چگونه می توان بدون پول و تجربه کارآفرینی کرد
اینکه رئیس خود باشید ، تمام تلاش خود را بکنید ، برای رسیدن به اهداف خود تلاش کنید – برای بسیاری از افراد ، کارآفرینی هدف نهایی شغلی است.
اما به همان اندازه که مدیریت مشاغل شخصی عالی است ، فوق العاده دشوار است.
چقدر سخته؟ 90 درصد استارتاپ ها شکست می خورند.
همچنین کارآفرینان بیش از سایر افراد مضطرب هستند و استرس روزانه بیشتری را تجربه می کنند. از این گذشته ، وقتی مسئولیت نتیجه نهایی را بر عهده می گیرید ، هرگونه شکست شخصاً به عهده شما است.
این یک خبر خوب است: راه اندازی یک شرکت می تواند یکی از مفیدترین ، هیجان انگیزترین و جالب ترین فرصتهایی باشد که تا به حال به دست آورده اید. اگر از خطرات آگاه هستید و هنوز در فکر کارآفرینی هستید ، از استراتژی ها و توصیه های این راهنما استفاده کنید.
در این پست به موارد زیر می پردازیم:
چگونه می توان کارآفرین شد
نحوه تأمین بودجه
چگونه کسب و کار خود را ادغام کنیم
کمک و حمایت از کارآفرینان
اکنون بارگیری کنید: قالب طرح کسب و کار رایگان
چگونه می توان کارآفرین شد
ایده های سودآور استارتاپی را شناسایی کنید.
شناسایی و تمرکز بر یک دسته رو به رشد (یا دسته ها).
یک تقاضای کم خدمت را پر کنید.
چیزی بهتر (یا ارزان تر) از آنچه در آنجا وجود دارد بسازید.
با تحقیق درباره شخصیت خریدار ایده راه اندازی خود را تأیید کنید.
با حداقل محصول زنده (MVP) شروع کنید.
طرح کسب و کار ایجاد کنید.
بر اساس بازخورد به تکرار ادامه دهید.
بنیانگذار مشترک پیدا کنید.
1. ایده های سودآور استارتاپی را شناسایی کنید.
یک استارتاپ موفق با یک ایده شروع می شود. شما نمی توانید بدون یک کسب و کار ایجاد کنید. در اینجا چند تکنیک خلاق برای فکر کردن در مورد یک محصول یا خدمات آورده شده است:
از دوستان خود بپرسید چه چیزی آنها را ناامید می کند.
چه چیزی باعث سودآوری یک محصول یا خدمات می شود؟ این راه حلی برای مشکل یا سرخوردگی ارائه می دهد که مردم برای کاهش آن حاضر به پرداخت هزینه هستند.
با این حساب ، از دوستان خود بپرسید که چه چیزی آنها را ناامید می کند.
بنیانگذاران دائماً از ناامیدی های خود الهام می گیرند. برای مثال:
تراویس کالانیک و گرت کمپ ، اوبر را پس از مشکل در گرفتن تاکسی راه اندازی کردند.
اندرو کورتینا و اقرام مگدون اسماعیل Venmo را (که توسط PayPal خریداری شد) پس از آنکه در بازپرداخت چک با یکدیگر مشکل داشتند ، تأسیس کردند.
کریس ریکوبونو UNTUCKit-خطی از پیراهن هایی که بدون ظاهر خوب ظاهر می شوند-را پس از ناامید شدن از چروک و نامناسب بودن پیراهن های معمولی با دکمه پایین هنگامی که آنها را داخل خود نمی کرد ، ناامید کرد.
هنگام طوفان فکری ، از دوستان خود بخواهید تا موارد روزمره ای را که آنها را آزار می دهد ، پیگیری کنند. سپس لیست آنها را مرور کنید و به دنبال مشکلاتی باشید که ممکن است بتوانید آنها را حل کنید.
از استارتاپ های نوظهور الهام بگیرید.
بررسی آنچه دیگران به آن رسیده اند می تواند راهی عالی برای شروع روند فکر شما باشد. برای الهام گرفتن از دیجیتال ، به Product Hunt بروید ، مجموعه ای که به طور مداوم از جدیدترین برنامه ها ، وب سایت ها و بازی ها به روز می شود. در همین حال ، Kickstarter برای محصولات فیزیکی عالی است.
همچنین تعداد زیادی سایت بررسی محصول وجود دارد که ممکن است خلاقیت شما را برانگیزد. Uncrate ، Werd و Wirecutter را امتحان کنید.
روندهای ایده خود را برای اثبات آینده مشخص کنید.
با تغییر جهان ، مردم به محصولات مختلف نیاز دارند. به عنوان مثال ، ظهور Uber ، Lyft و سایر برنامه های اشتراک گذاری سواری باعث ایجاد تقاضا برای یک برنامه شخص ثالث شد که ارزان ترین نرخ ها را در آن لحظه به شما اطلاع می دهد.
شما می خواهید از منحنی جلو بروید. پیش بینی روند صنعت یا بازار خود را بخوانید یا نشریات جهانی پیش بینی روند مانند Trend Hunter و Springwise را بررسی کنید. سپس از خود بپرسید: “اگر این پیش بینی ها به حقیقت بپیوندد ، کدام ابزارها لازم خواهند بود؟”
2. شناسایی و تمرکز بر یک دسته رو به رشد (یا دسته ها).
استفن کی ، کارشناس مجوز و استراتژیست مالکیت معنوی ، توصیه می کند دسته ای را انتخاب کنید که شما را مجذوب خود کند اما بیش از حد رقابتی نباشد.
او توضیح می دهد: “من از صنایعی که به شدت چالش برانگیز هستند ، مانند صنعت اسباب بازی ، اجتناب می کنم. افراد زیادی در آن فضا ایجاد می کنند.” “اگر بر دسته بندی محصولاتی که در حال رشد هستند و همچنین پذیرای نوآوری باز هستند تمرکز بیشتری داشته باشید.”
پس از انتخاب دسته ، کی می گوید که باید همه محصولات آن دسته را مطالعه کنید.
مزایای هر محصول چیست و چگونه متفاوت است؟
استراتژی بسته بندی و بازاریابی آنها چیست؟
داوران چه می گویند؟
پیشرفتهای احتمالی چیست؟
پس از انتخاب محصول ، به س questionsالات زیر توجه کنید:
برای بهبود آن چه می توان کرد؟
آیا می توانم ویژگی جدیدی اضافه کنم؟
در مورد مواد مختلف چطور؟
آیا می توانم آن را به نحوی شخصی کنم؟
3. یک تقاضای کم خدمت را پر کنید.
اگر چرخ کافی وجود ندارد ، نیازی به اختراع مجدد چرخ ندارید. بسیاری از افراد پس از مشاهده شکافی در بازار ، کسب و کارهای موفقی را راه اندازی می کنند. به عنوان مثال ، شاید شما یاد بگیرید که کمبود برون سپاری فروش با کیفیت بالا وجود دارد. از آنجا که در توسعه فروش و مدیریت حساب در شرکت های فروش اولیه تجربه دارید ، ممکن است تصمیم بگیرید که این سرویس را به استارتاپ های فناوری ارائه دهید.
4. چیزی بهتر (یا ارزان تر) از آنچه در آنجا وجود دارد بسازید.
همیشه لازم نیست چیزی جدید ایجاد کنید. اگر بتوانید یک محصول موجود را با قیمت پایین تر ، کیفیت بهتر یا ایده آل هر دو ارائه دهید ، مشتریان زیادی خواهید داشت. بهتر است ، به وضوح یک موجود وجود دارد
5. ایده راه اندازی خود را با تحقیقات شخصیت خریدار تایید کنید.
عالی ، ایده ای دارید اما هنوز کار روزانه خود را رها نکنید. قبل از شروع کار ، باید بدانید که دیگران واقعاً محصول شما را می خواهند. (نه ، دوستان و خانواده شما حساب نمی شوند.)
به منظور سنجش بی خطر بودن محصول خود در بازار ، با درک شخصیت خریدار خود ، یعنی افرادی که قصد فروش آنها را دارید ، شروع کنید. اگر محصول شما نیاز را برآورده نمی کند ، مهم نیست که چقدر نوآورانه یا جالب باشد. به همین دلیل شخصیت خریدار و تحقیقات بازار بسیار مهم است
6. با حداقل محصول زنده (MVP) شروع کنید.
MVP ساده ترین و اساسی ترین نسخه ابزار یا سرویس ممکن شماست. این دستگاه به اندازه کافی کاربردی است تا بتواند مشتریان اولیه را راضی کند و درک کند که چه چیزی باید بهبود یابد.
فرض کنید می خواهید برنامه ای بسازید که دانشجویان کالج را با معلمان مجازی متصل کند. شما ممکن است یک نسخه خالص ایجاد کنید ، به صورت دستی 150 مدرس را که به صورت آنلاین پیدا کرده اید دعوت کنید تا به آن بپیوندند ، و سپس پیوند برنامه را در صفحه فیس بوک دانشگاه محلی ارسال کنید. اگر تعداد قابل توجهی ثبت نام کنید ، این نشانه ای است که باید جلو بروید. اگر به ندرت به آن دست یافتید ، یا باید در این ایده تجدید نظر کنید یا از نو شروع کنید.
شروع کوچک با MVP ، هزینه های شما را برای شروع پایین نگه می دارد ، اما با اعتبار بخشیدن به محصول ، امکان رشد را فراهم می کند.
7. یک طرح تجاری ایجاد کنید.
طرح کسب و کار یک سند رسمی است که جزئیات اهداف کسب و کار شما و گام هایی را که برای دستیابی به آنها برمی دارید ، نشان می دهد. این ممکن است شامل استراتژی بازاریابی ، بودجه و پیش بینی های مالی و مراحل مهم باشد.
به عنوان یک کارآفرین ، وظیفه شما این است که ماموریت ، چشم انداز و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت شرکت خود را تعیین کنید. همانطور که این نوع برنامه ریزی استراتژیک را برای مشاغل خود انجام می دهید ، طرح کسب و کار خروجی کار شما است و به رشد راه اندازی شما کمک می کند.
طرح کسب و کار
یک قالب طرح کسب و کار رایگان بارگیری کنید تا روند سریعتر و آسان تر شود.
8. بر اساس بازخورد به تکرار ادامه دهید.
به خاطر داشته باشید که MVP شما به اندازه کافی برای رقابت در دسته های بازار که انتخاب می کنید کافی نخواهد بود ، به خصوص اگر رویاهای بزرگی برای استارتاپ خود دارید.
اکنون چرخه می آید: ایجاد علاقه و تقاضا (بازاریابی محصول) ، تأمین مشتریان (فروش محصول) ، سنجش رضایت ، بهبود محصول بر اساس بازخورد … و تکرار.
بهینه سازی تمام قسمت های این چرخ فلک درآمد مورد نیاز برای سرمایه گذاری در محصول را ایجاد می کند و سرمایه گذاری روی محصول باعث ایجاد علاقه بیشتر از موارد زیر می شود:
مشتریان راضی که ارجاع دهان به دهان ایجاد می کنند
پیشنهادات رقابتی تر که مشتریان جدید را جذب می کند
9. یک بنیانگذار مشترک پیدا کنید
عقل متعارف می گوید هنگام شروع یک تجارت جدید باید به دنبال یکی از موسسین باشید. داشتن یک بنیانگذار سه مزیت اصلی دارد.
1. بدست آوردن بودجه آسان تر است. بسیاری از سرمایه گذاران سرمایه گذار خطرپذیر معتقدند که آیا در موفقیت یک شرکت واقعاً سهیم بوده یا نه. آنها تمایلی به حمایت از بنیانگذاران انفرادی ندارند.
2. از حمایت عاطفی برخوردار هستید. اداره یک شرکت یک تجربه استرس زا ، هیجان انگیز و منحصر به فرد است. اگر به تنهایی سوار بر غلتک احساسی می شوید ، دیگر کسی را نخواهید داشت که با او در طول فراز و نشیب ها جشن بگیرید – یا از صعودها جان سالم به در ببرید. یکی از بنیانگذاران دقیقاً می داند چه چیزی را پشت سر می گذارید و باعث می شود کمتر احساس تنهایی کنید.
3. آنها می توانند مهارت ها ، دانش و ارتباطات متفاوتی را ارائه دهند. شاید در فروش عالی باشید ، در حالی که بنیانگذار شما فنی تر است. شما ارتباطات زیادی دارید ، و آنها قبلاً یک کسب و کار راه اندازی کرده اند. انتخاب یکی از بنیانگذاران با رزومه رایگان ، راهی عالی برای افزایش شانس موفقیت است.
اما داشتن یک بنیانگذار هم اشکالاتی دارد.
1. ممکن است درگیری وجود داشته باشد. شما و شریک زندگیتان خواه ناخواه با هم اختلاف نظر خواهید داشت. کمی اختلاف نظر سازنده است ، اما اگر راه حلی نسبتاً سریع پیدا نکنید ، وقت و انرژی ارزشمندی را هدر می دهید. به علاوه ، ممکن است به روحیه تیم خود لطمه وارد کنید.
2. شما باید حقوق صاحبان سهام را تقسیم کنید. اگر تنها مالک شرکت خود هستید ، با 100٪ حقوق صاحبان سهام شروع می کنید. با گذشت زمان و استخدام افراد بیشتر و/یا دریافت بودجه ، این حقوق را تقسیم خواهید کرد – اما بسته به اینکه چه کسی هستند ، به احتمال زیاد 0.005 تا 35 درصد به یک واحد تجاری اختصاص می دهید. اگر موسس دیگری دارید ، به طور خودکار 40-60 of از شرکت خود را در یک حرکت واگذار می کنید.
3. پیدا کردن یکی از آنها می تواند مشکل باشد. پیدا کردن فردی با اخلاق کاری ، عادات کاری و شخصیت مکمل واقعاً دشوار است. علاوه بر این ، آنها باید به چشم انداز شما اعتقاد داشته باشند ، مهارت های مناسب را ارائه دهند و در وهله اول تمایل داشته باشند که بنیانگذار شما باشند. این یک سفارش بلند است.
شایان ذکر است که نمونه های زیادی از استارتاپ های موفق با موسسان مجرد و همچنین ناموفق وجود دارد که به دلیل اختلافات با بنیانگذاران شکست خوردند. بر اساس موقعیت خود تصمیم بگیرید ، نه توصیه های سنتی.
کجا می توان بنیانگذار مشترک پیدا کرد
اگر تصمیم گرفتید که یک بنیانگذار می خواهید ، گام بعدی پیدا کردن یکی از آنها است. ابتدا به شبکه خود نگاه کنید. انتخاب کسی که از قبل می شناسید یا ارتباطات شما می تواند برای او تضمین کند بسیار کمتر از یک فرد غریبه است.
این مفهوم نیز برعکس عمل می کند: شما همچنین می توانید آنها را متقاعد کنید که در صورت ارتباط درجه یک یا دوم به شما ملحق شوند.
اما اگر از شبکه خود بدون موفقیت استفاده کرده اید ، چند سرویس “تطبیق بنیانگذار” وجود دارد که می توانید به آنها مراجعه کنید.
Stealth.li
FounderNation
همچنین می توانید برای ملاقات با شرکای احتمالی در رویدادهای کارآفرینی محلی شرکت کنید.
چگونه می توان برای راه اندازی کسب و کار بودجه دریافت کرد

