همه چیزهایی هستند که می توانید دوستان خود را برای آنها دعوت کنید و لیست کارهای شما را بسیار دلپذیرتر می کند.
- برای ورود دوستان خود برنامه ریزی کنید. شما احتمالاً چک-in با مشتریان بالقوه یا مشتریان را برنامه ریزی می کنید، چه از طریق تقویم شخصی یا CRM خود. چرا با دوستانت همین کار را نمی کنی؟ با اختصاص 15 دقیقه در اینجا و آنجا برای ارسال یک ایمیل یا یک پیام متنی برای پرسیدن وضعیت دوست یا پیگیری رویدادی که داشته است، می توانید مطمئن شوید که از چرخه خارج نمی شوید، حتی زمانی که زندگی کارآفرینی بسیار سخت است. مشغول.
- دوستان خود را در موفقیت های تجاری خود بگنجانید. آیا فروش شرکت شما به یک میلیون دلار رسیده است؟ آیا به مکان دوم گسترش پیدا کردید؟ بالاخره سال پر سودی داشتی؟ اینها همه بهانه های خوبی برای جشن گرفتن و دعوت از دوستانتان هستند تا موفقیتی را که به سختی به دست آورده اید را نان بگویند. (نیازی به برنامه ریزی دقیق نیست – من معمولاً یک اتاق مهمانی در یک رستوران رزرو می کنم تا نگران آشپزی یا تمیز کردن نباشم.)
موفقیت در کسب و کار فوق العاده است، اما کسب و کار شما برای جشن گرفتن یا دلداری شما در زمانی که به آن نیاز دارید، وجود نخواهد داشت. دوستان شما کسانی هستند که شما را از نظر ضخیم و نازک می بینند، و اگرچه ممکن است تمرکز بر روی ساختن کسب و کارتان آسان تر به نظر برسد، اما زمانی که کسی وجود نداشته باشد که آن را با او به اشتراک بگذارید، می تواند احساس تنهایی کند.
سرنیتی گیبونز دستیار سردبیر سابق وال استریت ژورنال است. رهبری واحد محلی برای NAACP
” data-is-expanded=”false”>===================================================================
10 روش مختلف برای تشویق کارآفرینی جوانان
در سال 2010، سر کن رابینسون، متخصص آموزش و نوآوری مشهور جهان، یک فیلم انیمیشن کوتاه با عنوان تغییر پارادایمهای آموزشی منتشر کرد. در این ویدئو، رابینسون استدلال می کند که سیستم آموزشی فعلی ما خلاقیت را خفه و بیهوش می کند در حالی که ظرفیت تفکر واگرا را کاهش می دهد.
رابینسون بیان میکند: «تفکر واگرا همان تفکر خلاق نیست، بلکه یک ظرفیت اساسی برای خلاقیت است.» او همچنین به مطالعه گیرهای در کتاب «نقطه شکست و فراتر از: تسلط بر آینده امروز » نوشته جورج لند و بت ژرمن. مطالعه گیره کاغذی 1500 دانش آموز مهدکودک را در مقطع ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان دنبال کرد.
هنگامی که دانشآموزان در سطوح کلاسی بالاتر رفتند، نویسندگان این سوال را پرسیدند: “چند کاربرد میتوانید برای یک گیره کاغذ در نظر بگیرید؟” زمانی که نویسندگان برای اولین بار این سوال را در مهدکودک مطرح کردند، 98 درصد از دانش آموزان در تفکر واگرا نمره نابغه گرفتند. در سن 10 سالگی، تنها 32 درصد از همان گروه به عنوان نمره بالا، و در سن 15 سالگی، تنها 10 درصد در سطح نابغه باقی ماندند.
به جای توسعه هدایای طبیعی کنجکاوی و تفکر سطح بالا، مدل آموزشی سنتی که امروزه هنوز استفاده می کنیم می تواند خلاقیت، نوآوری و تفکر واگرا را خفه کند.
متأسفانه، برای اکثر افراد، سیستم آموزشی کنونی ما با نیازهای دانشآموزان قرن بیست و یکم، یا تغییرات سریعی که در سطح اقتصادی، اجتماعی و جهانی میبینیم، مطابقت ندارد.
بسیاری از والدین از ناهماهنگی تحصیل و مشاغل ناشناخته فردا آگاه نیستند. باور رایج در مورد ایجاد شغل بلافاصله پس از کالج دیگر صادق نیست. در واقع، برای بسیاری، کالج به سادگی راه درستی نیست. طبق گفته قهرمان وام دانشجویی ، آمریکایی ها بیش از 1.4 تریلیون دلار بدهی وام دانشجویی دارند و متوسط کلاس فارغ التحصیل سال 2016 دارای 37172 دلار بدهی وام دانشجویی است. اگرچه نرخ بیکاری کاهش یافته است، بسیاری از هزاره ها در موقعیت های کم درآمد و سطح ابتدایی بسیار دور از رشته تحصیلی خود در مقطع کارشناسی کار می کنند.
با توجه به این آمار، برای همه بزرگسالان بسیار مهم است که مسیر بهتری را برای نسل بعدی هموار کنند و کارآفرینی را تشویق کنند.
اگر فرزند خردسال دارید یا با بچهها کار میکنید، ده کاری که اکنون میتوانید برای معرفی زودهنگام مهارتهای کارآفرینی انجام دهید، آورده شده است.
تفکر واگرا را تشویق کنید : از طریق بحثهای غیررسمی، سؤالات باز بپرسید، روی حل مسئله کار کنید، ایدهها را به اشتراک بگذارید و تجربیات یادگیری را با هم بسازید. به کودکان بیاموزید که سوال کنند، تحقیق کنند و اطلاعات بیشتری بخواهند. از آنها بخواهید که به مسائل زندگی روزمره خود توجه کنند. به عنوان مثال، هنگامی که مشکلی را می بینند یا در مورد چیزی احساس ناامیدی می کنند، از آنها بپرسید که چگونه آن موضوع را حل می کنند یا آن را بهتر می کنند. به فرزندتان اجازه دهید خودش راهنمایی کند، کشف کند و ارتباط برقرار کند. وقتی فرصت پیش آمد، تفکر واگرا را در خانه تمرین کنید.
فضای امنی برای ایده ها ایجاد کنید: تفکر واگرا به احتمال زیاد در محیطی امن رشد می کند که از انواع ایده ها استقبال می کند، ریسک پذیری را تشویق می کند و امکان شکست سریع را فراهم می کند. بچههایی که احساس امنیت میکنند بیشتر احتمال دارد ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، از مناطق امن خود خارج شوند و چالشهای بیشتری را تحمل کنند. شما می توانید با ایجاد فضای امن برای جوانان از تفکر واگرا حمایت کنید، بیان فردی را تشویق کنید و خلاقیت را تقویت کنید.
ایده های چالش برانگیز: فرزندان خود را تشویق کنید که بپرسند چرا ما کارها را به روش خاصی انجام می دهیم. به آنها بیاموزید که به مشکلات نگاه کنند و راه حل های مختلف بیابند. وقتی چالش هایی ایجاد می کنیم، ما را مجبور می کند که به فکر جایگزین باشیم.
رهبران را از طریق مالکیت تشویق کنید: بچه ها را به خاطر ایده های منحصر به فرد برای حل مشکلات و داشتن اعتماد به نفس برای به اشتراک گذاشتن راه حل هایشان تحسین کنید. همچنین میتوانید به ایدههای آنها با نامهای منحصربهفردی مانند «راهحل استیسی» یا «پاسخهای آنتونی» مراجعه کنید.
یک جعبه ایده بسازید: وقتی مدرسه راهنمایی را تدریس می کردم، بسیاری از والدین از من می پرسیدند که چگونه نوآوری را در خانه تشویق کنم. در کلاس درس، یک جعبه خالی برای دانشآموزان نگه میداشتم تا یادداشتهای ایدهشان را بگذارند. وقتی ایدهای داشتند، نحوه حل یک مشکل را فهمیدند یا متوجه شدند که چگونه میتوانند پیشرفت کنند، افکار خود را یادداشت میکردند و آنها را به “جعبه ایده” اضافه میکردند. در پایان هفته، این ایده های مختلف را با هم مرور کردیم.
شما می توانید یک “جعبه ایده” در خانه ایجاد کنید در حالی که کل خانواده را در بر می گیرید. استفاده از این استراتژی میتواند همه را تشویق کند تا سرمایهگذاریهای احتمالی جدید را به اشتراک بگذارند، مهارتهای ارتباطی را تقویت کنند و در یک محیط گروهی اعتماد به نفس ایجاد کنند.
بعد از اینکه ایده های قابل قبولی را بررسی کردید، بچه ها را تشویق کنید که دست به کار شوند.
ارائه تجربیات: فرزندان خود را به مکان های مختلف ببرید و به آنها اجازه دهید کاوش کنند. به کنجکاوی های طبیعی آنها توجه کنید و آنها را به سمت آن علایق راهنمایی کنید. همانطور که آنها رشد می کنند، می توانید احساسات طبیعی را ببینید. خلاقیت و نوآوری آنها زمانی برجسته می شود که در کارهایی که از انجام آنها لذت می برند شرکت کنند.
اجازه دهید بچه ها شکست بخورند: اجازه دهید فرزندانتان شکست بخورند و به آنها بیاموزید که چگونه از اشتباهات خود درس بگیرند. به آنها نشان دهید که چگونه دوباره بلند شوند، در مورد آنچه که آموخته اند فکر کنند و ادامه دهند. شکست به بچه ها می آموزد که چگونه در هر موقعیتی انعطاف پذیر باشند و برای ایجاد اعتماد به نفس و ذهنیت سالم بسیار مهم است.
سواد مالی: مدارس سواد مالی را تقریباً آنقدر که باید آموزش نمی دهند. زودتر پول را معرفی کنید و به آنها اهداف و مسئولیت هایی برای مدیریت امور مالی خود بدهید. اهمیت پس انداز و سرمایه گذاری را به آنها نشان دهید. با آنها یک حساب پس انداز یا چک باز کنید. در صورت امکان، به آنها انگیزه دهید تا با ارائه یک مشارکت مشابه، پس انداز کنند.
مدل روابط مثبت: کارآفرینان اهمیت پیگیری و ایجاد روابط معنادار را درک می کنند. مردم دوست دارند با آنها کار کنند و از آنهایی که دوست دارند کالا بخرند. با فرزندان خود در مورد دوستی های آنها صحبت کنید و بر اهمیت شفقت، پاسخ دادن و گوش دادن تمرکز کنید.
ارتباط برقرار کنید: من و دخترم شبها در مورد روز کاری و روز مدرسهاش چت میکنیم. از طریق این مکالمات معمولی، او قدرتی را که برای رفتن به دنبال رویاهایش دارد و در عین حال واقعیت را درک می کند، درک می کند. ارتباط را در اولویت قرار دهید و همچنین مکانی امن برای صحبت در مورد ایدهها، پاسخ دادن به سؤالات، و تبدیل شدن به یک تابلوی صدا باشد. ارتباطات کلید تفکر واگرا، خلاقیت و کارآفرینی موفق است و این مدل باید از خانه شروع شود.
با پرورش بهبود مستمر در این زمینهها، میتوانیم به کودکان این اطمینان را بدهیم که به خارج از مناطق آسایش خود حرکت کنند، ابزارهای ذهنی برای رشد فراهم کنیم، خلاقیت را تشویق کنیم و از کارآفرینان آینده حمایت کنیم.
اگرچه برخی از مدارس این شیوه جدید تفکر را پذیرفته اند، بسیاری از آنها هنوز از عصر صنعتی تدریس و یادگیری عقب مانده اند. برای مطرح کردن این مهارتهای حیاتی و استراتژیهای زندگی موفق به یک مدرسه وابسته نباشید.
گیره کاغذ را همیشه در ذهن داشته باشید. فرزندان خود را تشویق کنید تا گیره های کاغذ خود را به روش های مختلف در طول سال های تحصیلی خود ببینند. ممکن است متوجه شوید که فرزند شما یک کارآفرین طبیعی است.
اگر به تفکر واگرا، آموزش، خلاقیت و کارآفرینی علاقه مند هستید، در ویدیوی زیر که توسط RSA Animate و سر کن رابینسون ارائه شده است، ارزش فوق العاده ای خواهید یافت.


