مقدمه ای بر استراتژی کسب و کار

بیانیه استراتژی این است که چگونه استراتژی را که انتخاب کرده اید ثبت می کنید و نشان می دهید که چگونه به نتیجه مورد نظر شما منجر می شود. این نقطه شروع برای تبدیل استراتژی شما به وظایف قابل انجام است. این زمانی است که شروع به واقعی شدن می کند.

آیا استراتژی خود را با نگاه کردن به بازار خود، نگاه به درون به کسب و کار خود و جستجوی فرصت هایی برای ایجاد فضای خود در بازار شناسایی کرده اید؟ یادداشت های خود را در برگه برنامه ریزی استراتژی خود بگیرید و از این صفحه به عنوان راهنمای مستندسازی استراتژی خود و اجرای آن استفاده کنید.

بیانیه استراتژی شما به شما کمک می کند تا استراتژی خود را به اشتراک بگذارید و هر کاری را که انجام می دهید در برابر آن آزمایش کنید. یک بیانیه استراتژی ساده در یک صفحه قرار می گیرد و هدف، دامنه و مزیتی که استراتژی شما را تشکیل می دهد را به وضوح نشان می دهد. می توانید بیانیه استراتژی خود را در سه مرحله بنویسید.

1. هدف خود را انتخاب کنید

هدف استراتژیک شما باید یک هدف واحد باشد. آن را مشخص و قابل اندازه‌گیری کنید و تاریخ هدفی را برای زمان دستیابی به آن تعیین کنید.

هدف شما باید از برنامه هایی که با نگاه کردن به بازار، کسب و کارتان یا هر دو ایجاد کرده اید، سرچشمه بگیرد. به عنوان مثال، شاید موقعیت فعلی شما در بازار به عنوان خرده فروش شومینه با کمترین قیمت در منطقه شما مناسب با مشخصات تجاری شما نباشد. هدف شما باید به شما کمک کند تا این را درست انجام دهید. می توانید هدفی را برای بهبود سفارشی سازی برای جابجایی موقعیت بازار خود تعیین کنید. هدف شما این است که 50٪ از کل مشتریان امروزی شومینه های سفارشی خود را در دو سال آینده طراحی کنند و ارزشی را اضافه کنید که قیمت ها را حدود 40٪ بالاتر پشتیبانی می کند.

2. محدوده خود را تنظیم کنید

محدوده شما مرزهایی است که کسب و کار شما برای رسیدن به هدف شما فراتر نخواهد رفت. در مورد دامنه خود در سه زمینه فکر کنید: مشتری یا پیشنهاد، موقعیت جغرافیایی، و یکپارچگی عمودی (خرید بخش هایی از فرآیند تولید یا فروش که قبلاً برون سپاری کرده بودید). بخش “نگاه به درون” کاربرگ برنامه ریزی استراتژی باید به شما کمک کند تا محدوده خود را با یافتن موارد زیر تعیین کنید:

• فعالیت‌های منحصربه‌فردی که برای شما پول در می‌آورند – روی آن‌ها تمرکز کنید
• فعالیت هایی که منحصر به فرد نیستند یا برای شما پول در نمی آورند – کمتر روی آنها تمرکز کنید، اگر می توانید آنها را کاهش دهید
• فرصت های دیگر برای اضافه کردن ارزش بیشتر بدون هزینه اضافی یا کاهش هزینه ها بدون آسیب رساندن به ارزش شما.

به عنوان مثال، ممکن است بخواهید کسب و کار خود را گسترش دهید، اما تصمیم بگیرید که تا زمانی که کسب و کار شما به اندازه مشخصی نرسد، شعبه جدیدی در جزیره جنوبی باز نکنید. یا ممکن است بخواهید انتشار گازهای گلخانه ای خود را کاهش دهید، به این معنی که تا زمانی که فرآیند تولید خود را کارآمدتر نکنید، کسب و کار را افزایش نمی دهید.

تعریف محدوده خود از قبل به شما کمک می کند تا از هدر دادن تلاش برای کارهایی که با استراتژی شما سازگار نیستند جلوگیری کنید.

3. مزیت خود را شناسایی کنید

مزیت شما چیزهایی را توضیح می دهد که کسب و کار شما را منحصر به فرد می کند، و اینکه چگونه و چرا آن چیزها به شما کمک می کند تا موفق شوید. شما ممکن است برنامه ریزی کنید که بر روی یک مزیت موجود ایجاد کنید، یا نقطه تمایز خود را دوباره تعریف کنید.

کاربرگ برنامه ریزی استراتژی شما باید به شما کمک می کرد تا با نگاه کردن به کسب و کار، مشتریان و بازار خود، مزیت خود را شناسایی کنید. به عنوان مثال، مزیت شما می تواند این باشد:

• اگر منابع کلیدی خود ارزشمند، کمیاب و سخت هستند – مانند مکان عالی، بهترین استفاده را ببرید
• ارائه چیزی که مشتریان شما برای آن ارزش قائل هستند و نمی توانند در جای دیگری به دست آورند
• ایجاد ارزش جدید با افزودن عناصر محصول یا خدمات به آنچه امروز ارائه می دهید
• از فرصتی که شناسایی کرده اید برای متمایز شدن از رقبا استفاده کنید.

هنگامی که هدف استراتژیک خود را روشن کردید، برای اجرای آن به جزئیات نیاز دارید. هر کاری که انجام می دهید باید با هدف کلی شما مطابقت داشته باشد. ایجاد یک کارت امتیازی به شما کمک می کند تا تمام پروژه ها و اهدافی را که برای رسیدن به هدف استراتژیک شما پیش می روند توسعه دهید. سپس کارت امتیازی شما به شما کمک می کند کارهایی که انجام می دهید را پیگیری کنید و ببینید که چگونه به هدف کلی شما کمک می کند. شما می توانید کارت امتیازی استراتژی خود را در سه مرحله ایجاد کنید.

1. با بیانیه استراتژی خود شروع کنید

کارت امتیازی برای استراتژی تنها در صورتی می تواند کارساز باشد که تصویر واضحی از آنچه می خواهید به دست آورید داشته باشید. همه چیز در کارت امتیازی شما به بیانیه استراتژی شما مربوط می شود. این بیانیه به شما کمک می کند تا توضیح دهید که کسب و کار شما در یک زمان مشخص در آینده چگونه خواهد بود. اگر قبلاً یکی را نوشته اید، یک نقطه شروع عالی برای کارت امتیازی خود دارید.

2. هدف استراتژیک خود را بشکنید و جزئیات را اضافه کنید

این مرحله هدف استراتژیک شما را در زمینه هایی که برای کسب و کار شما حیاتی هستند به جزئیات بیشتری تقسیم می کند. به عنوان مثال، اگر شما یک خرده فروش هستید، ممکن است علاقه مند به بهبود خدمات مشتری خود باشید. اگر یک موسسه خیریه هستید، ممکن است به اهداف اجتماعی و رفاهی علاقه مند باشید. پی بردن به اهداف دقیق به شما کمک می‌کند تا نحوه اندازه‌گیری پیشرفت، تعیین اهداف و برنامه‌ریزی پروژه‌هایی را بیابید که به شما در رسیدن به آنها کمک می‌کند.

هدف کلی استراتژی خود را به چهار دسته تقسیم کنید. در اینجا چند دسته بندی محبوب وجود دارد که می تواند نقطه شروع خوبی باشد.

• امور مالی: استراتژی من به دستیابی به چه اهداف مالی کمک می کند؟
• مشتریان و ذینفعان: چقدر باید عملکرد خوبی داشته باشم تا انتظارات آنها را برآورده کنم؟
• فرآیندهای داخلی : برای برآوردن انتظارات مشتری به چه اهدافی برای سیستم ها و فرآیندها نیاز دارم؟
• نوآوری و یادگیری : برای رسیدن به هدف کلی خود به چه محصولات یا فرآیندهای جدیدی نیاز دارم؟

اهداف مالی برای اکثر کارت های امتیازی استراتژی مشترک است، اما سایر زمینه ها ممکن است متفاوت باشند. اگر دسته بندی های خود را انتخاب می کنید، مطمئن شوید که با استراتژی کلی شما مطابقت دارند. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید روی پایداری تمرکز کنید، می‌توانید از آن به عنوان یک مقوله، نوشتن اهداف دقیق برای استفاده از انرژی، کاهش ضایعات و سایر موضوعات مرتبط استفاده کنید.

برنامه ریزی کنید که برای هر دسته چه کاری انجام می دهید. هر کاری که انجام می دهید باید عملکرد شما را در آن دسته بهبود بخشد و به هدف کلی استراتژیک شما کمک کند. Hinewai در مثال بالا ممکن است مشتریان را به عنوان یک دسته انتخاب کند و اهداف دقیق مربوط به موارد زیر را شناسایی کند:

• حصول اطمینان از اینکه همه فعالیت ها برای افراد با تحرک کمتر قابل دسترسی است
• پذیرایی از مشتریان با بینایی یا شنوایی ضعیف
• فراهم کردن وسایل نقلیه برای کسانی که برای رسیدن به باشگاه نیاز به کمک دارند.

بیانیه استراتژی و هدف کلی خود را در مرکز نگه دارید و بررسی کنید که چهار دسته شما چگونه به دستیابی به آن کمک می کنند. اهداف تفصیلی شما در هر دسته باید با یکدیگر و با اهداف دسته های دیگر سازگار باشد. برای مثال، ممکن است بررسی کنید که اهداف مالی شما با اهداف شما برای نوآوری و یادگیری یا اهداف جامعه سازگار است.

اطمینان حاصل کنید که جدول زمانی شما برای این وظایف با هدف کلی شما هماهنگ است. برخی از پروژه های شما می توانند سریع و نسبتا ساده باشند. برخی دیگر می توانند پروژه های پیچیده تری باشند که تکمیل آنها ماه ها یا سال ها طول می کشد.

هنگامی که کارت امتیازی خود را ایجاد کردید، آن را برای مواردی بیشتر از ردیابی استراتژی خود مفید خواهید یافت. همچنین یک نقطه شروع عالی برای انتقال تغییرات به تیم شما، برای برنامه ریزی سرمایه گذاری که ممکن است به آن نیاز داشته باشید، و برای بررسی مجدد اینکه آیا استراتژی شما به خوبی ادامه دارد یا نیاز به بررسی دارد.

برقراری ارتباط و پیوند

کارت‌های امتیازی به شما کمک می‌کنند مطمئن شوید که همه یک هدف استراتژیک و نحوه ارتباط اقداماتشان با آن را درک می‌کنند. به عنوان مثال، تیم شما ممکن است نگران تغییر باشد و این نگرانی اغلب باعث می شود افراد در برابر مسئولیت های جدید مقاومت کنند.

شما می توانید یک کارت امتیازی تهیه کنید و با همه در مورد آن صحبت کنید، بنابراین همه شما درک یکسانی از تصویر بزرگتر داشته باشید. شما همچنین می توانید از کارت امتیازی به عنوان وسیله ای برای صحبت با هر یک از اعضای تیم به صورت جداگانه استفاده کنید.

بررسی اینکه چگونه وظایف روزمره جدید آنها به استراتژی کلی کمک می کند به مردم کمک می کند تا ببینند کاری که انجام می دهند مهم است و به آنها کمک می کند بفهمند چگونه به موفقیت کسب و کار کمک می کنند.

بازخورد و یادگیری

می توانید از کارت امتیازی برای دریافت بازخورد در مورد استراتژی خود و به دست آوردن بینش های جدید در مورد تجارت خود استفاده کنید. به عنوان مثال، شاید پروژه های شما برای کاهش هزینه ها به خوبی پیش می رود، اما هزینه های کلی شما هنوز بسیار بالاتر از هدف شما است. این ممکن است به شما نشان دهد که سایر عوامل مهم را برای اندازه گیری از دست داده اید، یا اینکه پروژه ها یا اهداف دیگر با این یکی در تضاد هستند.

قرار دادن یک استراتژی جدید به معنای تغییر برای کسب و کار شما خواهد بود. وقتی هر تغییری را در کسب‌وکار معرفی می‌کنید، می‌توانید افراد، فرآیندها، سیستم‌ها، ساختار کسب‌وکار، نقش‌های شغلی یا ترکیبی از این‌ها را تحت تأثیر قرار دهید. مدیریت تغییر همیشه سخت است. به عنوان یک صاحب کسب و کار کوچک، احتمالاً این کار را به تنهایی، بدون متخصص یا بودجه کلان انجام خواهید داد. طرف دیگر این است که شما همچنین می توانید به فرصت های جدید سریعتر از یک شرکت بزرگتر واکنش نشان دهید. و اگر در استراتژی خود مشکلی پیدا کردید، می توانید به سرعت در پاسخ تغییر دهید.

مراحل حیاتی برای تغییر موفق در یک کسب و کار کوچک

مهمترین مراحل مدیریت تغییر عبارتند از:

• کمک به همه در درک تغییر – موافقت با مهم و فوری بودن آن به طوری که آنها احساس ارتباط عاطفی با آن کنند، به جای اینکه فقط احساس کنند که مجبور به مشارکت هستند.
• ایجاد یک چشم انداز مشترک و رویکرد مشارکتی – کار با کارکنان به جای فرمان دادن به آنها، کمک به آنها احساس کنند بخشی از فرآیند هستند.
• ایجاد سیستم‌ها و فرآیندهای جدید – شروع با پیروزی‌های سریع برای حفظ فوریت، سپس افزایش تغییرات در شیوه‌های کسب‌وکار شما
• ثابت ماندن تغییر – نشان دادن این که چگونه رویکردهای جدید عملکرد را بهبود بخشیده اند و اطمینان حاصل کنید که افراد کلیدی در تیم شما از تغییر حمایت می کنند و الگوی خوبی هستند.

اگر بتوانید هر یک از این موارد را زیر نظر داشته باشید، با استراتژی جدید خود شانس خوبی برای موفقیت خواهید داشت.