آنچه باید در مورد ناتوانی ذهنی بدانید
آنچه باید در مورد ناتوانی ذهنی بدانید
بررسی اجمالی
اگر کودک شما ناتوانی ذهنی (ID) دارد، مغز او به درستی رشد نکرده است یا به نوعی آسیب دیده است. مغز آنها همچنین ممکن است در محدوده طبیعی عملکرد فکری و انطباقی عمل نکند. در گذشته، متخصصان پزشکی این وضعیت را “عقب ماندگی ذهنی” می نامیدند.
چهار سطح ID وجود دارد:
- خفیف
- در حد متوسط
- شدید
- عمیق
گاهی اوقات، ID ممکن است به صورت زیر طبقه بندی شود:
- “دیگر”
- “نامشخص”
ID هم شامل ضریب هوشی پایین و هم مشکلات تطبیق با زندگی روزمره است. همچنین ممکن است ناتوانی های یادگیری، گفتار، اجتماعی و جسمی وجود داشته باشد.
موارد شدید ID ممکن است بلافاصله پس از تولد تشخیص داده شود. با این حال، ممکن است متوجه نشوید که فرزندتان تا زمانی که نتواند به اهداف رشدی مشترک دست پیدا کند، نوع خفیفتری از ID دارد. تقریباً همه موارد ID زمانی که کودک به 18 سالگی می رسد تشخیص داده می شود.
تشویق و حمایت را از طریق پیامهای فردی، چتهای زنده که توسط یک راهنما هدایت میشود، و توصیههایی از سایر افراد مبتلا به افسردگی پیدا کنید.
علائم ID بر اساس سطح ناتوانی فرزند شما متفاوت است و ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- شکست در رسیدن به نقاط عطف فکری
- نشستن، خزیدن یا راه رفتن دیرتر از سایر کودکان
- مشکلات در یادگیری صحبت کردن یا مشکل در صحبت کردن واضح
- مشکلات حافظه
- ناتوانی در درک عواقب اعمال
- ناتوانی در تفکر منطقی
- رفتار کودکانه ناسازگار با سن کودک
- عدم کنجکاوی
- مشکلات یادگیری
- ضریب هوشی زیر 70
- ناتوانی در داشتن یک زندگی کاملا مستقل به دلیل چالش های ارتباطی، مراقبت از خود یا تعامل با دیگران
اگر فرزند شما شناسنامه داشته باشد، ممکن است برخی از مشکلات رفتاری زیر را تجربه کند:
- پرخاشگری
- وابستگی
- کناره گیری از فعالیت های اجتماعی
- رفتار توجه جویانه
- افسردگی در دوران نوجوانی و نوجوانی
- عدم کنترل تکانه
- انفعال
- تمایل به خودآزاری
- سرسختی
- عزت نفس پایین
- تحمل کم برای سرخوردگی
- اختلالات روان پریشی
- مشکل در توجه
برخی از افراد مبتلا به ID نیز ممکن است ویژگی های فیزیکی خاصی داشته باشند. این موارد می تواند شامل کوتاهی قد یا ناهنجاری های صورت باشد.
ID بر اساس IQ و درجه سازگاری اجتماعی فرزند شما به چهار سطح تقسیم می شود.
ناتوانی ذهنی خفیف
برخی از علائم ناتوانی ذهنی خفیف عبارتند از:
- یادگیری صحبت کردن بیشتر طول می کشد، اما زمانی که آنها بدانند خوب ارتباط برقرار می کنند
- وقتی بزرگتر می شوند در مراقبت از خود کاملا مستقل باشند
- داشتن مشکل در خواندن و نوشتن
- عدم بلوغ اجتماعی
- افزایش دشواری در مسئولیت های ازدواج یا فرزندپروری
- بهره مندی از طرح های آموزشی تخصصی
- دارای ضریب هوشی 50 تا 69
ناتوانی ذهنی متوسط
اگر کودک شما دارای ID متوسط است، ممکن است برخی از علائم زیر را نشان دهد:
- در درک و استفاده از زبان کند هستند
- ممکن است مشکلاتی در ارتباط داشته باشد
- می تواند مهارت های اولیه خواندن، نوشتن و شمارش را بیاموزد
- به طور کلی نمی توانند به تنهایی زندگی کنند
- اغلب می توانند به تنهایی به مکان های آشنا بروند
- می تواند در انواع مختلف فعالیت های اجتماعی شرکت کند
- به طور کلی دارای ضریب هوشی 35 تا 49 است
ناتوانی ذهنی شدید
علائم ID شدید عبارتند از:
- اختلال حرکتی قابل توجه
- آسیب شدید یا رشد غیر طبیعی سیستم عصبی مرکزی آنها
- به طور کلی دارای ضریب هوشی بین 20 تا 34 است
ناتوانی ذهنی عمیق
علائم ID عمیق عبارتند از:
- ناتوانی در درک یا انطباق با درخواست ها یا دستورالعمل ها
- بی حرکتی احتمالی
- بی اختیاری
- ارتباط غیرکلامی بسیار ابتدایی
- ناتوانی در رسیدگی به نیازهای خود به طور مستقل
- نیاز به کمک و نظارت مداوم
- داشتن ضریب هوشی کمتر از 20
سایر ناتوانی های ذهنی
افرادی که در این دسته قرار می گیرند اغلب از نظر جسمی ناتوان هستند، کم شنوایی دارند، غیرکلامی هستند یا دارای ناتوانی جسمی هستند. این عوامل ممکن است مانع از انجام آزمایشات غربالگری توسط پزشک کودک شما شود.
ناتوانی ذهنی نامشخص
اگر کودک شما شناسه نامشخصی داشته باشد، علائم ID را نشان می دهد، اما پزشک او اطلاعات کافی برای تعیین سطح ناتوانی او ندارد.
پزشکان همیشه نمی توانند علت خاصی از ID را شناسایی کنند، اما علل ID می تواند شامل موارد زیر باشد:
- آسیب قبل از تولد، مانند عفونت یا قرار گرفتن در معرض الکل، مواد مخدر یا سایر سموم
- تروما در هنگام تولد، مانند کمبود اکسیژن یا زایمان زودرس
- اختلالات ارثی، مانند فنیل کتونوری (PKU) یا بیماری تای ساکس
- ناهنجاری های کروموزومی، مانند سندرم داون
- مسمومیت با سرب یا جیوه
- سوء تغذیه شدید یا سایر مشکلات رژیم غذایی
- موارد شدید بیماری های اولیه دوران کودکی، مانند سیاه سرفه ، سرخک ، یا مننژیت
- آسیب مغزی
برای تشخیص ID، فرزند شما باید مهارت های فکری و سازگاری کمتر از حد متوسط داشته باشد. پزشک کودک شما یک ارزیابی سه قسمتی را انجام می دهد که شامل موارد زیر است:
- مصاحبه با شما
- مشاهدات فرزند شما
- تست های استاندارد
به فرزند شما تست های استاندارد هوش مانند تست هوش استانفورد بینه داده می شود. این به پزشک کمک می کند تا ضریب هوشی کودک شما را تعیین کند.
پزشک ممکن است آزمایشهای دیگری مانند مقیاس رفتار تطبیقی Vineland را نیز انجام دهد. این آزمون ارزیابی مهارت های زندگی روزمره و توانایی های اجتماعی فرزند شما را در مقایسه با سایر کودکان در همان گروه سنی ارائه می دهد.
این مهم است که به یاد داشته باشید که کودکان از فرهنگها و موقعیتهای اجتماعی-اقتصادی مختلف ممکن است در این آزمونها عملکرد متفاوتی داشته باشند. برای تشخیص، پزشک فرزند شما نتایج آزمایش، مصاحبه با شما و مشاهدات فرزندتان را در نظر می گیرد.
فرآیند ارزیابی فرزند شما ممکن است شامل بازدید از متخصصان باشد که ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- روانشناس
- آسیب شناس گفتار
- کارگر اجتماعی
- متخصص مغز و اعصاب کودکان
- متخصص اطفال رشدی
- فیزیوتراپیست
آزمایشات آزمایشگاهی و تصویربرداری نیز ممکن است انجام شود. اینها می توانند به پزشک کودک شما کمک کنند تا اختلالات متابولیکی و ژنتیکی و همچنین مشکلات ساختاری مغز کودک شما را تشخیص دهد.
سایر شرایط مانند کم شنوایی، اختلالات یادگیری، اختلالات عصبی و مشکلات عاطفی نیز می توانند باعث تاخیر در رشد شوند. پزشک کودک شما باید این شرایط را قبل از تشخیص ID کودک شما رد کند.
شما، مدرسه فرزندتان و پزشکتان از نتایج این آزمایشات و ارزیابی ها برای تهیه یک برنامه درمانی و آموزشی برای فرزندتان استفاده خواهید کرد.
فرزند شما احتمالاً به مشاوره مداوم نیاز دارد تا به او کمک کند تا با ناتوانی خود کنار بیاید.
شما یک طرح خدمات خانواده دریافت خواهید کرد که نیازهای فرزندتان را شرح می دهد. این طرح همچنین خدماتی را که فرزند شما برای کمک به رشد طبیعی به آنها نیاز دارد، شرح می دهد. نیازهای خانواده شما نیز در این طرح بررسی خواهد شد.
هنگامی که فرزند شما آماده حضور در مدرسه است، یک برنامه آموزشی فردی (IEP) برای کمک به او در رفع نیازهای آموزشی خود ایجاد می شود. همه کودکان دارای شناسنامه از آموزش ویژه بهره مند می شوند.
قانون فدرال افراد دارای معلولیت (IDEA) ایجاب می کند که مدارس دولتی آموزش رایگان و مناسبی را برای کودکان مبتلا به ID و سایر ناتوانی های رشدی ارائه دهند.
هدف اصلی درمان کمک به فرزند شما برای رسیدن به پتانسیل کامل خود از نظر موارد زیر است:
- تحصیلات
- مهارتهای اجتماعی
- مهارتهای زندگی
درمان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- رفتار درمانی
- کار درمانی
- مشاوره
- دارو، در برخی موارد
وقتی ID با سایر مشکلات جسمی جدی رخ می دهد، ممکن است فرزند شما امید به زندگی کمتر از حد متوسط داشته باشد. با این حال، اگر کودک شما دارای ID خفیف تا متوسط باشد، احتمالاً امید به زندگی نسبتاً طبیعی خواهد داشت.
هنگامی که فرزند شما بزرگ می شود، ممکن است بتواند شغلی را انجام دهد که سطح شناسنامه او را تکمیل می کند، مستقل زندگی کند و از خود حمایت کند.
خدمات پشتیبانی برای کمک به بزرگسالان دارای شناسنامه برای زندگی مستقل و رضایت بخش در دسترس است.
تاخیر زبان
تاخیر زبان چیست؟
تاخیر زبان نوعی اختلال ارتباطی است. اگر فرزند شما به نقاط عطف رشد زبان برای سن خود نرسد، ممکن است دچار تاخیر زبانی شود. توانایی های زبانی آنها ممکن است با سرعت کمتری نسبت به اکثر کودکان رشد کند. آنها ممکن است در بیان خود یا درک دیگران مشکل داشته باشند. تأخیر آنها ممکن است شامل ترکیبی از شنوایی، گفتار، و اختلالات شناختی باشد.
تاخیر زبان بسیار رایج است. طبق سیستم بهداشت دانشگاه میشیگان ، تاخیر در رشد گفتار یا زبان 5 تا 10 درصد از کودکان پیش دبستانی را تحت تاثیر قرار می دهد.
تأخیر زبانی می تواند دریافتی، بیانی یا ترکیبی از هر دو باشد. نقص زبان پذیرا زمانی اتفاق می افتد که کودک شما در درک زبان مشکل داشته باشد. اختلال زبان بیانی زمانی اتفاق می افتد که کودک شما در برقراری ارتباط کلامی مشکل دارد.
اگر کودک شما تاخیر زبانی داشته باشد، در سن معمولی به نقاط عطف زبان نمی رسد. علائم خاص و نقاط عطف از دست رفته آنها به سن و ماهیت تاخیر زبان آنها بستگی دارد.
علائم رایج تاخیر زبان عبارتند از:
- تا سن 15 ماهگی غرغر نکند
- تا سن 2 سالگی صحبت نمی کند
- ناتوانی در صحبت کردن با جملات کوتاه در سن 3 سالگی
- مشکل در پیروی از دستورالعمل ها
- تلفظ یا بیان ضعیف
- مشکل در کنار هم قرار دادن کلمات در یک جمله
- ترک کلمات از جمله
تاخیر زبانی در کودکان دلایل احتمالی زیادی دارد. در برخی موارد، بیش از یک عامل به تاخیر زبان کمک می کند. برخی از علل رایج عبارتند از:
- اختلال شنوایی: برای کودکانی که دچار اختلال شنوایی هستند ، مشکل زبان نیز رایج است. اگر آنها زبان نمی شنوند، یادگیری برقراری ارتباط می تواند دشوار باشد.
- اوتیسم: در حالی که همه کودکان مبتلا به اوتیسم تاخیر زبانی ندارند، اوتیسم اغلب بر ارتباطات تاثیر می گذارد.
- ناتوانی ذهنی: انواع ناتوانی های ذهنی می تواند باعث تاخیر زبانی شود. به عنوان مثال، نارساخوانی و سایر ناتوانی های یادگیری در برخی موارد منجر به تاخیر زبانی می شود.
- چندین مسئله روانی-اجتماعی: اینها می توانند باعث تاخیر زبان نیز شوند. به عنوان مثال، بی توجهی شدید می تواند منجر به مشکلاتی در رشد زبان شود.
طبق گفته کارگروه خدمات پیشگیرانه ایالات متحده ، عوامل خطر بالقوه برای مشکلات گفتار و زبان عبارتند از:
- مرد بودن
- نارس به دنیا آمدن
- داشتن وزن کم هنگام تولد
- داشتن سابقه خانوادگی مشکلات گفتاری یا زبانی
- داشتن والدین با سطح تحصیلات پایین تر
پس از انجام یک ارزیابی پزشکی کامل، پزشک کودک شما را به یک آسیب شناس گفتار-زبان ارجاع می دهد. آنها یک ارزیابی جامع از زبان بیانی و دریافتی کودک شما انجام خواهند داد تا مشخص شود که آیا کودک شما تاخیر زبانی دارد یا خیر. این آزمون بر اشکال مختلف ارتباط کلامی و غیرکلامی متمرکز خواهد بود و از معیارهای استاندارد و غیررسمی استفاده می کند.
پس از تکمیل ارزیابی گفتار و زبان، آسیب شناس زبان ممکن است امتحانات دیگری را توصیه کند. به عنوان مثال، یک معاینه شنوایی می تواند به آنها کمک کند تا تشخیص دهند که آیا کودک شما دچار اختلال شنوایی است یا خیر. کودک شما ممکن است مشکلات شنوایی داشته باشد که نادیده گرفته شده است، به خصوص اگر خیلی جوان باشد.
پس از تشخیص، برنامه درمانی کودک شما احتمالاً شامل گفتار و زبان درمانی خواهد بود. یک آسیب شناس گفتار-زبان دارای مجوز برای تعیین انواع مشکلاتی که کودک شما با آن مواجه است، ارزیابی را انجام می دهد. این اطلاعات به آنها کمک می کند تا یک برنامه درمانی را توسعه دهند و اجرا کنند.
اگر کودک شما دارای بیماری های زمینه ای باشد، پزشک او ممکن است درمان های دیگری را نیز توصیه کند. به عنوان مثال، آنها ممکن است ارزیابی توسط یک روانشناس عصبی را توصیه کنند.
دیدگاه کودک شما بسته به شرایط خاص و سن او متفاوت خواهد بود. برخی از کودکان به همسالان خود می رسند و به نقاط عطف زبان آینده می رسند. سایر کودکان در غلبه بر تاخیرهای زبانی مشکل بیشتری دارند و ممکن است در دوران کودکی بعدی با مشکلاتی مواجه شوند. برخی از کودکان با تاخیر زبانی به دلیل تاخیر در رشد زبانی، مشکلات خواندن یا رفتار دارند.
اگر تشخیص داده شد که کودک شما دچار تاخیر زبانی است، شروع سریع درمان بسیار مهم است. درمان زودهنگام می تواند به جلوگیری از بروز مشکلات دیگر مانند مشکلات اجتماعی، یادگیری و عاطفی کمک کند.
ممکن است نتوان از تمام تاخیرهای زبانی جلوگیری کرد. اختلالات شنوایی و اختلالات یادگیری ممکن است همیشه قابل پیشگیری نباشند. این نکات را برای تشویق رشد زبان در کودک خود دنبال کنید:
- از بدو تولد فرزندتان با او صحبت کنید.
- وقتی کودک است به غرغر کردن فرزندتان پاسخ دهید.
- برای فرزندتان آواز بخوانید، حتی زمانی که کودک است.
- برای فرزندتان با صدای بلند بخوانید.
- به سوالات فرزندتان پاسخ دهید.
اختلال رشد بیانی (DELD)
بررسی اجمالی
اگر کودک شما اختلال زبان بیانی رشدی (DELD) دارد، ممکن است در به خاطر سپردن کلمات واژگان یا استفاده از جملات پیچیده مشکل داشته باشد. به عنوان مثال، یک کودک 5 ساله مبتلا به DELD ممکن است با جملات کوتاه و سه کلمه ای صحبت کند. وقتی سوالی پرسیده می شود، اگر DELD داشته باشند، ممکن است نتوانند کلمات مناسبی را برای پاسخ به شما بیابند.
DELD معمولاً محدود به بیان است و بر توانایی کودک شما در خواندن، گوش دادن یا تولید صدا تأثیر نمی گذارد، مگر اینکه فرزند شما دارای ناتوانی های یادگیری دیگری نیز باشد.
علت DELD به خوبی شناخته نشده است. معمولاً به سطح هوش کودک شما ارتباطی ندارد. به طور معمول، هیچ دلیل خاصی وجود ندارد. این بیماری ممکن است ژنتیکی باشد یا در خانواده شما وجود داشته باشد. در موارد بسیار نادر، ممکن است ناشی از آسیب مغزی یا سوء تغذیه باشد. مسائل دیگری مانند اوتیسم و اختلال شنوایی با برخی اختلالات زبانی همراه است. این مسائل می تواند علائم کودک شما را بدتر کند. اگر سیستم عصبی مرکزی کودک شما آسیب دیده باشد، ممکن است به اختلال زبانی به نام آفازی مبتلا شود .
این اختلال ممکن است به تنهایی یا همراه با سایر کمبودهای زبانی ظاهر شود. علائم معمولاً به مسائل واژگانی و حافظه معیوب کلمات محدود می شود. به عنوان مثال، فرزند شما ممکن است نتواند کلماتی را که به تازگی یاد گرفته است به خاطر بیاورد. واژگان کودک شما ممکن است در مقایسه با سایر کودکان در همان گروه سنی کمتر از حد متوسط باشد. فرزند شما ممکن است نتواند جمله طولانی بسازد و ممکن است کلمات را حذف کند یا آنها را به ترتیب اشتباه استفاده کند. آنها همچنین ممکن است زمان ها را اشتباه بگیرند. برای مثال، ممکن است به جای «پریدم» بگویند «من می پرم».
کودکان مبتلا به DELD معمولاً از صداهای پرکننده مانند «اوه» و «اوم» استفاده میکنند، زیرا نمیتوانند به بهترین نحو بیان کنند. آنها همچنین معمولاً عبارات و سؤالات را تکرار می کنند. ممکن است کودک شما در حالی که به نحوه پاسخ دادن فکر می کند بخشی از سوال شما را برای شما تکرار کند.
اختلال زبان دریافتی- بیانی
اگر کودک شما علائم بالا را نشان میدهد و همچنین برای درک آنچه شما میگویید مشکل دارد، ممکن است به اختلال زبان دریافتی-بیانی (RELD) مبتلا باشد. در این صورت، فرزند شما ممکن است برای درک اطلاعات، سازماندهی افکار و پیروی از دستورالعمل ها نیز دچار مشکل شود.
برخی از مهارت های زبانی کودکان به تأخیر می افتند اما به مرور زمان فرا می رسد. با این حال، در مورد DELD، کودک شما ممکن است برخی از مهارت های زبانی را توسعه دهد اما برخی دیگر را نه. درک نقاط عطف زبان رایج در کودکان می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که آیا به پزشک کودک خود مراجعه کنید یا نه.
پزشک کودک شما ممکن است توصیه کند که کودک شما به یک گفتار درمانگر، یک روانشناس یا یک متخصص رشد کودک مراجعه کند. آنها معمولاً برای تعیین اینکه آیا سایر افراد خانواده شما دارای اختلال زبانی یا مشکلات گفتاری هستند، یک تاریخچه پزشکی می خواهند.
| چه زمانی در مورد رشد زبان کودک خود به پزشک مراجعه کنید | |
| 15 ماهه | فرزند شما هیچ کلمه ای نمی گوید. |
| 2 ساله | دایره واژگان کودک شما به کمتر از 25 کلمه محدود شده است. |
| 3 ساله | فرزند شما هنوز در جملات دو کلمه ای صحبت می کند. |
| 4 ساله | کودک شما اغلب سوالات شما را تکرار می کند یا با جملات کامل صحبت نمی کند. |
آسیب شناس گفتار زبان یک متخصص معمولا توصیه می شود. آنها در درمان و ارزیابی افرادی که در بیان زبان مشکل دارند تخصص دارند. در طی ملاقات با یک متخصص، کودک شما تحت آزمایش استاندارد اختلال زبان بیانی قرار می گیرد. همچنین ممکن است کودک شما به آزمایش شنوایی نیاز داشته باشد تا احتمال اینکه اختلال شنوایی باعث مشکل زبانی شود را رد کند. آنها همچنین ممکن است برای سایر ناتوانی های یادگیری آزمایش شوند.
گزینه های درمانی برای DELD شامل زبان درمانی و مشاوره است.
زبان درمانی
کودکان برای رشد مهارت های زبانی باید بتوانند کارهای زیر را انجام دهند:
- دریافت اطلاعات
- اطلاعات را درک کند
- حفظ اطلاعات
گفتار درمانی بر آزمایش و تقویت این مهارت ها و کمک به کودک شما برای افزایش دایره لغات تمرکز دارد. یک گفتاردرمانگر می تواند از تکرار کلمات، تصاویر، مطالب خواندنی مناسب و سایر ابزارها برای کمک به پرورش مهارت های ارتباطی کودک شما استفاده کند.
مشاوره
کودکانی که در بیان خود مشکل دارند ممکن است احساس ناامیدی و انزوای اجتماعی کنند. ممکن است فرزند شما دعوا کند زیرا در طول دعوا نمی تواند کلمات مناسب را پیدا کند. مشاوره می تواند به فرزند شما بیاموزد که اگر از مشکلات ارتباطی خود ناامید شد چگونه با آن کنار بیاید.
چشم انداز کودکان مبتلا به DELD زمانی بهترین است که این اختلال با شرایط دیگری مانند نقص شنوایی، آسیب مغزی یا ناتوانی یادگیری همراه نباشد. از طریق زبان درمانی، کودکان مبتلا به DELD معمولا می توانند یاد بگیرند که چگونه خود را به طور کامل بیان کنند. مشاوره همچنین می تواند به کودک شما کمک کند تا از نظر اجتماعی سازگار شود و از عزت نفس پایین جلوگیری کند. جستجوی زودهنگام درمان برای به حداقل رساندن چالش های روانی که فرزند شما ممکن است در نتیجه این اختلال تجربه کند، مهم است.
س:
فرزند اول من در برقراری ارتباط با ما مشکل داشت و در سنین پایین تر از بقیه شروع به صحبت کرد. من نگران هستم که در مورد فرزند دومم که در حال حاضر 15 ماهه است نیز همین اتفاق بیفتد. آیا کاری می توانم انجام دهم تا او از مشکلات زبانی مشابه برادر بزرگترش جلوگیری کنم؟
برای شما کاملاً قابل درک است که نگران رشد کلامی دخترتان باشید. بدون اطلاع از تشخیص اولین فرزند شما، نمی توانم پیش بینی کنم که احتمال تاخیر مشابه برای دختر شما چقدر است. برای اکثر شرایط DELD، علت به طور کامل شناخته نشده است، اگرچه تصور می شود که ژنتیک در این امر نقش دارد. اگر احساس میکنید که او در نقاط عطف کلامی یا اجتماعی عقب افتاده است، به شدت توصیه میکنم این نگرانیها را در معاینه 15 ماهه (یا 18 ماهه) با پزشک اطفال او در میان بگذارید تا پزشک او بتواند ارزیابی کاملی انجام دهد.
ماکروسفالی
ماکروسفالی چیست؟
ماکروسفالی به یک سر بیش از حد بزرگ اشاره دارد. این اغلب نشانه ای از عوارض یا شرایط در مغز است.
استانداردی برای تعریف ماکروسفالی وجود دارد: دور سر یک فرد بیش از دو انحراف معیار بالاتر از میانگین سنی است. یا، سر آنها بزرگتر از صدک 98 است.
ماکروسفالی معمولاً نشانه سایر بیماری ها است. ماکروسفالی خوش خیم خانوادگی یک بیماری ارثی است. در خانواده هایی که مستعد داشتن سرهای بزرگتر هستند اتفاق می افتد.
گاهی اوقات مشکلی در مغز مانند هیدروسفالی یا مایع اضافی وجود دارد. شرایط زمینه ای نیاز به درمان دارند.
جمع آوری خارج محوری خوش خیم وضعیتی است که در آن مایع در مغز وجود دارد. اما این وضعیت نیازی به درمان ندارد زیرا مقدار مایعات جزئی است.
سایر شرایطی که می تواند باعث ماکروسفالی شود عبارتند از:
- تومورهای مغزی
- خونریزی داخل جمجمه
- هماتوم مزمن و سایر ضایعات
- سندرم های ژنتیکی خاص و شرایط متابولیک
- برخی از انواع عفونت ها
برخی از کودکان ماکروسفالی خوش خیم خواهند داشت. و آنها علائم دیگری جز داشتن دور سر بزرگتر را تجربه نخواهند کرد.
در موارد دیگر، کودکان ممکن است تاخیرهای رشدی را تجربه کنند، مانند رسیدن به نقاط عطف یادگیری. علائم دیگر عبارتند از:
عواملی مانند ژنتیک وجود دارد که احتمال ماکروسفالی را افزایش می دهد. ماکروسفالی خانوادگی یک بیماری ارثی است. همچنین تصور میشود که کودکان مبتلا به اوتیسم بیشتر در معرض ماکروسفالی هستند. یک مطالعه تخمین می زند که 15 تا 35 درصد از کودکان مبتلا به اوتیسم به ماکروسفالی مبتلا خواهند شد.
هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد ماکروسفالی بیشتر بر کودکان از هر جنس، ملیت یا نژاد خاصی تأثیر می گذارد.
متخصص اطفال می تواند ماکروسفالی را تشخیص دهد. آنها اندازه گیری سر نوزاد را در طول زمان ردیابی می کنند. پزشک آزمایشات عصبی را نیز انجام خواهد داد. اینها می تواند شامل سی تی اسکن ، سونوگرافی یا ام آر آی برای مشاهده بهتر سر و مغز باشد.
از آنجایی که ماکروسفالی می تواند یک علامت باشد، پزشک شما سر نوزادتان را برای افزایش فشار بررسی می کند. علائم افزایش فشار عبارتند از:
پزشک شما همچنین به دنبال برآمدگی سیاهرگ ها و مشکلات چشمی خواهد بود. این علائم نیاز به ارزیابی عصبی برای یافتن مشکل اساسی و شدت آن دارند.
اگر سابقه خانوادگی اندازه سر بزرگتر از حد متوسط دارید، حتماً به پزشک خود اطلاع دهید.
درمان ماکروسفالی به تشخیص بستگی دارد.
اگر آزمایشها مشکلی را نشان ندهند و اسکنهای مغزی طبیعی باشند، پزشک به نظارت بر سر نوزاد شما ادامه میدهد. همچنین به والدین توصیه می شود موارد زیر را رعایت کنند:
- یک نقطه نرم برآمده
- استفراغ
- عدم علاقه به غذا
- حرکات غیر طبیعی در چشم
- خواب زیاد
- تحریک پذیری
مطالعات در مورد ماکروسفالی در بزرگسالان محدود است. این تا حدی به این دلیل است که اندازه گیری سر اغلب فقط در طول رشد کودک انجام می شود. ماکروسفالی در بزرگسالان یک دور اکسیپیتو فرونتال (سر) تا سه انحراف استاندارد بیش از میانگین است. همچنین می تواند مغزی با وزن بیش از 1800 گرم باشد. این به دلیل گسترش بافت مغز است. بیشتر بزرگسالان مبتلا به ماکروسفالی تا بزرگسالی به رشد خود ادامه نمی دهند.
عوارض در ماکروسفالی خوش خیم نادر است. اما آنها می توانند رخ دهند. افراد مبتلا به رشد بیش از حد مغز ممکن است فشرده سازی ساقه مغز را تجربه کنند. این به جراحی برای برداشتن فشار از ساقه مغز نیاز دارد.
افراد مبتلا به ماکروسفالی اغلب به هیدروسفالی مبتلا هستند. این وضعیتی است که در آن مقدار غیرطبیعی مایع مغزی نخاعی در مغز جمع میشود.
سایر عوارض عبارتند از:
- تشنج یا صرع
- عوامل خطر پری ناتال
- همبودی عصبی، یا همزیستی دو حالت (این می تواند منجر به سایر عوارض و مشکلات سلامتی شود)
متولد این راه: نظریه چامسکی توضیح می دهد که چرا ما در فراگیری زبان بسیار خوب هستیم
انسان ها موجوداتی قصه گو هستند. تا آنجا که ما می دانیم، هیچ گونه دیگری ظرفیت زبان و توانایی استفاده از آن را در راه های خلاقانه بی پایان ندارد. از همان روزهای اول ما چیزها را نام می بریم و توصیف می کنیم. به دیگران می گوییم که در اطراف ما چه می گذرد.
برای افرادی که در مطالعه زبان و مطالعه یادگیری غوطه ور هستند، یک سوال واقعا مهم بحث های زیادی را در طول سال ها برانگیخته است: چقدر از این توانایی ذاتی است – بخشی از ساختار ژنتیکی ما – و چقدر از خود می آموزیم. محیط ها؟
شکی نیست که ما زبان های مادری خود را با واژگان و الگوهای دستوری آنها کامل می کنیم.
اما آیا توانایی ارثی در زیربنای زبانهای فردی ما وجود دارد – چارچوبی ساختاری که ما را قادر میسازد تا زبان را به این راحتی درک، حفظ و توسعه دهیم؟
در سال 1957، نوام چامسکی زبان شناس کتابی پیشگامانه به نام «ساختارهای نحوی» منتشر کرد. ایده جدیدی را ارائه کرد: همه انسان ها ممکن است با درک ذاتی از نحوه عملکرد زبان متولد شوند.
این که ما زبان عربی، انگلیسی، چینی یا اشاره را یاد بگیریم، البته بستگی به شرایط زندگی ما دارد.
اما به گفته چامسکی، ما میتوانیم زبان را به دست آوریم زیرا از نظر ژنتیکی با یک دستور زبان جهانی کدگذاری شدهایم – درک اساسی از نحوه ساختار ارتباطات.
ایده چامسکی از آن زمان به طور گسترده پذیرفته شده است.
زبان ها دارای ویژگی های اساسی خاصی هستند
چامسکی و سایر زبان شناسان گفته اند که همه زبان ها دارای عناصر مشابه هستند. برای مثال، در سطح جهانی، زبان به دستههای مشابهی از کلمات تقسیم میشود: اسمها، فعلها و صفتها.
یکی دیگر از ویژگی های مشترک زبان این استبازگشتمنبع مورد اعتماد. با استثناهای نادر، همه زبانها از ساختارهایی استفاده میکنند که خود را تکرار میکنند و به ما امکان میدهند آن ساختارها را تقریباً بینهایت گسترش دهیم.
به عنوان مثال، ساختار یک توصیفگر را در نظر بگیرید. تقریباً در هر زبان شناخته شده، میتوان توصیفکنندهها را بارها و بارها تکرار کرد: «او یک بیکینی خالخالی زرد رنگ، کوچک، کوچک و نوجوان میپوشید».
به بیان دقیق، صفت های بیشتری را می توان برای توصیف بیشتر آن بیکینی اضافه کرد که هر کدام در ساختار موجود تعبیه شده اند.
ویژگی بازگشتی زبان به ما اجازه میدهد تا جمله «او معتقد بود ریکی بیگناه است» را تقریباً بیپایان بسط دهیم: «لوسی معتقد بود که فرد و اتل میدانستند که ریکی اصرار داشت که او بیگناه است.»
خاصیت بازگشتی زبان گاهی اوقات “تودرتو” نامیده می شود، زیرا تقریباً در همه زبان ها، جملات را می توان با قرار دادن ساختارهای تکرار شونده در داخل یکدیگر گسترش داد.
چامسکی و دیگران استدلال کردهاند که از آنجایی که تقریباً همه زبانها علیرغم تفاوتهای دیگرشان این ویژگیها را دارند، ممکن است ما با یک دستور زبان جهانی از قبل برنامهریزی شده به دنیا بیاییم.
ما زبان را تقریباً بدون زحمت یاد می گیریم
زبان شناسانی مانند چامسکی تا حدی برای یک دستور زبان جهانی استدلال کرده اند زیرا کودکان در همه جا زبان را به روش های بسیار مشابه در دوره های زمانی کوتاه و با کمک اندک توسعه می دهند.
کودکان در سنین بسیار پایین، مدتها قبل از هر گونه آموزش آشکار، آگاهی از مقوله های زبانی را نشان می دهند.
به عنوان مثال، یک مطالعه نشان داد که کودکان 18 ماهه تشخیص دادند که “دوک” به یک چیز اشاره دارد و “praching” به یک عمل اشاره دارد، که نشان می دهد شکل کلمه را درک می کنند.
داشتن ماده «الف» قبل از آن یا پایان یافتن با «-ing» تعیین می کرد که آیا کلمه یک شی است یا یک رویداد.
ممکن است آنها این ایدهها را از گوش دادن به صحبتهای مردم آموخته باشند ، اما کسانی که از ایده گرامر جهانی حمایت میکنند، میگویند که به احتمال زیاد درک ذاتی از نحوه عملکرد کلمات دارند، حتی اگر خود کلمات را ندانند.
و به همین ترتیب یاد می گیریم
طرفداران دستور زبان جهانی می گویند که کودکان در سراسر جهان به طور طبیعی زبان را در مراحل مشابهی توسعه می دهند .
بنابراین، آن الگوی رشد مشترک چگونه به نظر می رسد؟ بسیاری از زبان شناسان موافقند که سه مرحله اساسی وجود دارد:
- یادگیری صداها
- یادگیری کلمات
- یادگیری جملات
به طور خاص تر :
- ما صداهای گفتاری را درک و تولید می کنیم.
- ما معمولاً با یک الگوی همخوان و سپس مصوت حرف می زنیم.
- ما اولین کلمات ابتدایی خود را بیان می کنیم.
- ما دایره لغات خود را رشد می دهیم و یاد می گیریم که چیزها را طبقه بندی کنیم.
- جملات دو کلمه ای می سازیم و سپس پیچیدگی جملات خود را افزایش می دهیم.
کودکان مختلف این مراحل را با سرعت های متفاوتی طی می کنند . اما این واقعیت که همه ما توالی رشد یکسانی داریم ممکن است نشان دهد که ما برای زبان سختگیر هستیم.
ما علیرغم «فقر محرک» یاد می گیریم
چامسکی و دیگران همچنین استدلال کردهاند که ما زبانهای پیچیده را با قوانین و محدودیتهای گرامری پیچیدهشان، بدون دریافت دستورالعمل صریح یاد میگیریم.
به عنوان مثال، کودکان به طور خودکار روش صحیح ترتیب ساختارهای جملات وابسته را بدون آموزش درک می کنند.
ما می دانیم که بگوییم “پسری که شنا می کند می خواهد ناهار بخورد” به جای “پسر می خواهد ناهار بخورد که شنا می کند.”
با وجود این فقدان محرک آموزشی، ما همچنان زبان های مادری خود را یاد می گیریم و استفاده می کنیم و قوانین حاکم بر آنها را درک می کنیم. ما بیشتر از آنچه که قبلاً آشکارا به ما آموزش داده می شود، در مورد نحوه کار زبان خود می دانیم.
نوام چامسکی از جمله زبان شناسان پربار تاریخ است. با این وجود، بیش از نیم قرن است که بحث های زیادی پیرامون نظریه دستور زبان جهانی او وجود دارد.
یک استدلال اساسی این است که او در مورد چارچوب بیولوژیکی برای فراگیری زبان اشتباه می کند. زبان شناسان و مربیانی که با او تفاوت دارند می گویند که ما زبان را به همان روشی که همه چیز را یاد می گیریم به دست می آوریم: از طریق قرار گرفتن در معرض محرک های محیطی.
والدین ما با ما صحبت می کنند، چه به صورت شفاهی یا با استفاده از علائم. ما با گوش دادن به مکالماتی که در اطراف ما اتفاق می افتد، از اصلاحات ظریفی که برای اشتباهات زبانی خود دریافت می کنیم، زبان را «جذب» می کنیم.
به عنوان مثال، یک کودک می گوید: “من این را نمی خواهم.”
مراقب آنها پاسخ می دهد، “یعنی شما این را نمی خواهم.”
اما نظریه گرامر جهانی چامسکی به نحوه یادگیری زبان مادری خود نمی پردازد. این بر ظرفیت ذاتی متمرکز شده است که همه یادگیری زبان ما را ممکن می کند.
اساسی ترانتقادمنبع مورد اعتماداین است که تقریباً هیچ ویژگی مشترک بین همه زبان ها وجود ندارد.
برای مثال، بازگشت را در نظر بگیرید. زبان هایی هستند که به سادگی بازگشتی نیستند.
و اگر اصول و پارامترهای زبان واقعاً جهانی نیستند، چگونه ممکن است یک “گرامر” زیربنایی در مغز ما برنامه ریزی شده باشد؟
یکی از عملی ترین نتایج این ایده است که سن مطلوبی برای فراگیری زبان در میان کودکان وجود دارد.
هر چه جوان تر باشد، ایده غالب بهتر است. از آنجایی که کودکان خردسال برای فراگیری زبان طبیعی آماده هستند، یادگیری زبان دوم ممکن است در اوایل کودکی موثرتر باشد.
تئوری گرامر جهانی همچنین تأثیر عمیقی بر کلاسهایی که دانشآموزان در حال یادگیری زبان دوم هستند، داشته است .
اکنون بسیاری از معلمان به جای حفظ کردن قواعد گرامری و فهرست واژگان، از رویکردهای طبیعی تر و همه جانبه استفاده می کنند که روشی را که ما زبان اول را یاد می گیریم تقلید می کنند.
معلمانی که گرامر جهانی را می فهمند نیز ممکن است آمادگی بیشتری برای تمرکز صریح بر تفاوت های ساختاری بین زبان اول و دوم دانش آموزان داشته باشند.
نظریه گرامر جهانی نوام چامسکی می گوید که همه ما با درک ذاتی از نحوه کار زبان متولد شده ایم.
چامسکی نظریه خود را بر این ایده استوار کرد که همه زبانها دارای ساختارها و قواعد مشابهی هستند (یک دستور زبان جهانی)، و این واقعیت که کودکان در همه جا زبان را به همان روش و بدون تلاش زیاد فرا میگیرند، به نظر میرسد نشان میدهد که ما با اصول اولیه متولد شدهایم. در حال حاضر در مغز ما وجود دارد.
اگرچه همه با نظریه چامسکی موافق نیستند، اما همچنان تأثیر عمیقی بر نحوه تفکر ما در مورد فراگیری زبان امروزی دارد.
آخرین بررسی پزشکی در 14 ژوئن 2019
8 م
چگونه می توان پریشانی عاطفی را تشخیص داد، به علاوه 5 نکته برای کمک به شما برای مقابله

توصیف بسیاری از تجربیات زندگی کمی چالش برانگیز است. عشق، شادی، درد – ممکن است زمانی که آنها را تجربه می کنید متوجه شوید اما بیان آنها در کلمات برایتان سخت است. و کلماتی که شما برای توصیف آنها استفاده می کنید ممکن است با کلماتی که ممکن است شخص دیگری استفاده کند بسیار متفاوت باشد.
به طور مشابه، بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، تعریف پریشانی عاطفی می تواند متفاوت باشد.
آدرین کلمنتز ، یک درمانگر ازدواج و خانواده و بنیانگذار روان درمانی یکپارچه سر و قلب ، می گوید به طور کلی، پریشانی عاطفی زمانی رخ می دهد که شما سطح شدیدی از احساسات ناخوشایند را تجربه می کنید .
برای مثال، ممکن است هر گونه هیجان ناخوشایند یا ناخواسته ای را که هنگام تجربه چالش ها یا مشکلات به وجود می آید را به عنوان “پریشانی عاطفی” توصیف کنید. بسیاری از مردم همچنین از این اصطلاح به عنوان یک عامل مهم برای هرگونه تجربه خلقی ناخواسته، از جمله علائم سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب و همچنین احساساتی مانند خشم و غم استفاده می کنند.
کلمنتز میگوید: در حالی که پریشانی عاطفی یک تشخیص سلامت روان نیست، اما همچنان میتواند احساس طاقتفرسا کند – در واقع آنقدر طاقتفرسا است که ممکن است در مدیریت برنامههای روزمره خود با مشکل مواجه شوید.
کاوش عمیق پریشانی عاطفی زیر می تواند به شما در درک بهتر آن، تشخیص زودهنگام آن و اتخاذ اقداماتی برای به حداقل رساندن تأثیر آن کمک کند.
تشویق و حمایت را از طریق پیامهای فردی، چتهای زنده که توسط یک راهنما هدایت میشود، و توصیههایی از سایر افراد مبتلا به افسردگی پیدا کنید.
کلمنتز توضیح میدهد که پریشانی عاطفی تقریباً همیشه شامل تغییراتی در شخصیت معمولی و عملکرد روزانه شما میشود، اگرچه نحوه احساس آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
شاید شما در زندگی خود با عدم اطمینان زیادی روبرو هستید و دیدگاه خوش بینانه معمول شما جهت بدبینانه تری به خود می گیرد. ناگهان احساس درماندگی می کنید، تمرکز کردن برایتان دشوار است و شروع به از دست دادن ضرب الاجل های مهم در محل کار می کنید.
یا، شما به تازگی برای شغل شریک خود یک حرکت بین المللی انجام داده اید. ترک دوستان و خانواده شما موجی از غم و اندوه و اضطراب را برانگیخته است. و فعالیت های مورد علاقه شما – باغبانی، پیاده روی و مطالعه – جرقه خود را از دست داده است.
پریشانی عاطفی می تواند شامل طیف وسیعی از علائم باشد. به گفته کلمنتز، مواردی که باید به آنها توجه کرد عبارتند از:
- احساس افسردگی ، اضطراب یا بی حسی عاطفی
- کاهش عملکرد در محل کار یا مدرسه
- کناره گیری از عزیزان یا نگه داشتن خود را بیش از آنچه معمولاً انجام می دهید
- احساس گناه یا ناامیدی
- مشکل در تصمیم گیری یا پردازش اطلاعات
- تحریک پذیری یا پرخاشگری غیر معمول
- تغییرات خواب، از جمله پرخوابی ، مشکل در به خواب رفتن، یا زود بیدار شدن یا در نیمه شب
- خوردن بیشتر یا کمتر از حد معمول
- تجربه علائم فیزیکی، مانند خستگی کامل ، سردرد ، یا درد معده
همانطور که علائم پریشانی عاطفی می تواند بسیار متفاوت باشد، محرک های بالقوه آن نیز می تواند متفاوت باشد.
کلمنتز خاطرنشان می کند که بسیاری از تجربیات می توانند باعث ناراحتی عاطفی شوند و توضیح می دهد که اینکه آیا چیزی باعث ایجاد یک واکنش عاطفی شدید می شود ممکن است به ظرفیت سیستم عصبی شما در زمان تحریک بستگی داشته باشد.
برخی از افراد به طور طبیعی حساس تر از دیگران هستند. به عنوان مثال، اگر فردی بسیار حساس هستید ، ممکن است به راحتی مبهوت شوید، زمانی که اتفاقات زیادی رخ می دهد دچار گیجی شوید و از تغییرات متعجب شوید. چیزهایی که تعادل شما را بر هم می زند ممکن است بسیار متفاوت از چیزهایی باشد که تمایل دارند فردی را که ترجیح می دهد در یک محیط شلوغ و سریع کار کند، مختل کند.
کلمنتز به چند محرک خاص اشاره می کند، از جمله:
- شاهد یا تجربه رویدادهای آسیب زا
- هدایت یک فرهنگ عصبی به عنوان یک فرد واگرای عصبی
- پیمایش توانمندی روزمره هنگام زندگی با معلولیت
- گذر از مشکلات مالی
- از دست دادن شغل، یکی از عزیزان یا یک روال آشنا
- مقابله با افزایش تقاضا در محل کار یا رفتار سمی همکاران
- تجربه نژادپرستی، تبعیض، ظلم، یا تجاوزات خرد
برخی تحقیقات از جمله2021 مطالعه در مقیاس بزرگ کارگران فنلاندیمنبع مورد اعتماد، همچنین نشان داد که زنان بیشتر از مردان ناراحتی عاطفی را گزارش کردند. بزرگترین عوامل خطر؟ تنهایی ، نارضایتی شغلی و تعارض خانواده و کار .
آیا علائم سلامت روان می تواند باعث ناراحتی عاطفی شود؟ یا پریشانی عاطفی سلامت روانی شما را از بین می برد؟
در واقع، این می تواند هر دو باشد. کلمنتز میگوید: «علائم سلامت روان و شرایط مزمن سلامت روانی میتوانند باعث ناراحتی عاطفی شوند، و پریشانی عاطفی نیز یک واکنش طبیعی به غرق شدن یک زندگی یا محرک شرایطی است که هر کسی میتواند آن را تجربه کند».
پریشانی عاطفی می تواند تأثیر بسیار زیادی در چندین بخش از زندگی شما داشته باشد.
پریشانی عاطفی مداوم ممکن است:
- شما را از خواب با کیفیت کافی باز دارد
- منجر به تغییراتی در عادات غذایی معمولی شما شود
- روی خلق و خوی شما تاثیر بگذارد
- در تعارضات رابطه ای نقش داشته باشد
- منجر به کاهش عملکرد در مدرسه یا محل کار شود
- تمرکز و انجام کارهای روزمره را سخت تر می کند
علاوه بر این، هر یک از این پیامدها به تنهایی میتواند یک اثر موجی داشته باشد که منجر به عواقب اضافی شود.
اگر شب به شب بیدار بخوابید و در مورد منبع ناراحتی خود فکر کنید، ممکن است متوجه شوید که 7 یا 8 ساعت خواب مورد نیاز خود را کم کرده اید.
کم خوابی نیز به نوبه خود می تواند بر تمرکز و حافظه شما تأثیر بگذارد، نه اینکه شما را با خلق و خوی کوتاه تری مواجه کند. ممکن است صبر و حوصله خود را با شریک زندگی و فرزندانتان راحت تر از دست بدهید، تعهدات مهم با خانواده و دوستان را فراموش کنید یا در محل کار مرتکب اشتباهات زیادی شوید.
پریشانی روانی نیز می تواند در طول زمان به نگرانی های سلامتی کمک کند. آمطالعه 2018 انگلستانمنبع مورد اعتماداز جمله دادههای 16485 بزرگسال، رابطه بین علائم اضطراب و افسردگی را که در این مطالعه «پریشانی روانی» نامیده میشود و نگرانیهای سلامتی مورد بررسی قرار دادند.
نتایج حاکی از آن است که حتی سطوح کم یا متوسط پریشانی می تواند شانس ابتلای شما را افزایش دهد:
ناراحتی عاطفی ممکن است برای هرکسی اتفاق بیفتد، اما لزومی ندارد که اجتناب ناپذیر باشد. گاهی اوقات می توانید از وقوع آن در وهله اول جلوگیری کنید.
حتی اگر نمی توانید به طور کامل از پریشانی و غلبه بر آن جلوگیری کنید، دل ببندید: عادت های مفید و اعمال روزانه اغلب می توانند شدت و تأثیر آن را کاهش دهند.
کلمنتز یک یادآوری ضروری ارائه می دهد: «تجارب تغییر زندگی دقیقاً همین است: تغییر زندگی. مهم است که به یاد داشته باشید که ناراحتی عاطفی نشانه ضعف نیست.»
رویارویی با عوامل استرس زا پس از استرس می تواند شما را در حالت جنگ-پرواز-فریز گیر کند، و گرفتن هر گونه استراحت آرام و تسکین آشفتگی داخلی را دشوار می کند .
با این حال، می توان قدرت و انعطاف پذیری را از درون استخراج کرد. این 5 استراتژی می تواند به شما کمک کند تا از ذخایر مقاوم درونی خود استفاده کنید.
1. تجربه احساسی خود را بپذیرید
در مواقع استرس، اغلب آسان است که زمان زیادی را صرف مقاومت در برابر واقعیت موقعیت کنید. ممکن است خود را متعجب کنید که چیزهایی مانند:
- “چرا باید این اتفاق برای من بیفتد؟”
- “این منصفانه نیست.”
- “اگر انتخاب دیگری می کردم چه؟”
- “اگر هرگز این اتفاق نمی افتاد چه می شد؟”
در حالی که این واکنش ها منطقی هستند، می توانند پریشانی شما را نیز تشدید کنند.
اما پذیرفتن واقعیت خود، یا نحوه انجام کارها ، می تواند به کاهش قدرت و شدت احساسات شما کمک کند.
پذیرش واقعیت خود به این معنا نیست که وانمود می کنید آنچه را که اتفاق می افتد دوست دارید. این به سادگی به معنای نشستن با احساساتی است که به وجود می آیند.
کلمنتز توضیح می دهد که وقتی در مقابل آنچه که احساسات شما سعی در برقراری ارتباط دارند، مقاومت می کنید، یا نمی فهمید، این می تواند تهدیدی برای سیستم عصبی شما باشد. با این حال، نامگذاری این احساسات می تواند به سیستم عصبی شما کمک کند تا تجربه را درک کند و به مغز شما کمک کند تا از حالت جنگ-فرار-فریز خارج شود.
مطمئن نیستید چه احساسی دارید؟ این فهرست از احساسات میتواند به شما کمک کند دقیقاً آنچه را که در حال وقوع است مشخص کنید .
2. یک جعبه ابزار عاطفی در دسترس داشته باشید
در یک لحظه پریشانی، ممکن است آنقدر احساس غرق شدن کنید که به طور موقت استراتژی های مقابله ای را که معمولاً به آنها روی می آورید فراموش کنید.
به همین دلیل است که از قبل دانستن اینکه کدام روش های مقابله ای برای شما بهتر جواب می دهند، کلیدی است. به عبارت دیگر، ایجاد یک لیست یا جعبه ملموس از ابزارهای مقابله ای، راه عالی دیگری برای کمک به به حداقل رساندن پریشانی عاطفی ارائه می دهد.
میتوانید با یادداشت کردن انواع تکنیکها و فعالیتهای آرامبخش، جعبه ابزار خود را زودتر پر کنید، از جمله:
در یک جعبه ابزار واقعی، ممکن است موارد تسکین دهنده را قرار دهید، مانند:
- یک رایحه جذاب
- تصاویر حیوانات خانگی یا افرادی که دوستشان دارید
- کتاب مورد علاقه ای که به شما کمک می کند احساس آرامش یا شادی کنید
- تصدیقات روی کارت های شاخص یا کاغذ یادداشت تزئین شده
به این ترتیب، زمانی که احساس استرس و فشار بیش از حد می کنید، نیازی به جستجوی چیزهایی برای تسکین نخواهید داشت.
3. به خودگویی ملایم اضافه کنید
بار عاطفی بیش از حد می تواند منتقد درونی شما را فعال کند و یک سری از خودگویی های منفی را آزاد کند:
- “شما مسخره می کنید.”
- “خودت رو نگه دار.”
- “فقط با آن کنار بیایید.”
- “بهتر عمل کن!”
- “چه بلایی سرت اومده؟”
البته، این همه انتقاد از خود به طور کلی فقط واکنش عاطفی شما را افزایش می دهد و احساس بدتری در شما ایجاد می کند.
حتی اگر قبلاً میدانید که مهربانی و شفقت به خود میتواند به شما کمک کند تا احساس بهتری داشته باشید، ممکن است برایتان سخت باشد که فوراً صحبت با خود را تغییر دهید – و این کاملاً طبیعی است.
هنوز برای یک دوز کامل دلسوزی به خود آماده نیستید ؟ درعوض، سعی کنید جملات ملایمتری را بپاشید که چالشهایی را که از سر میگذرانید و همچنین تلاشهایی که انجام میدهید تصدیق میکند.
کلمنتز توصیه می کند با جملاتی مانند:
- “چه می شود اگرمن دارم بهترین کار ممکن را انجام می دهم؟»
- “اگر من انعطاف پذیرتر از آن چیزی باشم که به خودم اعتبار می دهم، چه؟”
- “ممکن است سعی کنم در هنگام عبور از این موقعیت با خودم مهربان باشم.”
4. ارزش های خود را بپذیرید
کلمنتز میگوید: «وقتی زندگی تاریک میشود، ارزشها میتوانند یک چراغ راهنمای عالی باشند. ارزشهای شما میتوانند شما را به سمت اقدامات مفید و سازنده سوق دهند، در لحظاتی که احساس میکنید کنترل ندارید.
برای تعیین ارزش های خود، سعی کنید به آنچه برای شما مهم است فکر کنید. از آنجا، میتوانید فهرستی از ارزشهای برتر خود، بهعلاوه چند اقدامی که میتوانید در هنگام احساس فشار عاطفی انجام دهید، تهیه کنید.
چگونه ممکن است این در عمل انجام شود؟
فرض کنید برای شما ارزش قائل هستید:
- خانواده. احترام گذاشتن به این ارزش ممکن است شامل درخواست کمک از عزیزان در صورت نیاز، گذراندن زمان با کیفیت بیشتر با هم یا ایجاد نقطه ای برای برقراری ارتباط به طور منظم باشد.
- معنویت. احترام گذاشتن به این ارزش می تواند به این معنا باشد که شما شروع به خواندن تورات می کنید، راه های جدیدی برای ارتباط با طبیعت پیدا می کنید یا تمرین مراقبه صبحگاهی را شروع می کنید.
- رحم و شفقت – دلسوزی. احترام گذاشتن به این ارزش ممکن است شامل تماس با دوستان نزدیک برای ارائه پشتیبانی در صورت لزوم، ایجاد عادت داوطلبانه در تعطیلات آخر هفته یا یادآوری به خود برای اجتناب از قضاوت دیگران باشد.
5. به دنبال حمایت باشید
کلمنتز خاطرنشان می کند که شفا اغلب به صورت مجزا اتفاق نمی افتد و بسیاری از مردم برای شروع حرکت به جلو نیاز به احساس ارتباط و اجتماع دارند.
حمایت اجتماعی و عاطفی می تواند از همه جا باشد.
به عنوان مثال، ممکن است برای شما مفید باشد که چالشهای خود را با یکی از عزیزانتان که شنونده خوبی هستند و میتوانند در حین پردازش درد، برای شما جای بگذارند، مفید باشد.
با این اوصاف، ممکن است همیشه احساس نکنید که آماده به اشتراک گذاشتن احساسات پریشانی با دیگران هستید، و این اشکالی ندارد. ممکن است متوجه شوید که سایر تکنیکها، مانند یادداشت روزانه و سایر استراتژیهای مقابلهای متمرکز بر احساسات نیز تفاوت ایجاد میکنند.
گزینه دیگری که باید در نظر بگیرید؟ پشتیبانی از یک درمانگر .
برای اینکه درمان مفید باشد، نیازی به داشتن یک وضعیت سلامت روانی تشخیص داده شده ندارید. متخصصان سلامت روان می توانند با به دست آوردن درک عمیق تر و کامل تر از موارد زیر حمایت کنند:
- احساسات زیربنایی شما
- چیزهایی که باعث ناراحتی عاطفی می شوند
- افکار و اعمال کمتر مفیدی که ناراحتی شما را تشدید می کند
درمانگران همچنین میتوانند به شما در کشف استراتژیهای زیر کمک کنند:
- مقابله موثرتر با احساسات سخت
- پرداختن به افکار و رفتارهایی که عمیقاً ریشه دار شده اند که به پریشانی دامن می زند
- انجام رفتارهای مفیدتر در لحظه
- پرورش تاب آوری برای مدیریت پریشانی در آینده
پریشانی عاطفی برای همه به یک شکل نیست و برخی افراد مدیریت آن را آسانتر از دیگران می دانند.
با این حال، پریشانی طولانی مدت می تواند تأثیرات گسترده ای بر زندگی روزمره داشته باشد، از اختلال در خواب گرفته تا بدتر شدن سلامتی در طول زمان.
مهم نیست که منشا درد شما چیست، می توانید برای رفع آن و به حداقل رساندن تأثیر آن اقدام کنید. این مراحل ممکن است شامل تصدیق تجربه عاطفی خود، استفاده از ابزارهای آرامش بخش که برای شما مفید است و جستجوی حمایت از عزیزان و متخصصان باشد.

مارگاریتا تارتاکوفسکی، MS، بیش از یک دهه است که برای Psych Central و سایر وب سایت ها در مورد موضوعات مختلف می نویسد. او نویسنده ژورنال سلامت روان “Vibe Check: Be Your Best You” (نوجوان استرلینگ) است. او مخصوصاً مشتاق کمک به خوانندگان است که کمتر احساس تنهایی و غرق شدن کنند و بیشتر توانمند شوند. می توانید با مارگاریتا در لینکدین ارتباط برقرار کنید یا نوشته های او را در وب سایتش بررسی کنید .
یک درمانگر از شبکه درمانگران BetterHelp برای نیازهای درمانی روزمره خود پیدا کنید. در یک مسابقه شرکت کنید، همسان شوید و شروع به دریافت پشتیبانی کنید. شروع برنامه ها از 60 دلار در هفته + 20٪ تخفیف اضافی.




